دروس

جلسه دوم-تنقیح محل نزاع

جلسه ۲ – PDF جلسه دوم تنقیح محل نزاع ۱۳۹۱/۰۷/۱۰ معنای اصطلاحی تحریف بحث در معنای تحریف بود، عرض کردیم تحریف یک معنای لغوی دارد و یک معنای اصطلاحی. معنای اصطلاحی تحریف متعدد است و چندین معنی برای اصطلاح تعریف ذکر شده که ما به نُه معنا اشاره می­کنیم. علت ذکر این معانی برای این است که محل نزاع و بحث کاملاً معلوم شود که ما که منکر تحریف هستیم و می­خواهیم دلیل بر عدم تحریف اقامه کنیم یا کسانی که قائل به تحریف­اند و دلیل بر تحریف اقامه کرده­اند مراد کدام معنی از معانی تحریف است. به طور کلی اگر بخواهیم معانی اصطلاحی تحریف را دسته­بندی کنیم می­توانیم بگوییم سه دسته وجود دارند: الف) یک دسته از معانی آن

جلسه اول-مقدمه

جلسه ۱ – PDF جلسه اول مقدمه ۱۳۹۱/۰۷/۰۸ تحریف در قرآن یکی از بحث­هایی که از مباحث مقدماتی قرآن و از علوم قرآن محسوب می­شود و بحث مهمی هم هست بحث پیرامون شبهه تحریف در قرآن است. مسئله تحریف و دفع این شبهه از ساحت شیعه مخصوصاً از آن جهت اهمیت دارد که این مسئله به عنوان حربه­ای مهم در دست بعضی از معاندین با مکتب اهل بیت(ع) قرار گرفته و همیشه از این مسئله به عنوان یکی از امتیازات شیعه و عقاید خاصه شیعه یاد می­کنند و با ادله قطعی و صریحی که در این رابطه وارد شده سعی می­کنند که شیعه و علماء شیعه را محکوم کنند. عمده­ترین مستند اتهام زنندگان به تشیع نظر بعضی از علماء شیعه

جلسه سی و نهم-ترحّم و ترضّی

جلسه ۳۹ – PDF جلسه سی و نهم ترحّم و ترضّی ۱۳۹۲/۰۳/۰۷   ۶- ترحّم و ترضّی ترحّم: یعنی اینکه برای کسی از خداوند تبارک و تعالی طلب رحمت شود، مثل اینکه گفته شود: «رحِمَهُ الله». ترضّی: یعنی اینکه برای کسی از خداوند تبارک و تعالی طلب رضایت شود، مثل اینکه گفته شود: «رضِیَ الله عنه». بعضی ادعا کرده‏اند این دو اگر از ناحیه مشایخ اجلّاء گفته شود دال بر وثاقت شخصی است که در مورد او طلب رحمت و رضایت الهی شده است. به طور کلی ترحّم دال بر وثاقت نیست، یعنی اگر در کلمات بزرگان «رحِمَهُ الله» درباره کسی بکار برود دال بر وثاقت نیست چون در همه فرهنگ‏ها و عرف‏ها این یک امر متعارفی است که در

جلسه سی و هشتم-روایة الأجلّاء

جلسه ۳۸ – PDF جلسه سی و هشتم روایة الأجلّاء ۱۳۹۲/۰۲/۳۱   ۵- روایه الأجلّاء روایة الأجلّاء به این معنی است که بزرگان از محدّثین و علماء از شخصی روایت نقل کنند. بعضی گفته‏اند روایة الأجلّاء یا کثرة روایة الأجلّاء، از یک شخصی، علامت و نشانه وثاقت آن شخص است. دلیل دلیل بر این ادعا سیره جاری بین محدّثین و علماء می‏‏باشد، یعنی بناء علماء از نجاشی و کشی و شیخ و امثال آن و بناء محدّثین مثل شیخ صدوق، کلینی و امثال آن بر این است که از ثقات روایت نقل می‏کنند و تا شخصی ثقه نباشد از او روایت نقل نمی‏کنند، پس نفس نقل روایت أجلّاء از یک شخص یا کثرت روایت از او و عمل به روایت

