دسته‌بندی: دروس

جلسه هفدهم-مسئله ۱۷- جهت ثانیه: مقصود از عورت- دلیل قول اول و بررسی آن- بررسی نظر زن به بدن مرد محرم

جلسه ۱۷ – PDF جلسه هفدهم مسئله ۱۷- جهت ثانیه: مقصود از عورت- دلیل قول اول و بررسی آن- بررسی نظر زن به بدن مرد محرم ۱۳۹۸/۰۸/۱۴         خلاصه جلسه گذشته عرض شد حق در جهت ثانیه این است که نظر مرد به تمام بدن زنی که محرم او محسوب می‌شود، جایز است الا العورة و عورت هم به معنای قبل و دبر است، نه مابین السرة و الرکبة که برخی قائل شده‌اند. دلیل این قول را هم بیان کردیم؛ عمدتاً به دو دلیل استناد شد. یکی آنچه اهل لغت و عرف در مورد عورت بیان کرده‌اند، و دیگری روایاتی که در این مورد وارد شده که هم سنداً و هم دلالتاً روایات خوبی هستند. اشکال تنها

جلسه شانزدهم-مسئله ۱۷- جهت ثانیه: مقصود از عورت- دلیل قول اول و بررسی آن

جلسه ۱۶ – PDF جلسه شانزدهم مسئله ۱۷- جهت ثانیه: مقصود از عورت- دلیل قول اول و بررسی آن ۱۳۹۸/۰۸/۱۳               خلاصه جلسه گذشته عرض شد در تفسیر عورت در محل بحث که نظر به بدن محارم است، دو قول وجود دارد. یک قول این بود که مقصود از عورت مابین السرة و الرکبة است؛ این قول به همراه دلیل و مؤیدات آن ذکر شد و اشکالات آن هم بیان شد. نتیجه این شد که این قول تمام نیست. ادله قول اول(قبل و دبر) قول دیگر این است که منظور از عورت خصوص قُبل و دُبر است. برای این قول هم به دو وجه استناد شده؛ دلیل اول وجه اول بیان اهل لغت در این

جلسه پانزدهم-مسئله ۱۷- جهت ثانیه: مقصود از عورت- دلیل قول دوم و بررسی آن

جلسه ۱۵ – PDF جلسه پانزدهم مسئله ۱۷- جهت ثانیه: مقصود از عورت- دلیل قول دوم و بررسی آن ۱۳۹۸/۰۸/۱۲           خلاصه جلسه گذشته در مورد معنای عورت و آن مقدار از بدن زن محرم که نمی‌توان به آن نگاه کرد، یک قول این بود که عورت عبارت است از مابین السرة و الرکبة، از ناف تا زانو. دلیل این قول که روایتی از حسین بن علوان بود به همراه چند روایت که مؤید این موثقه هستند ذکر شد. عرض کردیم این دلیل به نظر ما تمام نیست؛ اساس استدلال مرحوم آقای خویی این بود که «ال» «العورة»، «ال جنس» است؛ پس وقتی در ذیل موثقه می‌گوید «العورة مابین السرة و الرکبة» در حقیقت تفسیر می‌کند

جلسه چهاردهم-مسئله ۱۷- جهت ثانیه: مقصود از عورت- دلیل قول دوم و بررسی آن

جلسه ۱۴ – PDF جلسه چهاردهم مسئله ۱۷- جهت ثانیه: مقصود از عورت- دلیل قول دوم و بررسی آن ۱۳۹۸/۰۸/۱۱           خلاصه جلسه گذشته در مسأله هفدهم از کتاب نکاح تحریر گفتیم در سه جهت باید بحث کنیم. موضوع این مسأله بررسی جواز نظر به بدن محارم بود؛ یعنی مرد به بدن زنی که محرم اوست و نیز زن به بدن محرم، آیا می‌تواند نگاه کند یا نه. جهت اول بحث در این مسأله جواز یا عدم جواز نظر است. اقوال مختلف را به همراه ادله این اقوال ذکر کردیم؛ نتیجه این شد که نظر به بدن محارم جایز است الا العورة، تنها جایی که استثنا شده از جواز نظر، عورت بود. جهت دوم مربوط به

جلسه سیزدهم-مسئله ۱۷- جهت ثانیه: مقصود از عورت

جلسه ۱۳ -PDF جلسه سیزدهم مسئله ۱۷- جهت ثانیه: مقصود از عورت ۱۳۹۸/۰۷/۱۷           خلاصه جلسه گذشته در مسأله هفدهم که موضوع آن نظر به بدن محارم است، گفته شد سه جهت باید مورد بررسی قرار گیرد. جهت اول درباره حکم نظر به بدن محارم بود؛ در این باره به تفصیل بحث شد و ادله و مستندات اقوال مختلف را بیان کردیم و حق در مسأله معلوم شد. جهت دوم: مقصود از عورت همانطور که در بحث گذشته، مسأله استثناء عورت مطرح بود، اینجا هم مطرح است و نیز چون در تفسیر عورت اختلاف شده، می‌بایست در این باره بحث کنیم. طبق آنچه گفته شد و مشهور هم به آن ملتزم شده‌اند نظر به همه بدن

