دروس

جلسه پنجم – طرق تحمل روایت (وصیت، وجاده)

جلسه ۵ – PDF  جلسه پنجم طرق تحمل روایت (وصیت، وجاده) ۱۳۹۲/۰۷/۳۰   طریق هفتم: وصیت منظور از وصیت این است که شیخ به کسی وصیت کند به این مضمون که این کتاب، کتابی است که خود او از دیگری روایت کرده و معمولاً این در حال موت و سفر اتفاق می‏افتد، مثلاً کسی که در حال سفر یا موت است وصیت می‏کند، درباره خصوص روایت، شیخ وصیت می‏کند این کتاب را من خودم روایت کرده‏ام، حال آیا وصیت به کسی نسبت به کتابی با این مضمون که بگوید خود من این کتاب را روایت کرده‏ام به عنوان طریقی از طرق تحمل روایت محسوب می‏شود؟ اکثراً از این طریق منع کرده و گفته‏اند این طریق معتبر نیست، حال باید ببینیم

جلسه چهارم – طرق تحمل روایت (مناوله، اعلام و کتابت)

جلسه ۴ – PDF  جلسه چهارم طرق تحمل روایت (مناوله، اعلام و کتابت) ۱۳۹۲/۰۷/۲۸   خلاصه جلسه گذشته بحث در طرق تحمل روایت بود، تا اینجا به سه طریق از طرق تحمل روایت اشاره کردیم که عبارت بودن از: سماع، قرائت و اجازه. طریق چهارم: مناوله مناوله عبارت از این است که شیخ کتاب یا مجموعه‏ای از روایات خود را به شاگردش اعطاء می‏کند و به او می‏گوید: «انت مجازٌ فی روایته». در گذشته کسانی که از اصحاب روایت و محدثین بوده‏اند کتاب داشته‏اند که ما در گذشته پیرامون کتاب و اصل و تصنیف به طور مفصل بحث کردیم، حال اگر فرض کنید شیخی کتاب خودش را که متضمن روایات جمع آوری شده توسط خودش است؛ یعنی خودش از طریق

جلسه سوم – طرق تحمل روایت (قرائت، اجازه)

جلسه ۳ – PDF  جلسه سوم طرق تحمل روایت (قرائت، اجازه) ۱۳۹۲/۰۷/۱۶   بحث در طرق تحمل روایت بود، عرض کردیم هشت طریق برای تحمل روایت ذکر شده، طریق اول سماع بود که ما در مورد خود سماع، اعتبارش و نحوه بیان کسی که سماعاً حدیثی را شنیده و می‏خواهد نقل کند مطالبی را بیان کردیم. طریق دوم: قرائت قرائت به این معناست که شاگرد و تلمیذ روایت را بر شیخ و استاد خودش قرائت می‏کند و شیخ در مقام تصحیح روایت چنانچه اشکال یا ایرادی در آن حدیث در مقام قرائت توسط تلمیذ ببیند بر طرف می‏کند. نام دیگر این طریق هم «عرض» است چون شاگر روایت را بر شیخ  و استاد خود عرضه می‏کند. قرائت دارای اقسامی است

جلسه دوم – طرق تحمل روایت- سماع

جلسه ۲ – PDF  جلسه دوم طرق تحمل روایت- سماع ۱۳۹۲/۰۷/۰۹   تحمل روایت یکی از مباحث مهم در علم رجال بحث از تحمل روایت است و بحث دیگری که در ادامه این بحث مطرح می‏شود بحث نقل روایت است، معلوم است هر روایتی که می‏خواهد نقل شود ابتدا باید اخذ شود، اخذ و تحمل روایت هم طرق و راه‏هایی دارد، در مقام اول بحث از طرق تحمل روایت مطرح می‏شود که راه‏های اخذ روایت چیست و اعتبار و جایگاه این طرق باید بررسی شود، سپس به بحث از نقل روایت خواهیم پرداخت که خود نقل روایت هم طرق مختلف دارد، یک جهتی که در مواجهه با روایات برای ما می‏تواند مهم باشد و در ارزیابی روایت تأثیرگذار است این

