خارج اصول

خارج اصول – جلسه شصت و پنجم – تنبیه ششم

جلسه ۶۵ – PDF  جلسه شصت و پنجم تنبیه ششم ۱۳۹۳/۱۱/۱۳   تنبیه ششم تنبیه ششم در مبحث مشتق، مربوط به مطلبی است که چندان ضرورتی به ذکر آن نیست و عبارت محقق خراسانی در این تنبیه خالی از اشکال نیست. ایشان می فرماید: در صدق مشتق بر ذات لازم نیست ذات تلبس حقیقی به مبدء داشته باشد بلکه تلبس مجازی هم کافی است. به نظر وی در قضیه ای مثل الماء جارٍ، هم موضوع و هم محمول در معنای حقیقی خودشان استعمال شده اند یعنی ماء در معنای حقیقی خود و جارٍ هم در معنای حقیقی خود استعمال شده است حمل جارٍ بر ماء هم، حمل واقعی و حقیقی است یعنی در هیچ یک از این سه جهت یعنی

خارج اصول – جلسه شصت و چهارم – تنبیه پنجم-(نسبت بین مبدء و ذات از جهت اتحاد)

جلسه ۶۴ – PDF  جلسه شصت و چهارم تنبیه پنجم-(نسبت بین مبدء و ذات از جهت اتحاد) ۱۳۹۳/۱۱/۱۲   خلاصه مباحث گذشته در تنبیه پنجم بحث به تبیین نظر و قول امامw رسید. عرض کردیم ایشان با بیانی که پیرامون مشتق ارائه داده اند در صدد حل مشکل هم در تنبیه چهارم و هم در تنبیه پنجم هستند. محصل نظر ایشان این بود که مشتق بر معنون به عنوان المبدء بما انه معنونٌ دلالت می کند یعنی آن چیزی که معنون به عنوان مبدء است ولی به حیث و جهت معنون بودن آن. لذا زیاده و مغایرتی در کار نیست. زیاده و مغایرت مربوط به عالم مصداق است و از نظر مفهومی مشتق دلالت بر معنون می کند البته در

خارج اصول – جلسه شصت و سوم – تنبیه پنجم-(نسبت بین مبدء و ذات از جهت اتحاد)

جلسه ۶۳ – PDF  جلسه شصت و سوم تنبیه پنجم-(نسبت بین مبدء و ذات از جهت اتحاد) ۱۳۹۳/۱۱/۰۸   خلاصه مباحث گذشته در تنبیه پنجم بحث در نسبت بین مبداء و ذات از جهت نوع ارتباط و اتحاد بین این دو بود. عرض کردیم اقوال مختلفی در این رابطه وجود دارد. تا اینجا پنج قول را ذکر کردیم. نهایتا بحث به اینجا رسید که قول محقق خوئی ضمن اینکه ریشه آن از محقق اصفهانی است، تفاوتی در نحوه بیان و تقریب مطلب با یکدیگر دارند. بررسی قول پنجم(محقق خوئی) اولا: مشکله اصلی این قول و نظر محقق اصفهانی همان است که قبلا اشاره شد و آن این است که به هر حال واجدیت ذات للمبدء به نوعی مستلزم تغایر و

خارج اصول – جلسه شصت و دوم – تنبیه پنجم-(نسبت بین مبدء و ذات از جهت اتحاد)

جلسه ۶۲ – PDF  جلسه شصت و دوم تنبیه پنجم-(نسبت بین مبدء و ذات از جهت اتحاد) ۱۳۹۳/۱۱/۰۷   خلاصه مباحث گذشته عرض کردیم محقق اصفهانی می‏گوید واجدیت لنفسه می تواند ملاک صدق مشتق باشد به عبارت دیگر عینیت و اتحاد ذات و مبدء می تواند ملاک صدق مشتق باشد چون همانطور که واجدیت شیء لغیره مصحح صدق مشتق است، واجدیت شیء لنفسه هم مصحح صدق مشتق است. اشکال شده بود واجدیت یک معنای عرفی دارد که در اثر اضافه و نسبت خاص بین دو چیز پدید می آید: یکی واجد و دیگری موجود و نفس این اضافه و نسبت، اقتضای دوئیت و اثنینیت دارد. از طرفی اگر بگوئیم شیء واجد خودش است یعنی در واقع خودش است، دیگر واجدیت

خارج اصول – جلسه شصت و یکم – تنبیه پنجم-(نسبت بین مبدء و ذات از جهت اتحاد)

جلسه ۶۱ – PDF  جلسه شصت و یکم تنبیه پنجم-(نسبت بین مبدء و ذات از جهت اتحاد) ۱۳۹۳/۱۱/۰۶   خلاصه مباحث گذشته بحث درباره اقوال مختلف پیرامون کیفیت ارتباط بین مبدء و ذات و نحوه‏ی اتحاد و ارتباط آنها بود. تا اینجا سه قول را ذکر کردیم. اول نظر اشاعره بود و دوم قول صاحب فصول و سوم قول مرحوم آخوند بود. اشکال قول صاحب فصول و اشاعره بیان شد. تتمه ای نسبت به نظر آقای آخوند مانده که باید عرض کنیم و سپس قول چهارم را بیان کنیم. ادله کلام محقق خراسانی ایشان به طور کلی چه در مورد خداوند و چه در مورد غیر خداوند قائل شدند که نسبت بین مبدء و ذات، نسبت تلبس است یعنی ذات

