تذکرات اخلاقی

 اضطراب کینه ورزان

امام  عسگری(ع) می فرمایند: «أَقَلُّ النَّاسِ رَاحَةً الْحَقُودُ»[۱] «کسانی که اهل حقد و کینه هستند کم آسایش ترین مردمند». حقد و کینه عوارض زیادی برای انسان دارد. کینه یک حالت درونی قلبی است که حس انتقام را در انسان نگه میدارد و مانع عفو و گذشت انسان از خطایای دیگران می شود. کینه ورزی مانع رشد، تکامل روحی و معنوی انسان است و آثار و عوارض بدی در روابط اجتماعی انسان ها می­گذارد. گاهی مشکلاتی به وجود می آورد که قابل ذکر نیست. به غیر از اثرات اخروی، کینه یک اثر وضعی شخصی دارد که به سبب آن، آرامش و آسایش را از انسان سلب می­کند. هر چه انسان دلش با کینه بیشتر مأنوس باشد آرامشش کمتر است، حتی نسبت

 ارزش تفکر

فردا شهادت امام عسکری (ع) است و قطعاً به همین جهت صاحب ما و حجت خدا در روی زمین فی هذا الزمان عزادار است و باید عرض تسلیت به وجود مقدس حجة ابن الحسن (عج) داشته باشیم. به همین مناسب یک روایتی از امام عسکری (ع) بیان می‎شود. امید است این روایات در عمق فکر و روح و جان ما نفوذ کند و واقعاً در زندگی به آنچه که این انسان های کامل فرموده اند، پایبند شویم و عمل کنیم. امام عسکری (ع) می‎فرماید: «لَيْسَتِ الْعِبَادَةُ كَثْرَةَ الصِّيَامِ‏ وَ الصَّلَاةِ وَ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فِي أَمْرِ اللَّهِ»[۱]. می‎فرمایند: عبادت به کثرت روزه و نماز نیست، بلکه عبادت در حقیقت کثرت تفکر در امر خداوند است. چند نکته در این

 زهد از دیدگاه امیرالمؤمنین (ع)

قال امیرالمؤمنین علی (ع): «الزُّهْدُ كَلِمَةٌ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ»‏ فَمَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ»[۱] کسی که بر گذشته مأیوس نباشد و تأسف نخورد و کسی که به آنچه که به او داده شده خوشحال نشود، زهد را از دو طرف اخذ کرده است. واقعاً ما در بسیاری از مفاهیم اخلاقی و آموزه های دینی، با مشکل برداشت های سطحی و یک‎جانبه مواجه هستیم. مکرر عرض شده است که مفهوم انتظار، صبر، توکل، زهد و… همه گرفتار سطحی نگری و یکجانبه نگری شده‎اند. شما ببینید از مفهوم انتظار چه تلقی‎ای در اذهان عمومی است. با مفهوم توسل چه معامله ای می

 نرم شدن دل مقدمه نرمی زبان

قال امیر المومنین علیه السلام« مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَیْئاً إِلَّا ظَهَرَ فِی فَلَتَاتِ لِسَانِهِ، وَصَفَحَاتِ وَجْهِهِ»[۱] هیچ کسی چیزی را در دل پنهان نمی­کند جز این که در لغزشهای زبانی و چهره اش آن را آشکار می کند. این فرمایش امیرالمونین در واقع همان چیزی است که امروزه همه روان شناسان درباره آن بحث می­کنند که احساسات درونی و حالات درونی اعم از خوشحالی یا ناراحتی در وجه و زبان و چهره انسان نمود پیدا می کند. خیلی اوقات افراد نحوه سخن گفتن ­شان یا چهره شان حاکی از حالات درونی آنها اعم از نشاط یا حزن است. ممکن است شخصی خودش را خیلی کنترل کند ولی بالاخره انسانهایی که دقیق ­اند از تفاوت خطوط چهره سرّ درون آنها را می فهمند. یا ممکن

 اهمیت زیارت امام حسین (ع)