جلسه سی و هفتم- مشایخ اجازه

جلسه ۳۷ – PDF جلسه سی و هفتم مشایخ اجازه ۱۳۹۲/۰۲/۲۹   بحث در مشایخ اجازه بود که آیا مشایخ اجازه نیازمند توثیق هستند یا نه؟ عده کثیری معتقدند مشایخ اجازه نیازمند توثیق نیستند، گفتیم بزرگانی مثل شهید ثانی، صاحب معالم، وحید بهبهانی و میرداماد قائلند مشایخ اجازه نیاز به توثیق ندارند. از مجموع کلمات شهید ثانی و صاحب معالم سه دلیل بر این مدعا استفاده می‏شود: ادله قول اول دلیل اول شهید ثانی می‏فرماید: عدالت راوی یا به تصریح دو عادل ثابت می‏شود یا به شهرت بین اهل نقل یا اهل علم؛ مثلاً مشایخ عهد شیخ کلینی و بعد از آن نیازی به تصریح بیّنه بر عدالت ندارند، چون وثاقت و ضبط و عدالت آنها در هر عصری شهرت

جلسه سی و ششم- ذکر راوی به عنوان اصحاب امام صادق (ع)- مشایخ اجازه

جلسه ۳۶ – PDF جلسه سی و ششم ذکر راوی به عنوان اصحاب امام صادق (ع)- مشایخ اجازه ۱۳۹۲/۰۲/۲۳   خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که آیا ذکر شخصی به عنوان اصحاب امام صادق (ع) نشانه و دال بر وثاقت است یا نه؟ استدلال مرحوم حاجی نوری بر این مدعا و اشکالات مرحوم آقای خویی و بررسی و نقد این اشکالات بیان شد. اگر چه اشکالات مرحوم آقای خویی به استدلال محدث نوری تمام نیست اما این به معنای پذیرش ادعای محدث نوری هم نیست، یعنی صرف اینکه کسی در زمره اصحاب امام صادق (ع) قرار بگیرد دلیل بر وثاقت او نیست. بررسی کلام محدث نوری اشکال اصلی که متوجه کلام محدث نوری است این است که آنچه

جلسه سی و پنجم-ذکر راوی به عنوان اصحاب امام صادق (ع)

جلسه ۳۵ – PDF جلسه سی و پنجم ذکر راوی به عنوان اصحاب امام صادق (ع) ۱۳۹۲/۰۲/۱۷   خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که یکی از علامات وثاقت روات این است که شخص راوی به عنوان صحابی امام صادق (ع) معرفی شده باشد، مرحوم حاجی نوری با بیان دو مقدمه در صدد اثبات این ادعا بر آمد که هر کسی که نام او به عنوان اصحاب امام صادق (ع) در رجال شیخ و نجاشی آمده باشد، ثقه است. حال ما می‏خواهیم ببینیم آیا ذکر روات به عنوان اصحاب امام صادق (ع) دال بر وثاقت است یا نه؟ ما کلام حاجی نوری را ذکر کردیم، حال باید به بررسی آن بپردازیم. اشکال محقق خویی مرحوم آقای خویی اشکالاتی به

جلسه سی و چهارم-وکالت از امام (ع)- ذکر راوی به عنوان اصحاب امام صادق (ع)

جلسه ۳۴ – PDF جلسه سی و چهارم وکالت از امام (ع)- ذکر راوی به عنوان اصحاب امام صادق (ع) ۱۳۹۲/۰۲/۱۵   نتیجه بحث تا اینجا این شد که آنچه به عنوان اشکال از طرف مرحوم آقای خویی بر ادله اثبات وثاقت به واسطه وکالت وارد شده، وارد نیست، هم دلیل عقلی پاسخ داده شد و هم تقریر دیگری از دلیل عقلی ذکر شد. روایات روایاتی در اینجا وجود دارد که نسبت به بعضی از اشخاصی که به عنوان وکیل منصوب شده‏اند تأکید می‏کند که اطاعت از آنها اطاعت از امام (ع) و نافرمانی از آنها نافرمانی از امام (ع) است همان گونه که در مورد وکلاء قبلی این چنین بوده است که به بعضی از آنها اشاره می‏کنیم: روایت