خارج اصول – جلسه شصت – تنبیهات – تنبیه پنجم(نسبت بین ذات و مبداء از حیث اتحاد)

جلسه ۶۰ – PDF  جلسه شصت تنبیهات – تنبیه پنجم(نسبت بین ذات و مبداء از حیث اتحاد) ۱۳۹۳/۱۱/۰۵   اقوال عرض کردیم در تنبیه پنجم بحث از نسبت بین مبدء و ذات از حیث اتحاد و وحدت و کیفیت ارتباط بین ذات و مبدء است. ریشه این بحث هم مانند تنبیه قبلی به اطلاق بعضی از مشتقات بر خداوند تبارک و تعالی برمی گردد. عرض کردیم اقوال و انظاری در این مسئله وجود دارد و اجمالا پنج نظریه در اینجا قابل ذکر است. قول اول: قول اشاعره اشاعره معتقدند: مسئله ارتباط ذات و مبدء به نحو قیام مبدء به ذات است و این قیام نیز قیام حلولی است یعنی مبدء حلول در ذات پیدا می کند مثلا وقتی به چیزی

خارج اصول – جلسه پنجاه و نهم – تنبیهات – تنبیه پنجم(نسبت بین ذات و مبداء از حیث اتحاد)

جلسه ۵۹ – PDF  جلسه پنجاه و نهم تنبیهات – تنبیه پنجم(نسبت بین ذات و مبداء از حیث اتحاد) ۱۳۹۳/۱۱/۰۴   تنبیه چهارم پیرامون نسبت بین مبداء و ذات از جهت مغایرت بود. نظر صاحب فصول و مرحوم آخوند ذکر شد و معلوم شد در این مسئله حق با مرحوم آخوند است و نظر صاحب فصول نیز مورد اشکال قرار گرفت. فقط مطلبی را مرحوم آقای آخوند در اینجا فرمودند که لازم است آنرا مورد تعرض قرار دهیم و بررسی کنیم. اشکال محقق خراسانی به صاحب فصول مرحوم آقای آخوند فرمودند: اگر ما ملتزم به نقل شویم تالی فاسد دارد. یعنی مرحوم آخوند در مقام رد صاحب فصول و اشکال به ایشان فرمودند که اگر ملتزم به نقل مشتق از

خارج اصول – جلسه پنجاه و هشتم – تنبیه چهارم-(نسبت بین مبداء و ذات از جهت تغایر)

جلسه ۵۸ – PDF  جلسه پنجاه و هشتم تنبیه چهارم-(نسبت بین مبداء و ذات از جهت تغایر) ۱۳۹۳/۱۱/۰۱   تنبیه چهارم تنبیه چهارم درباره نسبت و ارتباط بین مبداء و ذات از جهت تغایر است. تنبیه پنجم به همین مسئله از جهت وحدت می پردازد لذا در کلمات برخی از بزرگان، تنبیه چهارم و پنجم در یک عنوان و آن هم تحت عنوان نسبت بین مبداء و ذات گنجانده شده لکن در دوجهت بحث شده که یکی جهت اعتبار تغایر بین مبداء و ذات و دیگری نیز اعتبار تلبس ذات به مبداء و قیام مبداء به ذات است. مرحوم آقای آخوند این دو جهت را از هم تفکیک کرده و به نحو مستقل در دو تنبیه ذکر کرده و ما

خارج اصول – جلسه پنجاه و هفتم – تنبیه سوم-(ملاک حمل)

جلسه ۵۷ – PDF  جلسه پنجاه و هفتم تنبیه سوم-(ملاک حمل) ۱۳۹۳/۱۰/۳۰   خلاصه جلسه گذشته در آخر تنبیه سوم گفتیم مطلبی را فی الجمله بیان می کنیم اما تفصیل آن باید در محل خودش ذکر شود. آن مطلب درباره لزوم تغایر یا عدم لزوم تغایر در قضایای حملیه است. در این باره گفتیم سه قول وجود دارد: یکی قول مشهور است همانگونه که گذشت مشهور معتقدند علاوه بر وحدت بین موضوع و محمول باید تغایر هم بین آنها باشد یعنی هم وحدت لازم است و هم تغایر. قول دوم قول دوم این بود که تغایر لازم نیست بلکه آنچه در قضیه حملیه مورد نیاز است صرفا اتحاد و هو هویت است و همین که بین موضوع و محمول اتحاد

خارج اصول – جلسه پنجاه و ششم – تنبیه سوم-(ملاک حمل)

جلسه ۵۶ – PDF  جلسه پنجاه و ششم تنبیه سوم-(ملاک حمل) ۱۳۹۳/۱۰/۲۹   خلاصه جلسه گذشته در تنبیه سوم عرض کردیم مرحوم محقق خراسانی مطلبی را از صاحب فصول نقل کردند و بر ایشان ایراد گرفتند. در واقع اصل سخن صاحب فصول برای اشکال به فلاسفه بود که به فلاسفه اعتراض کردند چنانچه فرق بین مشتق و مبداء را به نحو لا بشرط و بشرط لا بدانیم به این معناست که این فرق اعتباری است و اگر اعتباری شد، در واقع منظور فلاسفه این است که مشتق اعتبار شده که قابل حمل باشد و مبداء اعتبار شده که قابل حمل نباشد. لکن ایشان از طریقی می خواهد حمل مبداء بر ذات را تصحیح کند و بگوید: اگر قرار باشد فرق