با توجه به نزدیک بودن اربعین سید الشهدا (ع)، یک روایتی از امام صادق (ع) عرض می‎کنم. این روایت در رابطه با کسانی است که با پای پیاده به زیارت امام حسین (ع) می‎روند. البته این مطلق است و برای خصوص اربعین نیست ولی در ایام اربعین بخصوص این یک اهمیت مضاعف پیدا می‎کند. اربعین یک مسئله چند وجهی شده است، هم فی نفسه زیارت امام حسین است و هم یک مانور قدرتی برای شیعه است و هم یک اجتماع عظیمی است که می‎تواند آن اجتماع برای همه دنیا پیام داشته باشد البته به شرطها و شروطها که جای خود دارد، البته باید توجه داشت که مسئله درس و بحث و اشتغالات علمی هم مهم است؛ دعا، زیارت عمل به

 پاداش حفظ آبروی دیگران

امام باقر(ع):« مَنْ كَفَّ نَفْسَهُ عَنْ أَعْراضِ النّاسِ أَقالَهُ اللّهُ عَثْرَتَهُ يَوْمَ الْقِيمَةِ وَ مَنْ كَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ كَفَّ اللّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ يَوْمَ الْقِيمَةِ[۱]» هر كه آبروى مردم را نریزد، خدا در روز قيامت از لغزشش مى‏گذرد، و هر كه خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند در روز قيامت خشمش را از او باز دارد. مطابق فرمایش امام(ع) هر شخصی که آبروی مردم را حفظ کند و به دنبال هتک حرمت و هتک آبروی دیگران نباشد خداوند نیز او را در روز قیامت مورد عفو و بخشش خود قرار می­دهد و مانع رفتن آبروی او نزد دیگران می­گردد. یکی از اهوال یوم القیامه و نگرانی­هایی که برای انسان در روز قیامت بوجود می­آید رسوایی می­باشد. در این

 سخت ترین ساعات

قال الامام زین العابدین (ع): «أَشَدُّ سَاعَاتِ ابْنِ آدَمَ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ السَّاعَةُ الَّتِي يُعَايِنُ فِيهَا مَلَكَ الْمَوْتِ وَ السَّاعَةُ الَّتِي‏ يَقُومُ‏ فِيهَا مِنْ‏ قَبْرِهِ وَ السَّاعَةُ الَّتِي يَقِفُ فِيهَا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَإِمَّا إِلَى الْجَنَّةِ وَ إِمَّا إِلَى النَّارِ».[۱] امام سجاد (ع) می‎فرمایند سخت‎ترین ساعات برای فرزندان آدم، سه ساعت و سه لحظه است. اینکه امام (ع) می‎فرمایند سخت‎ترین ساعات سه ساعت و سه لحظه است، یعنی همه آنچه که ما در این دنیا به عنوان سختی می‎بینیم، در واقع سختی نیست. ساعت اول: لحظه‎ای که عزرائیل بر بالین انسان حاضر می‎شود و می‎خواهد جان او را بگیرد، از سخت‎ترین ساعات است. البته عمل انسان است که می‎تواند این سختی را تبدیل به راحتی کند. در هر

ضروری‎ترین دانش

قال موسی بن جعفر (ع): « وَ أَلْزَمُ الْعِلْمِ‏ لَكَ‏ مَا دَلَّكَ‏ عَلَى صَلَاحِ قَلْبِكَ وَ أَظْهَرَ لَكَ فَسَادَه‏»[۱] لازم ترین دانش و معرفت و آگاهی برای تو آن چیزی است که شما را راهنمایی کند به صلاح قلب و روحتان و دلتان و فساد قلب را برای شما آشکار کند، این ضروری ترین دانش برای انسان است. اهمیت دانش و علم و آگاهی بر کسی پوشیده نیست. هم فطرتاً انسان تمایل به دانستن دارد و هم عقلاً باید بداند و هم روش عقلای عالم این است و هم شرع انور تأکید بر دانستن و آگاهی کرده است. شما هیچ مکتبی را [ چه آسمانی و چه غیر آسمانی ] پیدا نمی‎کنید که مخالف دانستن باشد ولو به حسب واقع