جلسه یکم – مروری بر مباحث گذشته

جلسه ۱ – PDF جلسه یکم مروری بر مباحث گذشته ۱۳۹۲/۰۷/۰۷   مروری بر مباحث رجالی از ابتدا تا کنون با توجه به فصل زمانی طولانی بین مباحث، مروری کلی بر مباحثی که تا اینجا مطرح شد می‏کنیم، سپس وارد بحث جدید خواهیم شد. به طور کلی شروع بحث ما از ابتدا پیرامون کتب اربعه بود، در این رابطه ما کتاب کافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب الاحکام و استبصار شیخ طوسی را مورد بررسی قرار دادیم، مزایا و معایب و محاسن این کتب را بیان کردیم و مقایسه بین این کتب را انجام دادیم. عمده بحث در مورد اعتبار کتب اربعه بود که آیا اساساً روایات کتب اربعه معتبر است یا نه؟ عرض کردیم روایات این کتب معتبر است؛

جلسه بیست و سوم – بخش سوم: صاحبان خمس

جلسه ۲۳ – PDF  جلسه بیست و سوم بخش سوم: صاحبان خمس ۱۳۹۳/۰۳/۰۳   خلاصه جلسه گذشته تا اینجا معلوم شد که منظور از ذی القربی به حسب روایات، ائمه معصومین (عليهم السلام) می باشند، خود آیه با قطع نظر از | روایات دلالت بر این مطلب ندارد، روایات برای ما این معنا را مشخص کرده، البته در عمده آيات الأحكام همین مسئله جریان دارد، یعنی بسیاری از مطالبی که از آيات الأحكام استفاده میکنیم به کمک روایات است. بررسی اشکالات اشکال اول یک اشکالی در این رابطه ممکن است به ذهن بیاید که اگر منظور از ذی القربی ائمه معصومین باشند، این در زمان رسول خدا تحقق خارجی نداشته، چطور می شود آیه یک گروهی را معرفی کند در

جلسه بیست و دوم – بخش سوم: صاحبان خمس

جلسه ۲۲ – PDF  جلسه بیست و دوم بخش سوم: صاحبان خمس ۱۳۹۳/۰۲/۲۹   جمع بین روایات بحث در معنای ذی القربی بود. از آیه به حسب ظاهر با قطع نظر از روایات شاید نتوانیم از کلمه ذی القربی استفاده کنیم که منظور امام معصوم می باشد، قدر مسلم این است که دسته ای از روایاتی که در ذیل این آیه وارد شده ذی القربی را به معنای امام معصوم تفسیر کرده، به هر حال چه بگوئیم تأویل است چه تفسیر، بعضی از روایات که در ذیل این آیه وارد شده ذی القربی را به معنای امام معصوم دانسته، در دسته دیگری از روایات هم ذی القربی به معنای لغوی خودش تفسیر شده یعنی نزدیکان و اقربای پیامبر. بین این

جلسه بیست و یکم – بخش سوم: صاحبان خمس

جلسه ۲۱ – PDF جلسه بیست و یکم بخش سوم: صاحبان خمس ۱۳۹۳/۰۲/۲۲   خلاصه جلسه گذشته بحث در مورد معنای ذی القربی بود، قرار شد در رابطه با ذی القربی در قرآن بحث کنیم، به طور کلی در قرآن حدود ۱۶ مورد از این کلمه به انحاء مختلف ذی القربی و ذوی القربی، خود قربی به تنهائی استفاده شده، البته در بسیاری از این موارد قرائنی وجود دارد که به معنای مثلا خاص لغوی خوش هست. معنای لغوی در مورد ذی القربی یا قربی، باید گفت ریشه اش از قرب است به معنای نزدیک و دنو و مصدر میباشد و در لغت به معنای نزدیکان و خویشاوندان نسبی می باشد، زمخشری می گوید قربی مصدری است مثل ذلفی و