جلسه سی و سوم-وکالت از امام (ع)- بررسی اشکالات مرحوم آقای خویی

جلسه ۳۳ – PDF جلسه سی و سوم وکالت از امام (ع)- بررسی اشکالات مرحوم آقای خویی ۱۳۹۲/۰۲/۰۸   خلاصه جلسه گذشته بحث در این بود که آیا وکالت از امام (ع) دلیل بر وثاقت راوی است یا نه؟ عرض کردیم سه قول در این مسئله وجود دارد: قول اول این بود که وکالت از امام (ع) دلیل بر وثاقت است مطلقا، قول دوم اینکه وکالت از امام (ع) دلیل بر وثاقت نیست مطلقا و قول سوم تفصیل در مسئله بود. دو دلیل بر قول اول ذکر شد، یکی دلیل عقلی بود و دیگری روایت، مرحوم آقای خویی (ره) به هر دو دلیل اشکالاتی را ایراد کرده و بر اساس این اشکالات نظر ایشان این شد که وکالت از امام

جلسه سی و دوم-وکالت از امام (ع)

جلسه ۳۲ – PDF جلسه سی و دوم وکالت از امام (ع) ۱۳۹۲/۰۲/۰۳   وکالت از امام (ع) دومین علامت از علاماتی که به نظر بعضی دال بر وثاقت راوی است وکالت از امام معصوم (ع) است. اقوال در مسئله قول اول: بعضی ادعا کرده‏اند وکالت از امام معصوم (ع) دلیل بر وثاقت است مطلقا یعنی چه این وکالت در قضایای شخصیه باشد مثل اینکه کسی خادم امام (ع) باشد، چه در قضایای عامه مثل وکالت در امور دینی و مالی، به طور کلی کسی که از امام معصوم (ع) وکالت داشته باشد مطلقا، این وکالت به معنای تأیید آن شخص است لذا وکالت از طرف امام (ع) دال بر وثاقت است مطلقا. از جمله کسانی که قائل به این

جلسه سی و یکم-کثرت روایت

جلسه ۳۱ – PDF جلسه سی و یکم کثرت روایت ۱۳۹۲/۰۲/۰۱   ما بحث مبسوطی پیرامون راه‏ها و طرق توثیق عام و توثیق خاص ذکر کردیم، سپس درباره مشایخ ثقات و کسانی که درباره آنها گفته شده «لایروون و لایرسلون الا عن ثقة» بحث کردیم و سپس در رابطه با اشخاصی که در روایت از ثقات به ابن ابی عمیر، صفوان و بزنطی ملحق شده بودن مطالبی را عرض کردیم. علائم وثاقت از مسائلی که به دنبال مباحث گذشته لازم است مورد رسیدگی قرار گیرد بعضی از علامت‏ها و نشانه‏های وثاقت است، بعضی از امور به عنوان نشانه و دال بر وثاقت تلقی شده از جمله کثرت روایت از امام (ع) یا وکالت از امام (ع) که بعضی کثرت روایت

جلسه سی ام-راه های توثیق عام- مشایخ ثقات

جلسه ۳۰ – PDF جلسه سی ام راه های توثیق عام- مشایخ ثقات ۱۳۹۲/۰۱/۲۰   ششم: نجاشی احمد بن علی بن احمد بن العباس ملقب به ابوالعباس که درباره او گفته شده فقط از ثقات روایت نقل کرده و همه مشایخ او از ثقات‏اند، نجاشی از بزرگان علم رجال و صاحب تألیف و کتب او مورد مراجعه در این فن است، اقوال او در مورد توثیق و تضعیف روات فی‏الجمله مورد اعتماد است و یکی از کسانی که به نظر آنها در این رابطه اهمیت داده می‏شود نجاشی است. دلیل عمده‏ترین دلیل بر اینکه نجاشی «لایروی الا عن ثقة» کلماتی است که خود او در مواضع مختلف بیان کرده، دو مطلب در کلمات نجاشی وجود دارد که از ضمیمه آن