وظایف ذاتی روحانیت

از روزی که حوزه‌های علمیه تأسیس شده است تا به امروز نه تنها از ضرورت توجه به حوزه‌های علمیه و حضور در این مراکز علمی کاسته نشده، بلکه هرچه جلوتر می‌رویم، این ضرورت اهمیت بیشتری پیدا می‌کند؛ اگر وظایف ذاتی روحانیت را که عبارت است از: ۱- شناخت صحیح دین ۲- ابلاغ معارف دینی ۳- تلاش برای عینیّت بخشیدن به احکام دین و در نهایت اصلاح جامعه و جلوگیری از افساد جامعه بدانیم، این وظایف و مسائل هیچگاه کم اهمیت نمی‌شود؛ شناخت صحیح دین، ابلاغ پیام دین به مردم، کوشش برای دینی کردن جامعه و عینیّت بخشیدن به احکام دینی و اجرای احکام دین، یک وظیفه مستمر و دائمی است؛ بنابراین نه تنها از این ضرورت کاسته نمی‌شود، بلکه با

غدیر فرصتی برای تقویت و پیوند همه انسانها با حضرت علی (ع)

یکی از مسائلی که لازم است مورد عنایت قرار بگیرد، توجه خاص اهل بیت (ع) به حدیث غدیر و حادثه غدیر است. این دو مطلب در کلام و سیره اهل بیت (ع) بازتاب یافته است. ما هیچ امامی از ائمه معصومین(ع) نداریم که به این مسئله به نوعی اشاره نکرده باشد. از خود امیرالمؤمنین هم در نهج البلاغه و هم در مقام عمل و در احتجاجاتی که با دیگران داشتند به کرّات نقل شده که روی این مسئله تأکید داشتند [البته با حفظ ملاحظات]؛ به هر حال ملاحظاتی که امیرالمؤمنین به خاطر شرایط خاص آن روز در نظر داشتند و مصالحی که رعایت می‎کردند، قهراً یک فضای خاصی را در احتجاجات امیرالمؤمنین با دیگران فراهم کرده بود. یادآوری آن حادثه

انتظارات حضرت ولی عصر(عج) از ما

اگر کسی سوال کند انتظار امام زمان از مردم و مسلمین علی الخصوص شیعیان در زمان حاضر چیست، با استناد به کلام خود حضرت پاسخ این سوال را عرض می دهیم. حضرت می فرمایند:« كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ‏ مَا يَقْرُبُ‏ بِهِ‏ مِنْ‏ مَحَبَّتِنَا وَ لِيَتَجَنَّبَ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهِيَتِنَا وَ سَخَطِنَا فَإِنَّ امْرَأً يَبْغَتُهُ فَجْأَةٌ حِينَ لَا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لَا يُنَجِّيهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَى حَوْبَة » هر یک از شما باید کاری را انجام دهد که  سبب قرب و نزدیکی به ما وجذب محبت ما شود و باید از عملی که از نظر ما  ناخوشایند است و موجب ناراحتی ما می شود دوری کند.  منظور حضرت این است که ما باید کارهایی را انجام دهیم که موجب جذب محبت

ضرورت پیروی از امام در عمل

امام سجاد (ع) می فرمایند:« أَلَا وَ إِنَّ أَبْغَضَ‏ النَّاسِ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ مَنْ يَقْتَدِي بِسُنَّةِ إِمَامٍ وَ لَا يَقْتَدِي بِأَعْمَالِهِ ». به هوش باشید که مبغوض ترین مردم نزد خداوند تبارک و تعالی کسی است که به سنت امام اقتدا کند ولی به کارهای او اقتدا نکند. «یقتدی بسنة امام» یعنی شخصی سیره یک امام را انتخاب کند و ادعا کند که من پیرو یک امامی هستم و عَلَم و عنوان و سیره او را تابلوی خودش قرار دهد اما از کارهای او پیروی نکند. امام سجاد(ع) می فرماید: این شخص مبغوض ترین مردم نزد خداوند متعال است. البته شاید این مبغوضیت به این جهت باشد که این رفتار حاکی از یک نوع نفاق است یعنی زبان و علم و

 اثر عبادت حقیقی خداوند در کلام امام حسین (ع)