جلسه بیستم – بخش سوم: صاحبان خمس

جلسه ۲۰ – PDF  جلسه بیستم بخش سوم: صاحبان خمس ۱۳۹۳/۰۲/۱۵   خلاصه جلسه گذشته یک نکته از بحث گذشته باقی مانده، این نکته را عرض کنیم و انشاء الله بحث جدید را مطرح کنیم. مسئله این بود که چرا لام بر سر سه عنوان اول آمده ولی بر سر سه عنوان بعدی نیامده؟ پاسخی را بعضی از بزرگان داده بودند که ما این پاسخ را نقل کردیم و به جهت اینکه مبنای این پاسخ محل اشکال بود مورد قبول واقع نشد. پاسخ دوم این پاسخ که تقریبا مورد پذیرش هم واقع شده و مشهور هم می باشد این است که از آنجا که یتامی و مساکین و ابن السبيل رأسا و مستقلا خمس به آنها داده نمی شود، حالا

جلسه نوزدهم – بخش سوم: مصارف خمس

جلسه ۱۹ – PDF  جلسه نوزدهم بخش سوم: مصارف خمس ۱۳۹۳/۰۲/۰۱   خلاصه جلسه گذشته  عرض کردیم بحث سوم مربوط به این آیه بحث از مصارف خمس است، اینکه خمس برای چه کسانی و متعلق به چه کسانی و یا مورد مصرفش کدام است. بحث در این بخش باید در چند جهت مورد رسیدگی قرار گیرد، یکی اینکه تعداد سهام خمس چند سهم است، یعنی به چند گروه و چند عنوان باید تقسیم شود، عرض کردیم از یک سهم تا شش سهم در بین علماء و مفسّرین شیعه و سنی ذکر شده است. دلیل انحصار خمس در یک سهم معروف و مشهور بین امامیه این است که خمس به شش سهم تقسیم می شود، اما با توجه به اینکه این

جلسه هجدهم – جمع بندی بخش دوم: منابع خمس

جلسه ۱۸ – PDF  جلسه هجدهم جمع بندی بخش دوم: منابع خمس ۱۳۹۳/۰۱/۲۵   خلاصه جلسه گذشته  بحث در آیه ۴۱ سوره انفال بود، عرض کردیم به طور کلی در این آیه سه مطلب مورد اشاره قرار گرفته، یکی اصل وجوب خمس، دوم منابع خمس و سوم مصارف خمس، مطلب اول بحث چندانی نداشت که اشارةً بیان کریم، مطلب دوم، اصل و ضابطه ای بود که از این آیه استفاده شد که هر چیزی که منفعت و فائده محسوب شود، یعنی چیزی که به حسب لغت صدق غنیمت بر او کند و فائده و منفعت باشد این مشمول وجوب خمس است و این آیه شامل آن می شود، این اصلی بود که به مدد کلمات لغویین، آیات و روایات و

جلسه هفدهم – اخبار تحلیل خمس (وجوه جمع)

جلسه ۱۷ – PDF  جلسه هفدهم اخبار تحلیل خمس (وجوه جمع) ۱۳۹۳/۰۱/۱۸   خلاصه جلسه گذشته بحث ما پیرامون اخبار تحلیل بود، قرار شد خیلی مختصر به این بحث اشاره کنیم، گفتیم سه طائفه از روایات در مورد خمس وارد شده، یک طائفه این بود که خمس، برای شیعیان حلال شده مطلقا، لکن در بعضی از آنها تعلیل هم ذکر شده بود و در برخی بدون تعلیل؛ طائفه دوم دال بر تحلیل خمس، مقیّد به قید و شرط خاصی است و طائفه سوم دال بر نفی تحلیل است مطلقا، عرض کردیم موضع اصحاب در رابطه با این روایات و به طور کلی مسئله تحلیل خمس سه موضع است، عده ای به طور کلی قائل به تحلیل خمس شده اند و

