برچسب: احسن تقویم

قواعد فقهیه – جلسه هفدهم – مقام اول: بررسی وجود و عدم کرامت ذاتی در انسان – مبانی کرامت ذاتی انسان – دسته اول: ۴. نیکوترین خلقت – بررسی احتمالات سه‌گانه در احسن تقویم – یک اشکال و پاسخ آن

جلسه ۱۷ – PDF جلسه هفدهم  مقام اول: بررسی وجود و عدم کرامت ذاتی در انسان – مبانی کرامت ذاتی انسان – دسته اول: ۴. نیکوترین خلقت – بررسی احتمالات سه‌گانه در احسن تقویم – یک اشکال و پاسخ آن ۱۴۰۳/۰۹/۰۴ خلاصه جلسه گذشته ما درباره چهارمین مورد از مواردی که به عنوان مبنا برای کرامت ذاتی انسان ذکر شده، مطالبی را عرض کردیم. گفتیم خلقت برتر یا نیکوترین خلقت که در تعبیر قرآنی از آن با عنوان «أحسن تقویم» یاد شده، می‌تواند یکی از مبانی کرامت ذاتی انسان باشد. این مزیتی است خاص انسان و شرافتی است که خداوند به انسان عطا کرده و شامل همه انسان‌ها می‌شود؛ چه مؤمن و چه کافر، چه زن و چه مرد، چه

قواعد فقهیه – جلسه شانزدهم – مقام اول: بررسی وجود و عدم کرامت ذاتی در انسان – مبانی کرامت ذاتی انسان – دسته اول: ۴. نیکوترین خلقت – معنای احسن تقویم – احتمالات سه‌گانه در احسن تقویم

جلسه ۱۶ – PDF جلسه شانزدهم مقام اول: بررسی وجود و عدم کرامت ذاتی در انسان – مبانی کرامت ذاتی انسان – دسته اول: ۴. نیکوترین خلقت – معنای احسن تقویم – احتمالات سه‌گانه در احسن تقویم ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ ۴. نیکوترین خلقت بحث ما درباره دسته اول از مبانی کرامت ذاتی در انسان بود؛ تا اینجا سه مورد را ذکر کردیم. یکی عقل بود؛ عقل به معنای قوه درک و تمیز امور، نه عقل به معنای فطرت. دوم، اراده و اختیار بود؛ سوم، فطرت بود. چهارمین مورد که بعضاً به عنوان یکی از مبانی کرامت ذاتی مطرح می‌شود، این است که انسان دارای نیکوترین خلقت است. نیکوترین خلقت در لسان قرآن با «احسن تقویم» بیان شده است؛ البته همه موجودات در

قواعد فقهیه – جلسه یازدهم – مقام اول: بررسی وجود و عدم کرامت ذاتی در انسان – مبانی کرامت ذاتی انسان – دسته اول: ۱. عقل – شواهد – شاهد دوم، سوم و چهارم

جلسه ۱۱ – PDF جلسه یازدهم مقام اول: بررسی وجود و عدم کرامت ذاتی در انسان – مبانی کرامت ذاتی انسان – دسته اول: ۱. عقل – شواهد – شاهد دوم، سوم و چهارم ۱۴۰۳/۰۸/۰۵ خلاصه جلسه گذشته یک شاهد بر اینکه خداوند متعال کرامتی به انسان عطا کرده که مختص به انسان است و دیگر موجودات از آن بی‌بهره هستند، آیه ۷۰ سوره اسراء است که کیفیت استشهاد به آن را هم بیان کردیم. محصل آن این شد که عقل به معنای قوه فهم، درک، حفظ، علم، بیان، نطق و امثال اینها، در انسان فعلیت دارد و انسان بما هو انسان از این نعمت خداوندی و از این کرامت اعطایی باری تعالی بهره‌مند است؛ و این تا آخر با