امام حسین (ع) می‌فرماید: «مَنْ عَبَدَ اللّهَ حَقَّ عِبادَتِهِ، آتاهُ اللّهُ فَوقَ أمانِيِّهِ وكِفايَتِهِ»؛ هر کسی خداوند متعال را آنگونه که سزاوار است بندگی کند، خداوند متعال بیش از آرزوها و شایستگی و ارزش و کفایتش به او عطا می‌کند. خداوند متعال برای اینکه کسی را از نظر مادی و معنوی در درجات عالی قرار بدهد، از بندگانش فقط عبودیت می‌خواهد، اگر کسی خدا را بخاطر اینکه تمکن مالی پیدا کند، توسعه در رزق و روزی پیدا کند، عبادت نمی‌کند، خدا را بخاطر ترس از جهنم عبادت نمی‌کند، خدا را بخاطر شوق بهشت عبادت نمی‌کند، بلکه خدا را بخاطر خداییش عبادت کند، بخاطر نیاز و فقری که در وجود خودش هست عبادت می‌کند، خداوند بیش از آرزوها و شایستگی‎هایش به

آستانه تحمل فوق العاده، برترین ویژگی امام کاظم(ع) – پیروان امام کاظم(ع) باید تحمل خود را در همه عرصه ها بالا ببرند

 ائمه ما(علیهم السلام) واجد همه صفات کمالیه انسانی بودند. اگر ائمه هدی (علیهم السلام) به عنوان مقربین درگاه الهی و خلیفه خداوند و اولیای خاص پروردگار مطرح اند وجودشان جلوه ای از آن نور و از آن عظمت است و به تعبیرعرفا تجلی اسم اعظم خداوند هستند. انسان کامل یک چنین خصوصیتی دارد. لذا ائمه ما از این حیث تفاوتی با هم ندارند. اما ما می بینیم به مقتضای شرایطی که در آن به سر می بردند یک ویژگی در آنها بارز و مطرح شده است. مثلا امام سجاد(ع) به عنوان زین العابدین معرفی شده یعنی آن حیثیت عبادت و بندگی خدا در ایشان بروز و ظهور بیشتر ی پیدا کرده، ولی این بدان معنا نیست که سایر ائمه از

 آثار مجالست با فقیر

امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه در مورد همنشینی با بعضی اصناف توصیه‎هایی دارند و آثاری هم در مورد آنها بیان کرده‎اند یعنی هم امر کرده اند به مجالست و هم اثر برای آن ذکر کرده‎اند. امیرالمؤمنین به چند سه مورد اشاره می‎کنند اما من به یک مورد آن بسنده می‎کنم. حضرت فرموده: «جالس الفقرا تزدد شکراً»؛ با فقرا مجالست کنید و همنشین شوید تا شکرتان زیاد شود. اگر خداوند می‎فرماید: «لإن شکرتم لأزیدنّکم»؛ خودِ شکر موجب ازیاد نعمت است، راه‎های شکر را هم به ما یاد می‎دهد یعنی به ما توصیه می‎کند به رفتار و عملی که خودش سبب شکر می‎شود. حضرت امر می‎کنند که با فقرا همنشین شو که این موجب ازدیاد شکر می‎شود. وجهش هم معلوم است. بالاخره

آثار همنشینی با خردمندان

امیرالمومنین علی( علیه السلام ) می­فرمایند: جالس الحكماء يكمل‏ عقلك‏، و تشرف نفسك، و ينتف عنك جهلك‏[۱]. علی(ع) می­فرماید: با حکما و خردمندان همنشین باش که سه اثر و سه خاصیت دارد: ۱.عقلت کامل می شود. همنشینی با علماء باعث کامل شدن عقل می شود. یعنی با حکما نشست و برخاست کنید تا عقلتان کامل شود ۲. نفس و جانتان شرافت پیدا می­کند ۳.جهلتان  منتفی و زائل می­شود. این خاصیت نشستن با حکما و خردمندان است. حضرت هم­چنین دستور به مجالست باعلماء هم داده ولی باید دقت داشت که علما غیر از حکماء و دانشمندان غیر از خردمندان می باشند. هر دانشمندی خردمند نیست و هر خردمندی دانشمند نیست. تلفیق بین علم و حکمت بین دانش و خرد امری مهم

