دسته‌بندی: دروس

جلسه هیجدهم-تفاوت امر و نهی در کیفیت امتثال – قول دوم و بررسی آن

جلسه ۱۸ – PDF جلسه هیجدهم تفاوت امر و نهی در کیفیت امتثال – قول دوم و بررسی آن ۱۳۹۸/۰۸/۱۸   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در مورد منشأ تفاوت بین امر و نهی در کیفیت امتثال اختلاف است و الا در اصل اینکه امتثال امر به اتیان یک فرد محقق می‎شود و امتثال نهی به ترک جیمع افراد منهی‎عنه تحقق پیدا می‎کند نزاعی نیست. چرا این فرق وجود دارد؟ چرا در امر با انجام یک فرد از مأموربه امتثال محقق می‎شود و امر ساقط می‏شود؟ چرا در نهی اینچنین نیست و باید همه افراد منهی عنه ترک شود تا امتثال نهی صدق کند و نهی ساقط شود؟ گفتیم: یک احتمال این است که به خاطر وضع واضع باشد ولی

جلسه هفدهم-منشأ تفاوت بین امر و نهی در کیفیت امتثال – قول دوم و بررسی آن

جلسه ۱۷ – PDF جلسه هفدهم منشأ تفاوت بین امر و نهی در کیفیت امتثال – قول دوم و بررسی آن ۱۳۹۸/۰۸/۱۴   خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که منشاء تفاوت بین کیفیت امتثال در امر و نهی چیست؟ چرا در امر اگر یک فرد اتیان شود امر اتیان شده است اما در نهی ترک جمیع افراد منهی عنه باعث تحقق مراد و مقصود از نهی می‎شود؟ عرض کردیم بعضی منشأ را وضع دانسته‎اند که اشکال این سخن معلوم شد. برخی منشأ این اختلاف و تفاوت را عقل دانستند مثل محقق خراسانی که معتقدند عقل حکمی دارد به این عنوان که «الطبیعة توجد بوجود فرد ما و لا تنعدم الا بانعدام جمیع الافراد»؛ گفتیم این نیز محل اشکال

جلسه شانزدهم-تفاوت امر و نهی در کیفیت امتثال – قول دوم و بررسی آن

جلسه ۱۶ – PDF جلسه شانزدهم تفاوت امر و نهی در کیفیت امتثال – قول دوم و بررسی آن ۱۳۹۸/۰۸/۱۳   خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم در مورد فرق بین اینکه امتثال امر به اتیان به یک فرد از مأموربه محقق می‎شود و امتثال نهی به ترک جمیع افراد منهی عنه محقق می‎شود، چند احتمال یا چند قول وجود دارد. قول اول اینکه تفاوت به دلیل وضع واضع باشد. یعنی واضع این‎طور وضع کرده است که اگر یک فرد از طبیعت مأموربه اتیان شود امر امتثال شده است و اگر همه افراد منهی عنه ترک شوند نهی امتثال شده است. عرض کردیم این احتمال باطل است و آن را رد کردیم. قول دوم (حکم عقل) احتمالی که محقق خراسانی آن‎را

جلسه پانزدهم-منشأ تفاوت امر و نهی در کیفیت امتثال – قول اول و بررسی آن

جلسه ۱۵ – PDF جلسه پانزدهم منشأ تفاوت امر و نهی در کیفیت امتثال – قول اول و بررسی آن ۱۳۹۸/۰۸/۱۲   خلاصه جلسه گذشته عرض شد مقتضای تحقیق در مسئله این  است که نهی به معنای زجر و منع اعتباری از ایجاد طبیعت است. بنابراین، نه امر متضمن معنای طلب است و نه اگر حقیقت نهی را طلب دانستیم نهی عبارت از طلب ترک الفعل است. به تفصیل این مسئله بیان شد. به هر حال دیدگاه‎های مختلفی در باب صیغه نهی و ماده نهی وجود دارد که اجمالاً به این دیدگاه‎ها اشاره کردیم و حق در مسئله نیز معلوم شد. منشأ تفاوت امر و نهی در کیفیت امتثال یک مطلب بنابر همه مبانی که گفته شد باید مورد رسیدگی

جلسه چهاردهم-کلام محقق خراسانی در تعلق طلب به ترک فعل و بررسی آن

جلسه ۱۴ – PDF جلسه چهاردهم کلام محقق خراسانی در تعلق طلب به ترک فعل و بررسی آن ۱۳۹۸/۰۸/۱۱   خلاصه جلسه گذشته درباره اینکه ماده نهی و صیغه نهی به چه چیزی متعلق می‎شوند بحث کوتاه و مختصری ارائه کردیم زیرا در بحث اوامر به تفصیل در این باره سخن گفته بودیم. نتیجه بحث در جهت اول این شد که نهی دلالت بر زجر و منع اعتباری می‎کند، همانطوری که امر بر بعث اعتباری دلالت می‎کند. لذا بر خلاف محقق خراسانی که معتقد است نهی بر طلب ترک یا (طلب کف نفس) دلالت می‎کند، عرض کردیم معنای نهی مادتاً و هیئتاً زجر اعتباری، در مقابل بعث اعتباری است. متعلق طلب (ترک فعل یا کف نفس) حال اگر کلام محقق