جلسه شانزدهم – اخبار تحلیل خمس

جلسه ۱۶ – PDF  جلسه شانزدهم اخبار تحلیل خمس ۱۳۹۲/۱۲/۱۲   اخبار تحلیل بحث اخبار تحلیل را خیلی مختصر و بالإشاره بیان می کنیم، ما گفتیم وجوب خمس در هر فائده ای به استناد آیه ۴۱ سوره انفال و روایات زیادی که در مسئله وجود دارد به عنوان یک اصل ثابت شده، یعنی وجوب خمس در هر فائده ای الا ما خرج بالدلیل. در مقابل روایاتی داریم که به عنوان اخبار تحلیل شهرت پیدا کرده، اخبار تحلیل هم مضافاً بر اینکه خودش ضرورت دارد مورد رسیدگی قرار گیرد، در مسائل مختلف کتاب خمس هم مورد استناد قرار گرفته به هر حال به استناد این اخبار اساساً بعضی قائل به عدم وجوب اداء خمس شده اند، یعنی اصل جوب را انکار

جلسه پانزدهم – ادله اهل سنت بر اختصاص خمس به غنیمت جنگی

جلسه ۱۵ – PDF  جلسه پانزدهم ادله اهل سنت بر اختصاص خمس به غنیمت جنگی ۱۳۹۲/۱۲/۰۵   خلاصه جلسه گذشته بخش اول این آیه مریوط به منابع خمس است که بحث آن گذشت، پس از آن باید پیرامون بخش دوم آیه که مربوط به مصارف خمس است بحث شود، نتیجه بخش اول این شد که منبع اصلی خمس مطلق فائده است و «ما غنمتم» تفسیر شد به مطلق فائده و به کمک ظهور آیه و بررسی معنای غنمتم در لغت، روایات و آیات دیگر به اضافه استشهادی که به کلمات فقها و مفسرین از عامه و خاصه کردیم این اصل بدست آمد که؛ «یجب الخمس فی کل فائدةٍ الا ما خرج بالدلیل» بنابراین مقتضی برای شمول ماغنمتم نسبت به همه

جلسه چهاردهم – تأسیس اصل و بررسی سعه و ضیق آن

جلسه ۱۴ – PDF  جلسه چهاردهم تأسیس اصل و بررسی سعه و ضیق آن ۱۳۹۲/۱۱/۲۱   مروری بر مباحث گذشته در بحث گذشته اصلی را تأسیس کردیم به استناد مطالبی که در جلسات قبلی گفته بویم و آن اصل این است که؛ یجب الخمس فی کل فائدة الا ما خرج بالدلیل در محدوده و دامنه این اصل اختلافاتی واقع شده و این امر باید در سه جهت مورد بررسی قرار گیرد یعنی این سه جهت تعیین کننده حدود و ثغور این اصل هستند. جهت اول جهت اول اینکه آیا اختیار در تعلق خمس مدخلیت دارد یا نه، یعنی در این فائده ای که محل بحث است آیا اختیار و اراده مدخلیت دارد برای اینکه موضوع حکم واقع شود یا نه؟

جلسه سیزدهم – تأسیس اصل و بررسی سعه و ضیق آن

جلسه ۱۳ – PDF  جلسه سیزدهم تأسیس اصل و بررسی سعه و ضیق آن ۱۳۹۲/۱۱/۱۴   مروری بر مباحث گذشته بحث پیرامون معنای غنیمت بود، علت اینکه بحث پیرامون این مسئله اهمیت دارد بخاطر استعمال این واژه در آیه خمس است و اینکه ما به دنبال تأسیس اصل هستیم که بعداً بیان خواهیم کرد، اینکه آیا غنیمت معنایش عام است یا نه؟ موضوع مهم اختلافی است که وجود دارد که آیا منظور از «ما غنمتم» در این آیه خصوص غنائم جنگی است یا شامل همه منافع و فوائد می شود یا آن منافعی که بدون انتظار و توقع برای انسان حاصل می شود؟ در اینجا اختلافی است بین بزرگان چه در میان علمای اهل سنت که آنها عموماً قائلند این

