دروس

جلسه نهم – مسئله چهاردهم – تعلق خمس به زیاده عینیه

جلسه ۹ – PDF جلسه نهم مسئله چهاردهم- تعلق خمس به زیاده عینیه ۱۳۹۵/۰۷/۲۷         مسئله چهاردهم « لو كان عنده أعيان من بستان أو حيوان مثلا و لم يتعلق بها الخمس كما إذا انتقل إليه بالإرث أو تعلق بها لكن أداه…» . ارتباط مسئله چهاردهم و مسئله هشتم مسئله چهاردهم در واقع مکمل مسئله هشتم است. امام (ره) در مسئله هشتم بحث تعلق خمس به زیاده حکمیه را مطرح کرده‎اند. منظور از زیاده حکمیه، ارتفاع قیمت سوقیه است. یعنی اگر قیمت عینی در اثر افزایش قیمت، با گذشته تفاوت پیدا کند در حالی که آن عین یا متعلق خمس نبوده و یا اگر خمس هم به آن تعلق پیدا کرده، خمس آن داده شده است. مثلاً

جلسه هشتم – مسئله سیزدهم – تعلق خمس به رأس المال – بررسی قول چهارم و پنجم

جلسه ۸ – PDF جلسه هشتم مسئله سیزدهم- تعلق خمس به رأس المال-بررسی قول چهارم و پنجم ۱۳۹۵/۰۷/۰۴         خلاصه جلسه گذشته عرض شد در رابطه با قول سوم دو اشکال مطرح است؛ لکن در مورد اشکال دوم سوالاتی مطرح شد که گویا هنوز به درستی تصویر نشده است. اشکال دوم این است که وجود یا عدم وجود مال دیگر که بتواند صرف مؤونة شود تأثیری در صدق مؤونة بر رأس المال ندارد. ما به طور کلی می‌خواهیم بحث کنیم که مؤونة فقط بر خوراک و پوشاک صدق می‌کند یا مثلاً مالی که برای وسایل تولید هم مورد استفاده قرار می‌گیرد به شرط این که به تعبیر مرحوم آقای خویی سرمایه دیگری وجود نداشته باشد. آن هم

جلسه هفتم – مسئله سیزدهم – تعلق خمس به رأس المال – بررسی نظر محقق خویی

جلسه ۷ – PDF جلسه هفتم مسئله سیزدهم- تعلق خمس به رأس المال-بررسی نظر محقق خویی ۱۳۹۵/۰۷/۰۴         ادامه بررسی قول سوم (محقق خویی(ره) ) در بررسی اقوال پیرامون تعلق خمس به رأس المال، نظر محقق خوئی ذکر شد. عرض شد ایشان بین رأس المالی که معادل مؤونه سنه است به شرط آنکه مورد نیاز باشد و شخص سرمایه و مال دیگری نداشته باشد، و بین زائد بر آن مقدار یا آنجایی که سرمایه و مال دیگری برای مؤونه شخص وجود دارد تفصیل داده‎اند. طبق تفصیل محقق خویی در صورت اول خمس واجب نیست اما در صورت دوم خمس ثابت است. دلیل قول سوم دلیلی که ایشان برای این تفصیل ذکر کرده این است که ادله استثناء،

جلسه ششم – مسئله سیزدهم – تعلق خمس به رأس المال – بررسی نظر سید و محقق خویی

جلسه ۶ – PDF جلسه ششم مسئله سیزدهم- تعلق خمس به رأس المال-بررسی نظر سید و محقق خویی ۱۳۹۵/۰۷/۰۳         خلاصه جلسه گذشته نتیجه بحث در جلسه گذشته این شد که در موضوع احتساب یا عدم احتساب رأس المال از مؤونه، حق با امام (ره) است. امام (ره) فرمودند چنانچه رأس المال و سرمایه از ارباح مکاسب به شمار رود و برای اعاشه و زندگی مورد نیاز باشد به گونه‎ای که پرداخت خمس آن موجب تنزل درآمد و کسب شود در این صورت، خمس واجب نیست و چنین رأس المالی از مؤونه به حساب می‎آید؛ در غیر این صورت مؤونه محسوب نمی‎شود و خمس آن باید پرداخت شود. اشکالاتی که به این نظر ممکن بود وارد شود

جلسه پنجم – مسئله سیزدهم – تعلق خمس به رأس المال – بررسی اشکالات وارده به نظر مختار

جلسه ۵ – PDF جلسه پنجم مسئله سیزدهم- تعلق خمس به رأس المال- بررسی اشکالات وارده به نظر مختار ۱۳۹۵/۰۶/۲۹         خلاصه جلسه گذشته از میان اقوال پنجگانه در مورد تعلق خمس به سرمایه، قول امام (ره) پذیرفته شد و عرض شد حق در مسئله این است که اگر سرمایه برای حفظ وجاهت و اعاشه [مطابق با شأن هر شخص] مورد نیاز باشد، متعلق خمس نیست و از مؤونه به حساب می‎آید لکن اگر این خصوصیت در سرمایه نباشد، جزء مؤونه به حساب نمی‎آید و خمس آن واجب می‎شود. دلیل نظر مختار هم بیان شد و عرض شد عرفاً مؤونه بر هر آنچه که انسان در زندگی به آن نیاز دارد و مطابق شأن او باشد صدق