جلسه بیست و نهم-راه های توثیق عام- مشایخ ثقات

جلسه ۲۹ – PDF جلسه بیست و نهم راه های توثیق عام- مشایخ ثقات ۱۳۹۲/۰۱/۱۸   بحث در مورد بعضی از اشخاصی بود که درباره آنها ادعا شده که «لایروون الا عن ثقة»، تا اینجا درباره چهار نفر بحث کردیم که عبارت بودند از: علی بن حسن بن محمد طائی، بنو فضّال، جعفر بن بشیر و محمد بن اسماعیل بن میمون زعفرانی. پنجم: احمد بن محمد بن عیسی الاشعری معروف به شیخ القمیین در اینکه خود این شخص ثقه است تردیدی نیست و بزرگان رجال مثل شیخ، نجاشی، ابن غضائری، علامه و غیره او را توثیق کرده‏اند لکن در مورد مشایخ او بحث واقع شده که آیا همه مشایخ او هم ثقه بوده‏اند و آیا در مورد او می‏توان گفت

جلسه بیست و هشتم-راههای توثیق عام- مشایخ ثقات

جلسه ۲۸ – PDF جلسه بیست و هشتم راههای توثیق عام- مشایخ ثقات ۱۳۹۱/۱۲/۲۰   بحث در بعضی از اشخاص بود که در مورد آنها ادعا شده «لایروون الا عن ثقة». ۲- بنو فضال برای وثاقت بنو فضال به حدیثی استناد شده که شیخ طوسی آن را در کتاب غیبت نقل کرده است، شیخ طوسی در این کتاب از عبدالله کوفی خادم حسین بن روح از نواب امام زمان (عج) این روایت را نقل می­کند: «قال سئل الشیخ عن کتب ابن ابی العزافر بعد ما ذمّ و خرجت فیه اللعنة، فقیل له فکیف نعمل بکتبه و بیوتنا منها ملأٌ؟ فقال الشیخ: اقول فیها ما قاله ابو محمد الحسن بن علی (علیه السلام) و قد سئل عن کتب بنی فضّال فقیل

جلسه بیست و هفتم-راههای توثیق عام- مشایخ ثقات

جلسه ۲۷ – PDF جلسه بیست و هفتم راههای توثیق عام- مشایخ ثقات ۱۳۹۱/۱۲/۱۵   نکته در ادامه بحث گذشته پیرامون مشایخ ثقات، نکته‏ای باقی مانده که این را هم عرض می‏کنیم تا بحث از قاعده «لایروون و لایرسلون الا عن ثقة» که در مورد ابن ابی عمیر، صفوان و بزنطی مطرح شده بود تمام شود. در مورد عبارت «لایرسلون الا عن ثقة» نکته‏ای که لازم است به آن توجه شود این است که این ارسال باید توسط خود این اشخاص صورت گرفته باشد، چون ارسال‏ها مختلف است؛ گاهی تعبیر به گونه‏ای است که صراحت دارد در اینکه ارسال از ناحیه یکی از این سه نفر واقع شده، گاهی هم صراحت دارد در اینکه ارسال از ناحیه غیر این سه

جلسه بیست و ششم-راههای توثیق عام- مشایخ ثقات

جلسه ۲۶ – PDF جلسه بیست و ششم راههای توثیق عام- مشایخ ثقات ۱۳۹۱/۱۲/۱۳   اشکال بعضی مثل مرحوم آقای خویی، بین مسانید و مراسیل تفصیل داده و ادعا کرده‏اند بر فرض ما شهادت شیخ را مبنی بر اینکه این سه نفر (ابن ابی عمیر، صفوان و بزنطی) «لایروون و لایرسلون الا عن ثقة»، بپذیریم این شهادت فقط در مورد مسانید قابل قبول است یعنی در واقع باید بگوییم این سه نفر «لایروون الا عن ثقة»، بر این اساس به وثاقت همه افرادی که این سه نفر به صورت مسند از آنها روایت نقل کرده‏اند، حکم می‏شود مگر اینکه خلافش ثابت شود و انسان یقین پیدا کند شخصی که در سلسله روایت ذکر شده ضعیف است، اما در مورد مراسیل