جلسه دوازدهم – غنیمت در روایات- روایات معارض

جلسه ۱۲ – PDF  جلسه دوازدهم غنیمت در روایات- روایات معارض ۱۳۹۲/۱۰/۱۶   خلاصه جلسه گذشته اجمال بحث گذشته این بود که غنیمت در روایات هم به معنای مطلق فائده و منفعت است، چند روایت را در این رابطه بیان کردیم اگر بخواهیم این روایاتی که گفتیم دسته بندی کنیم یک دسته از این روایات، روایاتی بود که در مقام تبیین معنای غنیمت وارد شده بود یا اگر هم در این مقام هم نبودند به نوعی در بین مطالبی که از امام (ع) وارد شده غنیمت را تفسیر به مطلق فائده کردند، لکن این روایات دلالةً خوب بود اما از حیث سند خالی از اشکال نبود. روایات معارض یک دسته دیگر از روایات، روایاتی است که موارد تعلق خمس را

جلسه دهم – غنیمت در قرآن (آیه ۴۱ انفال) بررسی نظر محقق اردبیلی

جلسه ۱۰ – PDF  جلسه دهم غنیمت در قرآن (آیه ۴۱ انفال) بررسی نظر محقق اردبیلی ۱۳۹۲/۰۹/۱۱   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم مرحوم مقدس اردبیلی تقریباً شش دلیل و مؤید بر اینکه مراد از ما غنمتم خصوص غنائم جنگی است را اقامه کرده است، سه دلیل را ذکر کردیم. دلیل چهارم: الاصل دال علی العدم اصل است و اصل اقتضاء می کند که مراد مطلق فائده و منفعت نباشد بلکه اصل دالّ بر عدم است. بررسی دلیل چهارم این دلیل هم مردود است برای اینکه الأصلُ دلیلٌ حیثُ لا دلیل، بنابراین اگر ما در شمول این لفظ نسبت به مطلق فائده شک کنیم با وجود دلیل عامی که داریم نوبت به اصل نمی رسد. نظر ایشان این است که

جلسه نهم – غنیمت در قرآن (آیه ۴۱ انفال) بررسی نظر محقق اردبیلی

جلسه ۹ – PDF  جلسه نهم غنیمت در قرآن (آیه ۴۱ انفال) بررسی نظر محقق اردبیلی ۱۳۹۲/۰۹/۱۸   خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله محقق اردبیلی مبنی بر اختصاص ما غنمتم به خصوص غنائم جنگی بود، ایشان با اینکه ابتداءً می فرماید ظهور آیه غنیمت در این است که خمس در هر فائده ای واجب است به اعتبار معنای لغوی و عرف و بعضی از اخبار و روایات، اما در عین حال موانع و اموری وجود داردکه به خاطر این امور ناچاریم ما غنمتم را حمل بر خصوص غنائم جنگی کنیم. عبارت ایشان این است: «فالقول بأنّها تدلُّ علی وجوب الخمس فی کلِّ فائدةٍ و یخرجُ ما لا یجب فیه بالإجماع و یبقی الباقی فیکون الخمسُ واجباً فی کلِّ فائدةٍ

جلسه هشتم – معنای غنیمت در قرآن (آیه ۴۱ انفال)

جلسه ۸ – PDF  جلسه هشتم معنای غنیمت در قرآن (آیه ۴۱ انفال) ۱۳۹۲/۰۹/۰۴   خلاصه جلسه گذشته بحث ما در آیه ۴۱ سوره انفال است که آیه اصلی در بحث ما می باشد، عرض کردیم در اینجا باید سه مطلب را نسبت به کلمه ما غنمتم در این آیه تعقیب کنیم. یک ادعا عمومیت معنای ما غنمتم نسبت به همه فوائد و منافع است و ادله عمومیت باید ذکر شود. مطلب دوم ادله عدم عمومیت که بعضی از خاصه از جمله مقدس اردبیلی به آن ملتزم شده. مطلب سوم ادله ای که عامه برای عدم عمومیت اقامه کرده اند. ادله عمومیت معنای ما غنمتم در آیه ششم دلیل اول مقتضی در این آیه برای شمول ماغنمتم نسبت به مطلق