اهل ذمه

قاعده کرامت – جلسه چهل و چهارم – ادله کرامت ذاتی انسان – دلیل دوم: روایات – روایات معارض – طایفه پنجم، ششم، هفتم، هشتم، نهم و دهم

جلسه ۴۴ – PDF جلسه چهل و چهارم ادله کرامت ذاتی انسان – دلیل دوم: روایات – روایات معارض – طایفه پنجم، ششم، هفتم، هشتم، نهم و دهم ۱۴۰۴/۰۳/۰۳ خلاصه جلسه گذشته بحث در روایات معارض با روایات دال بر کرامت انسانی بود؛ چهار طایفه از این روایات را نقل کردیم و اجمالاً پاسخ دادیم. طوایف متعدد دیگری بر عدم کرامت دلالت می‌کند یا حداقل به گفته برخی ظاهر آنها نفی کرامت انسانی است. ما مثل گذشته از هر طایفه‌ای به یکی دو روایت اشاره می‌کنیم. ‌طایفه پنجم طایفه پنجم، روایاتی است که دال بر اهانت و بغض نسبت به کفار و اعداء دین، اعداء اهل‌بیت(ع) به خصوص ناصبی‌ها است. روایت اول «عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ(ع) قَالَ: مَنْ أَحَبَّ

خارج فقه – جلسه سی و دوم – مسئله ۲۷ –  مسأله دوم: نظر به زنان بادیه‌نشین و روستانشین حق در مسأله الحاق زنان بادیه‌نشین به زنان اهل ذمه – یک اشکال – پاسخ صاحب جواهر و بررسی آن – حق در پاسخ 

جلسه ۳۲ – PDF جلسه سی و دوم  مسئله ۲۷ – مسأله دوم: نظر به زنان بادیه‌نشین و روستانشین حق در مسأله الحاق زنان بادیه‌نشین به زنان اهل ذمه – یک اشکال – پاسخ صاحب جواهر و بررسی آن – حق در پاسخ ۱۴۰۰/۰۸/۲۹ خلاصه جلسه گذشته بحث در روایت عباد بن صهیب و اشکالاتی بود که نسبت به آن مطرح شده بود. رسیدیم به اینکه چرا مرحوم سید و امام(ره) در الحاق زنان بادیه‌نشین و زنان روستانشین به زنان اهل ذمه اشکال کرده‌اند؛ تعبیر «و هو مشکل» به چه معناست. سه احتمال را در این باره ذکر کردیم و معلوم شد که این احتمالات نوعاً قابل قبول نیست؛ یعنی چه «و هو مشکل» را ناظر به ضعف سندی بدانیم

خارج فقه – جلسه بیست و دوم – مسئله ۲۷ –  مسأله اول: نظر به زنان ذمی – ادله جواز نظر – دلیل اول – تقریب دوم – بررسی دلیل اول- کلام محقق خویی و بررسی آن   

جلسه ۲۲ – PDF جلسه بیست و دوم مسئله ۲۷ – مسأله اول: نظر به زنان ذمی – ادله جواز نظر – دلیل اول – تقریب دوم – بررسی دلیل اول- کلام محقق خویی و بررسی آن ۱۴۰۰/۰۸/۱۲ کلام محقق خویی در مسأله نظر به زنان اهل ذمه گفته شد مشهور کما نسب إلیهم قائل به جواز النظر شده‌اند. اما در مورد دلیل این حکم گفتیم یک دلیل مطلبی است که مرحوم محقق اول (صاحب شرایع) فرموده که لأنهنّ بمنزلة الإماء. دو تقریب برای این بیان ذکر کردیم و هر دو را مورد اشکال قرار دادیم. اگر این دو تقریب محل اشکال است، پس چه معنایی برای این روایت یا برای این تعبیر که در حقیقت متخذ از روایات است،