جلسه بیست و پنجم-راههای توثیق عام- مشایخ ثقات

جلسه ۲۵ – PDF جلسه بیست و پنجم راههای توثیق عام- مشایخ ثقات ۱۳۹۱/۱۲/۰۸   خلاصه جلسه گذشته بحث در نقض‏هایی بود که به قاعده «لایروون و لایرسلون الا عن ثقة» وارد شده، تا اینجا عمده نقض‏ها و اشکالاتی که مرحوم آقای خویی و شهید صدر به این قاعده ایراد کرده‏اند ذکر و پاسخ داده شد. نتیجه این شد که بعضی از اشخاصی که ادعای اتفاق بر ضعف آنها شده در مورد این افراد چنین اتفاقی وجود ندارد، نسبت به بعضی از اشخاص که ضعف آنها مورد اختلاف است هم فی الواقع با توجه به تعدیل برخی نسبت به آنها نمی‏توان آنها را به عنوان نقض پذیرفت چون چه بسا تضعیف به خاطر مذهب و عقیده آنها بوده نه عدم

جلسه بیست و چهارم-راههای توثیق عام- مشایخ ثقات

جلسه ۲۴ – PDF جلسه بیست و چهارم راههای توثیق عام- مشایخ ثقات ۱۳۹۱/۱۲/۰۱   تا اینجا درباره مشایخ ابن ابی عمیر و صفوان که ادعای اتفاق بر ضعف آنها شده بود بحث شد و معلوم شد نه تنها اتفاق در ضعف آنها نیست و معارض دارند بلکه احتمال وثاقت آنها، احتمال دور از ذهنی نیست و بعضی از افرادی هم که ضعفشان مورد اتفاق نبود مورد بررسی قرار گرفت. مشایخ بزنطی اما در مورد مشایخ بزنطی هم مثل ابن ابی عمیر و صفوان، بعضاً قاعده «لایروون و لایرسلون الا عن ثقة» را به کسانی که تضعیف شده‏اند نقض کرده‏اند. احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی (م.۲۲۱ه.ق) هم امام موسی بن جعفر (ع) و هم امام رضا (ع) را

جلسه بیست و سوم-راههای توثیق عام- مشایخ ثقات

جلسه ۲۳ – PDF جلسه بیست و سوم راههای توثیق عام- مشایخ ثقات ۱۳۹۱/۱۱/۲۹   ابو جمیله از جمله کسانی که هم به عنوان یکی از مشایخ ابن ابی عمیر و هم به عنوان یکی از مشایخ صفوان ذکر شده ابو جمیله است. ابو جملیه عمدتاً به عنوان یکی از کسانی که صفوان از او روایت نقل کرده معرفی شده ولی در بعضی از کتب نام او به عنوان یکی از مشایخ ابن ابی عمیر هم ذکر شده است. ابو جملیه یا مفضل بن صالح اسدی کسی است که بنا بر گفته شیخ طوسی در زمان حیات امام رضا (ع) از دنیا رفته است، شیخ درباره او می‏گوید: «مفضّل بن صالح ابو علی مولی بنی اسد که کنیه‏اش ابو جملیه

جلسه بیست و دوم-راه های توثیق عام- مشایخ ثقات

جلسه ۲۲ – PDF جلسه بیست و دوم راه های توثیق عام- مشایخ ثقات ۱۳۹۱/۱۱/۲۴   خلاصه جلسه گذشته تا اینجا در مورد مشایخی که ابن ابی عمیر و صفوان از آنها روایت نقل کرده و ادعا شده بود که ضعف آنها مورد اتفاق است بحث شد، شش نفر از مشایخ ابن ابی عمیر و دو نفر از مشایخ صفوان مورد بررسی قرار گرفت و معلوم شد ضعف هیچ کدام از اینها مورد اتفاق نیست بلکه وثاقت بعضی از آنها هم قابل اثبات بود، یعنی چه بسا ممکن است در مورد این افراد کسی ادعا کند این اشخاص در نظر ابن ابی عمیر و صفوان ثقه بوده‏اند و یا حتی در حالی که تحمل حدیث و نقل روایت می‏کرده‏اند مورد