اعتقادات

تو سکانس یه فیلم زیبا شنیدم که خدا روحیه‌ی شوخ طبعی داره! و دوست داره که با بنده‌هاش رابطه‌ی صمیمی و گرمی داشته باشه (مضمون). فکر می‌کنید که این حرف درستیه؟

خداوند خودش را از طریق قرآن و روایات قدسی به بندگانش به صفاتی معرفی نموده است که به اسماء و صفات جمال و جلال مشهورند و هیچ نشانی از صفت شوخ طبعی در آن ها نیست او به لطیف، رئوف، رحمان، رحیم، رفیق، شفیق، کریم … توصیف شده است و متقابلا از بندگانش محبت مودت شاکر بودن و خلوص می خواهد اما معنای این درخواست این نیست که آدمی الزاما با خدایش که سزاوار معبودیت است شوخی کند آری شوخ طبعی و بشاش بودن تا مادامی که به مرحله ابتذال نرسد او اوصاف پسندیده ی بین الانسانی است. چون با نشاط بودن و شاد زیستن وصفی است که حتی مومنان با انگیزه های الهی که دارند، در میانشان موج می

چرا پیامبر اولین مسلمان معرفی شده است؟

سوال: با این معنای مسلمان، که هرکس خودش را تسلیم خدا کند مسلمان نامیده می‌شود، در قرآن، آدم اولین مسلمان، موسی و ابراهیم هم “اولین” مسلمان نامیده شده‌اند، همچنین پیامبران، هر کدام در زمان خودشان اولین بوده‌اند، مگر عبدالمطلب و عبدالله در زمان پیامبر مسلمان نبوده‌اند که پیامبر اولین مسلمان نامیده شده‌؟ پاسخ: واژه اولین چند بار در قرآن امده است اما معنا و مفهوم اولین چیست؟ گاهی مقصود از اولین تقدم زمانی است یعنی پیش از دیگران به درجه ی ایمان، نائل شدن و گاهی مقصود از اولین ، تقدم در یک حادثه ی خاص است. همان گونه که ساحران، بعد از دیدن معجزه ی موسی(ع)(شعراء/ ۵۱) چنین گفتند: یعنی ما ساحران قبل از معجزه مومن نبودیم و بعد

چرا اولیا الله همیشه گمنام هستند و کسی آن‌ها را نمی‌شناسد؟

سوال: چرا اولیا الله همیشه گمنام هستند و کسی آن‌ها را نمی‌شناسد؟چه اشکالی دارد فردی که به واسطه بندگی و عبادات خداوند قدرت‌های غیبی گرفته و مستجاب الدعوه است خود را به مردم عرضه کند و مثلا برای شفای مریضان دعا کند و برای حل مشکلات مردم دعا کند و به واسطه قدرت‌های غیبی که خداوند به او داده است حلّال و غم خوار و کمک یار مشکلات مردم باشد؟ پاسخ:  انسان همیشه و در همه حال در معرض لغزش و سقوط اخلاقی است. هیچ کسی یافت نمی شود که ا زوسوسه های خناسان انسانی و غیره دورافتاده باشد مگر آ«که خداوند،آنان را به مقام عصمت رسانده باشد. دل خوشی به شهرت و جاه طلبی، آدمی را وا میدارد که

چرا اهل تسنن دست بسته نماز می خوانند؟

مرجع و مأخذ عمده معارف و احکام دینی، قرآن، سنت پیامبر و روایت اهل بیت است. البته عقل هم منبع دیگر آن به شمار می آید. شیعیان علاوه بر قرآن و سنت پیامبر از روایات اهل بیت رسول خدا نیز بهره می گیرند که عاری از هرگونه خطا و تحریف است. اما برخی از مسلمانان( اهل سنت) به اجتهادات اصحاب پیامبر مخصوصا خلفا اعتماد کرده اند و تفاوتها از همین جا ناشی می شود. قصه دست روی دست گذاشتن اهل سنت در نماز هم بر می گردد به همین اجتهادات. در زمان خلافت عمر وقتی جمعی از اسراء نزد خلیفه آمدند جهت احترام دستها را بر سینه و روی هم قرار داده بودند عمر این روش را پسندید و دستور

چرا خدا بعضی از انسان ها را بدبخت آفریده؟

در هیچ یک از منابع دینی (قرآن وسنت) نشانی از تفاوت در خلقت انسان نیست تا فرض شود که یکی از اول بدبخت و آن دیگری خوشبخت است. انسان موجود مختار است و خودش عوامل بدبختی و خوشبختی را فراهم می سازد و اگر غیر از این بود بهشت و جهنم عقاب و پاداش معنا نداشت. خداوند نسبت به بندگانش ظالم نیست. ذالک بما قدمت ایدیکم وان الله لیس بظلام للعبید ( انفال / ۵۱) این (عذاب) به سببب گناهانی است که مرتکب شده اند وگرنه خدا نسبت به بندگانش ستمکار نیست رحمانیت خداوند شامل همه می شود و این انسان است که با تجاوز به حقوق دیگران و یا ستم به خود زمینه های ناکامی خود و دیگران را