جلسه دوازدهم-مسئله ۱۷- جواز نظر زن و مرد به بدن محارم- بررسی قول دوم و سوم و چهارم

جلسه ۱۲ – PDF جلسه دوازدهم مسئله ۱۷- جواز نظر زن و مرد به بدن محارم- بررسی قول دوم و سوم و چهارم ۱۳۹۸/۰۷/۱۶         خلاصه جلسه گذشته در جهت اول بحث از جهات سه‌گانه در مسأله هفدهم عرض شد چهار قول وجود دارد، یعنی در مورد حکم نظر به بدن مرد محرم و زن محرم. یکی قول مشهور بود که قائل به جواز نظر به جمیع البدن شدند؛ ادله شش‌گانه این قول را ذکر کردیم و همه را مورد بررسی قرار دادیم. نتیجه این شد که به جز یک دلیل سایر ادله توانایی اثبات مطلوب را ندارند.   قول دوم: جواز نظر به محاسن قول دوم که صاحب ریاض و مرحوم نراقی آن را در کتب

جلسه یازدهم-مسئله ۱۷- جواز نظر زن و مرد به بدن محارم- ادله( دلیل پنجم و ششم و بررسی آنها)

جلسه ۱۱ -PDF جلسه یازدهم مسئله ۱۷- جواز نظر زن و مرد به بدن محارم- ادله( دلیل پنجم و ششم و بررسی آنها) ۱۳۹۸/۰۷/۱۵           خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله قول اول یعنی قول مشهور مبنی بر جواز نظر به بدن محارم الا العورة بود. تا اینجا چهار دلیل ذکر شد؛ دلیل اول ـ یعنی ضرورت ـ و دوم ـ یعنی اجماع ـ و سوم ـ یعنی آیه ـ هیچ کدام وافی به مقصود نبود و نتوانست مدعای مشهور را ثابت کند. اما دلیل چهارم ـ یعنی روایات ـ آن هم تنها روایات دال بر جواز تغسیل محارم با بیانی که عرض کردیم می‌تواند جواز نظر به بدن محارم را اثبات کند. البته یک ملاحظه

جلسه ده-مسئله ۱۷- جواز نظر زن و مرد به بدن محارم- ادله( جمع بندی دلیل چهارم)

جلسه ۱۰ – PDF جلسه ده مسئله ۱۷- جواز نظر زن و مرد به بدن محارم- ادله( جمع بندی دلیل چهارم) ۱۳۹۸/۰۷/۱۳         خلاصه جلسه گذشته بحث در دلیل چهارمی است که بر جواز نظر به بدن یا جسد محارم اقامه شده است. دلیل چهارم روایاتی است که دال بر جواز تغسیل هر یک از محارم است؛ یعنی مرد محرم، زن محرم را غسل دهد و بالعکس. عرض کردیم به این روایات دو اشکال اساسی شده؛ یکی اینکه این روایات فقط جواز تغسیل را در حال اضطرار ثابت می‌کند، چون در کثیری از آنها قید سفر بیان شده است. اشکال این بود که در کثیری از این روایات امر شده به اینکه تغسیل مِن وراء الثیاب باشد.

جلسه نهم-مسئله ۱۷- جواز نظر زن و مرد به بدن محارم- ادله(دلیل چهارم و بررسی آن)

جلسه ۹ – PDF جلسه نهم مسئله ۱۷- جواز نظر زن و مرد به بدن محارم- ادله(دلیل چهارم و بررسی آن) ۱۳۹۸/۰۷/۱۰         خلاصه جلسه گذشته بحث در دلیل چهارم جواز نظر به جمیع بدن محارم بود. عرض کردیم روایاتی مورد استدلال قرار گرفته است؛ طایفه اول ذکر شد و اشکال استدلال به طایفه اول نیز بیان شد. طایفه دوم روایاتی است که دال بر جواز تغسیل زن و مرد به‌وسیله شوهر یا همسر و یا یکی از محارم است. چند روایت از این طایفه نقل شد. عرض کردیم اگر بخواهیم اشکالاتی که نسبت به این طایفه ایراد شده را بیان کنیم، عمدتاً دو اشکال اصلی به استدلال به این طایفه شده؛ با اینکه مشهور فتوا به

جلسه هشتم-مسئله ۱۷- جواز نظر زن و مرد به بدن محارم- ادله(دلیل چهارم و بررسی آن)

جلسه ۸ – PDF جلسه هشتم مسئله ۱۷- جواز نظر زن و مرد به بدن محارم- ادله(دلیل چهارم و بررسی آن) ۱۳۹۸/۰۷/۰۹           خلاصه جلسه گذشته تا اینجا سه دلیل بر جواز نظر زن و مرد به بدن محارم ذکر شد و بعد از بررسی معلوم شد این سه دلیل هیچ یک دلالت بر جواز نظر به جمیع الجسد را ندارند. دلیل چهارم: روایات روایات بر دو طایفه هستند: طائفه اول طایفه اولی روایاتی است که دلالت بر جواز نظر به بعضی از اعضای زن می‌کند، مثل مو؛ آن وقت این احتیاج به یک ضمیمه دارد و بدون این ضمیمه استدلال تمام نیست. اول روایت را نقل می‌کنیم و بعد هم ضمیمه‌اش را بیان می‌کنیم. روایت