علی (ع) هم خاکی بودند هم افلاکی، علی (ع) تجسم فضایل همه انبیاء بود

سخن گفتن در رابطه با شخصیت امیرالمومنین(ع) که فقط خداوند متعال و پیامبر اکرم(ص) او را می شناسند برای ما که نسبت به مقام ایشان جاهل هستیم خیلی سخت است. زیرا معرفی یک شخصیت متوقف بر شناخت آن شخصیت است و ما از شناخت حقیقت وجودی او عاجزیم. لذا پیامبر اکرم (ص) می فرماید: خدا را جز من و تو نشناخت و من را جز خدا و تو نشناخت و تو را جز من و خدا نشناخت. با توجه به این روایت دیگر جایی برای سخن گفتن ما و امثال ما و بزرگتر از ما درباره علی(ع) نیست. ما در مورد امیرالمومنین(ع) چه می­خواهیم بگوییم؟ اصلا چه می­دانیم که بگوییم؟ لذا ناچاریم برای معرفی این شخصیت یا به قرآن یا

فضیلت زیارت امام حسین (ع) و امام رضا (ع) در ماه رجب

یکی از اعمال سفارش شده در ماه مبارک رجب زیارت امام حسین (علیه­السلام) و امام رضا (علیه­السلام) می­باشد. زیارت ائمه بویژه زیارت امام حسین (علیه­السلام) و علی ابن موسی­الرضا (علیه­السلام) در ماه رجب مستحب و دارای اهمیت است. زیارت ائمه هدی مخصوصا اگر همراه با معرفت به حق امامان معصوم و به همراه اقرار و اعتراف به حق آنها باشد هم خیلی ارزشمند و سازنده است و هم پاداش اخروی فراوان نصیب انسان می کند. البته برکاتی که زیارت معصومین (علیهم السلام) نصیب انسان می کند، بستگی به حدی دارد که انسان خودش را در این وادی وارد می کند. اگر ظرف وجودی و فکر و ذهن انسان کوچک باشد دریافت هم کم می باشد. اگر با یک روحیه آماده

 ارزش صدقه و انفاق در ماه رجب

یکی از کارهایی که در ماه رجب در کنار عبادت و زیارت، بسیار با اهمیت است، صدقه و انفاق و کمک به دیگران است؛ این نکته در تعالیم دینی خیلی اهمیت دارد که هر جا که تأکید بر عبادت و بندگی خدا شده، توصیه به دستگیری و کمک به نیازمندان هم شده است. شما ببیند در روایات پیرامون به صدقه چه تعبیراتی وارد شده است، در یک روایتی از امام صادق (ع) وارد شده که خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: هیچ چیزی نیست مگر اینکه من دیگری را موکل گرفتن آن کرده‎ام إلا صدقه که آن را بدست خودم می‌گیرم، تا جایی که اگر مرد یا زنی خرما یا نصف خرمایی را صدقه دهد، آن را پرورش می‌دهم همانند کسی

 نشانه دوست داشتن

امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‌فرمایند: « من احب شئ لهج بذکره» «کسی که چیزی را دوست داشته باشد با یاد آن نشاط پیدا می‌کند و مشعوف می‌شود، شادابی برای او حاصل می‌شود و خوشحال می‌شود». این یک معیار است برای تشخیص میزان محبت ما به همه چیز، بهترین داور و بهترین معیار برای سنجش درجه محبت ما این است که آیا از یادآوری آن شئ خوشحال می‌شویم یا خیر؟ لذت می‌بریم یا خیر؟ اگر اینگونه باشد معلوم می‌شود آن شئ محبوب است. هرچه درجه لذت و شعف و شادابی و نشاط از یادآوری آن شئ بیشتر باشد معلوم می‌شود آن شئ نزد ما محبوب تر است. مثلاً الان می‌خواهیم ببینیم نماز محبوب ما هست یا نه. ما گاهی بر طبق