جلسه سیزدهم-معنا و مفهوم ماده و هیئت نهی – حق در مسئله

جلسه ۱۳ – PDF جلسه سیزدهم معنا و مفهوم ماده و هیئت نهی – حق در مسئله ۱۳۹۸/۰۷/۱۷   خلاصه جلسه گذشته محقق خراسانی فرمودند: معنا و مفهوم ماده و صیغه نهی، همان معنا و مفهوم ماده و صیغه امر است. یعنی هر دو بر طلب دلالت می‎کنند، منتهی یکی طلب فعل و وجود است و دیگری طلب ترک یا طلب کف نفس است،  چون از این جهت اختلاف است که آیا معنای نهی ترک است یا کف نفس؛ آیا وقتی مولی از چیزی نهی می‎کند، درخواست ترک فعل را دارد که یک امر عدمی است یا طلب خویشتن‎داری می کند که یک امر وجودی است؟ این بحثی است که در مرحله دوم محقق خراسانی به آن رسیدگی می‎کنند. از

جلسه دوازدهم-کلام محقق خراسانی – دو اشکال و پاسخ بعضی از بزرگان

جلسه ۱۲ – PDF جلسه دوازدهم کلام محقق خراسانی – دو اشکال و پاسخ بعضی از بزرگان ۱۳۹۸/۰۷/۱۶   المقصد الثانی: نواهی مطلب اولی که محقق خراسانی در ابتدای بحث از نواهی مطرح می‎کنند این است که ماده نهی و صیغه نهی به چه معناست؟ نظیر این بحث را در اوامر نیز داشتیم. اولین بحث این بود که امر به چه معنا است، یعنی «الف، میم و راء» و بعد اینکه صیغه نهی به چه معنا است، مثل هیئت «افعل». آنجا به تفصیل درباره ماده امر یعنی کلمه «الف، میم و راء» و نیز هیئت امر و معنا و مفهوم آن بحث کردیم. قهراً این بحث درباره نواهی نیز مطرح می‎شود که ماده نهی چه معنایی دارد، یعنی کلمه «نون،

جلسه یازدهم-الامر بعد الامر

جلسه ۱۱ – PDF جلسه یازدهم الامر بعد الامر ۱۳۹۸/۰۷/۱۵   الامر بعد الامر آخرین مطلبی که از مبحث اوامر باقی مانده امر بعد الامر است. یعنی اگر مولایی به عبدش امر کرد و گفت: «اکرم زیداً»، ولی قبل از آنکه عبد این امر را امتثال کند مجدداً گفت: «اکرم زیداً» یعنی همان امر را تکرار کرد؛ در این صورت آیا امر دوم تأکید همان امر اول است یا تأسیس امر دیگر؟ اگر تأکید امر اول باشد قهراً یک امتثال بیشتر لازم نیست و اگر تأسیس باشد باید دو امتثال صورت بگیرد، یعنی زید دو بار اکرام شود، یکی به مقتضای امر اول که عقل حکم به لزوم اتیان آن می‎کند، دیگری هم به مقتضای امر دوم که آن هم

جلسه ده – الامر بالامر بشئ

جلسه ۱۰ -PDF جلسه ده الامر بالامر بشئ ۱۳۹۸/۰۷/۱۳   دو بحث مختصر و کوتاه از اوامر باقی مانده که قبل از ورود به بحث نواهی خیلی خلاصه به آن‎ها اشاره می‎کنیم. الامر بالامر بشئ می‎خواهیم ببینیم اگر کسی به دیگری دستور دهد که تو به دیگران امر کن که مثلا فلان کار را انجام دهند، آیا این «امر بالامر» همانند امر اولی است که باید در خارج در هر شرایطی محقق شود یا یک تفاوتی با امر اول دارد، از این مسئله تعبیر به «الامر بالامر بشئ» می‎کنند. تاکنون بحث در جایی بود که امر توسط مولی صورت گرفته و واسطه‎ای در کار نیست، یعنی آمر دستور خودش را مستقیماً به مخاطبین اعلام می‎کند و مخاطبین نیز به حکم

جلسه نهم-تقسیم سوم واجب: موقت و غیر موقت – تبیعة القضاء للاداء – بررسی جریان استصحاب برای اثبات قضاء – اشکال و پاسخ

جلسه ۹ – PDF جلسه نهم تقسیم سوم واجب: موقت و غیر موقت – تبیعة القضاء للاداء – بررسی جریان استصحاب برای اثبات قضاء – اشکال و پاسخ ۱۳۹۸/۰۷/۱۰ خلاصه جلسه گذشته عرض کردیم بحث در این است که اگر دلیلی بر وجوب قضاء نداشته باشیم و از خود دلیل واجب موقت نتوانیم وجوب قضاء را استفاده کنیم آیا با استصحاب می‎توانیم وجوب قضاء را ثابت کنیم یا خیر؟ توضیح دادیم که چون مهمترین رکن استصحاب یعنی اتحاد قضیه متیقنه و قضیه مشکوکه در این فرض محقق نیست، استصحاب جریان پیدا نمی‎کند. یعنی آنچه را که قبلا به آن یقین داشتیم وجوب عمل در وقت خاص بود، مثل وجوب نماز ظهر در بین زوال تا غروب آفتاب الان این یقین