جلسه چهارم – مسئله سیزدهم – تعلق خمس به رأس المال – بررسی اشکالات وارده به نظر مختار

جلسه ۴ – PDF جلسه چهارم مسئله سیزدهم- تعلق خمس به رأس المال- بررسی اشکالات وارده به نظر مختار ۱۳۹۶/۰۶/۲۸         خلاصه جلسه گذشته عرض شد در مورد تعلق خمس به رأس المال، پنج قول وجود دارد و حق در مسأله همان است که امام (ره) در متن تحریر به آن ملتزم شد. امام (ره) فرمودند در صورتی که ربح کسب برای حفظ وجاهت و معاش مورد نیاز باشد، و در جایی سرمایه گذاری شود، این رأس المال از مؤونه محسوب می‎شود و خمس ندارد؛ در غیر اینصورت از مؤونه محسوب نمی‎شود و باید خمس آن پرداخته شود. خلاصه دلیل نظر مختار دلیل اینکه این نظر مورد قبول است، با توجه به مقدمه‎ای که در جلسه گذشته

جلسه سوم – مسئله سیزدهم – تعلق خمس به رأس المال – نظر مختار

جلسه ۳ – PDF جلسه سوم مسئله سیزدهم- تعلق خمس به رأس المال- نظر مختار ۱۳۹۵/۰۶/۲۷         خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که اگر مالی از راه کسب و تجارت به عنوان سود و ربح باقی مانده، چنانچه بخواهد به عنوان سرمایه یا به تعبیر دیگر رأس المال، مورد استفاده قرار بگیرد، آیا چنین مالی متعلق خمس هست یا نیست؟ یعنی مثلاً از سودی که برایش باقی مانده، بخواهد مقداری را سرمایه‎گذاری کند، بعد از آنکه بخشی را به عنوان مؤونه صرف کرده است، آیا اول باید خمس این باقیمانده را دهد و بعد سرمایه‎گذاری کند؟ یا اینکه رأس المال در صورتی که مورد نیاز باشد از مؤونه محسوب می‎شود و لازم نیست که خمس

جلسه دوم – مسئله سیزدهم – تعلق خمس به رأس المال – تنقیح موضوع بحث – اقوال در مسئله

جلسه ۲ – PDF جلسه دوم مسئله سیزدهم- تعلق خمس به رأس المال- تنقیح موضوع بحث-اقوال در مسئله ۱۳۹۵/۰۶/۲۴         تعلق خمس به رأس المال (سرمایه) مسئله سیزدهم: « الأحوط بل الأقوى عدم احتساب رأس المال مع الحاجة إليه من المؤونة‌، فيجب عليه خمسه إذا كان من أرباح المكاسب، إلا إذا احتاج إلى مجموعه في حفظ وجاهته أو إعاشته مما يليق بحاله، كما لو فرض أنه مع إخراج خمسه يتنزل إلى كسب لا يليق بحاله أو لا يفي بمؤونة، فإذا لم يكن عنده مال فاستفاد بإجارة أو غيرها مقدارا و أراد أن يجعله رأس ماله للتجارة و يتجر به يجب عليه إخراج خمسه، و كذلك الحال في الملك الذي يشتريه من الأرباح ليستفيد من عائداته» . امام

جلسه اول – مسئله سیزدهم – تعلق خمس به رأس المال

جلسه ۱ – PDF جلسه اول مسئله سیزدهم- تعلق خمس به رأس المال ۱۳۹۵/۰۶/۲۳         وظایف ذاتی روحانیت از روزی که حوزه‌های علمیه تأسیس شده است تا به امروز نه تنها از ضرورت توجه به حوزه‌های علمیه و حضور در این مراکز علمی کاسته نشده، بلکه هرچه جلوتر می‌رویم، این ضرورت اهمیت بیشتری پیدا می‌کند؛ اگر وظایف ذاتی روحانیت را که عبارت است از: ۱- شناخت صحیح دین ۲- ابلاغ معارف دینی ۳- تلاش برای عینیّت بخشیدن به احکام دین و در نهایت اصلاح جامعه و جلوگیری از افساد جامعه بدانیم، این وظایف و مسائل هیچگاه کم اهمیت نمی‌شود؛ شناخت صحیح دین، ابلاغ پیام دین به مردم، کوشش برای دینی کردن جامعه و عینیّت بخشیدن به احکام

جلسه هفتاد و دوم اجتماع امر و نهی– ادله جواز دلیل ششم – مقدمه سوم

جلسه ۷۲ – PDF جلسه هفتاد و دوم اجتماع امر و نهی– ادله جواز دلیل ششم – مقدمه سوم ۱۳۹۸/۱۱/۱۶   عرض کردیم دلیل ششم بر جواز اجتماع امر و نهی مبتنی بر چهار مقدمه است که دو مقدمه از این چهار مقدمه در جلسه قبل بیان شد. البته در پایان بحث مقدمات و نتیجه‏گیری از این مقدمات، یک مرور اجمالی نیز بر این مقدمات خواهیم داشت. مقدمه سوم درست است که ماهیت لا بشرط ممکن است با هزار شرط در وجود خارجی اجتماع کند، یعنی ماهیتی که هیچ شرطی در آن نیست، چه بسا در خارج با شروطی که خارج از ذات آن ماهیت هستند متحد شوند اما به هیچ وجه ماهیت، کاشف، دال و مرآة برای آن شروطی