برای برآورده شدن حاجات چه دعایی بخوانیم شيوه دعا كردن چگونه است؟

در قرآن و رویات، سفارش فراوانی نسبت به دعا شده است. دعا استمداد از فضل و رحمت خداوند و طلب خوشنودی اوست دعا ندایی است از عمق وجود انسان که دلهای بندگان نیازمند گرفتار را به ملکوت پیوند می زند. نفس دعا کردن و مناجات با خداوند از عبادات به شمار می آید به هر زبانی باشد هرچند واجد شرایط استجابت هم نباشد. اگرچه قرآن هدف از خلفت را عبادت پروردگار می داند، اما دعا  تضرع به درگاه الهی روح و مغز و عبادت است که ائمه علیهم السلام به آن اشاره فرموده اند الدعا مخ العباده. امام علی غرر الحکم. اموری که سبب توفیق دعا می شود: اطاعت و جلب رضایت پدر و مادر، احترام و حق شناسی نسبت

آیا مشکلات و مصیبت هایی که برای ما پیش می آید، به دلیل گناهانی است که مرتکب شده ایم؟

رفتار انسان چه خوب و چه بد آثار و عواقبی در پی خواهد داشت. آنانکه بنده خدا هستند و پایبند اخلاق و ارزشهای انسانی سرانجامی نیکو دارند. و آنانکه خود را به هواهای نفسانی خویش سپردند و در مسیر درست گام ننهادند و روح و جان خود را به گناه آلودند سرانجامی شوم برای خود رقم می زنند. امام صادق (ع): هیچ چیزی برای قلب زیان بار تر از گناه نیست. چون که گناه با قلب در می آمیزد و با آن گلاویز می شود تا بالاخره بر قلب چیره می گردد و آن را وارونه میسازد (کافی ج۲ ص ۲۶۹) ریشه بسیاری از گرفتاری های بشر را باید در گناه جستجو کرد، کم شدن رزق، بیماریها، تلاشهایی که به

سیره ائمه در هنگام ناراحتی چه بود؟

امامان به عنوان پاک ترین و داناترین، افراد جامعه به خوبی می دانستند که ناراحتی و مشکلات لازمه زندگی توأم با عزت و سربلندی است. لذا با صبر و استقامت و سینه فراخ در برابر مصائب و سختی ها چون کوهی استوار بودند در هر شرایطی رفتار ویژه ای داشتند و با در نظر گرفتن مقتضیات زمان و مکان، تصمیمات مقتضی اتخاد می کردند در رابطه با مسائل شخصی و برخورد افراد نادان و جسارت آنها رفتار کریمانه و اغماض از لغزشهای آنان سیره مستمره این بزرگواران بوده است. نمونه های فراوانی را در سیره عملی این ذوات مقدسه می‎توان مثال زد که به برخی اشاره می شود. در مدینه مردی که از بستگان خلیفه دوم بود پیوسته به امام

آیا گریه حضرت زهرا و ماجرای اذیت و آزار مردم مدینه واقعیت دارد؟

رمز مظلومیت آل محمد(ص) دختر پیامبر، حضرت زهرای اطهر است. در بستر بیماری به زنان مدینه فرمود: از مردان شما بیزارم و از همسرش علی(ع) خواست که دور از چشم ناسپاسان و حق ناشناسان به خاک سپرده شود و حتی مزارش هم دور از چشم آنان باشد. پس از رحلت پیامبر وماجرای غم بار سقیفه تنها سلاح یادگار رسول خدا گریه ها و ناله هایش بود که غاصبان آن را هم بر نتافتند. اینکه گریه هایش در مدینه موج ایجاد می کرد و اقتدار حاکمان را به خطر می انداخت واقعیتی است انکار ناپذیر. حضور خلیفه در مسجد پیامبر که فاصله اندکی از خانه فاطمه داشت و اقتدار حکومت با گریه های آن حضرت به چالش کشیده می شد و

حجیت مکاشفه چگونه قابله اثبات است؟

شریعت و احکام قطعی عقل، معیار اعتبار شهود و مکاشفه باطنی است، آن هم برای خود شخص نه دیگران. ولی اگر شهود، مخالف دستورات شرعی (واجبات و محرمات) و حکم عقل باشد نه برای خودش حجت است و نه برای دیگران که اصطلاحا به این مکاشفه، مکاشفه شیطانی گفته می شود نه مکاشفه رحمانی. به هر حال مکاشفه هرچند در چارچوب شریعت و احکام عقلی قطعی باشد صرفا بری خود شخص معتبر است. البته چنانچه کسی که مکاشفه برای او حاصل شده مورد وثوق باشد چه بسا اطمینان از ادعای او حاصل شود ولی مستقلا نمی تواند مبنای یک حکم شرعی یا یک اصل اعتقادی قرار گیرد.