دروس خارج

مسئله ۱۸- مقام دوم: حکم نظر به دست و صورت اجنبیة- ادله جواز نظر به وجه و کفین- دلیل دوم: روایات- طایفه دهم: روایات دال بر جواز نظر به وجه و کفین- بررسی روایات

جلسه ۷۲ – PDF جلسه هفتاد و دوم مسئله ۱۸- مقام دوم: حکم نظر به دست و صورت اجنبیة- ادله جواز نظر به وجه و کفین- دلیل دوم: روایات- طایفه دهم: روایات دال بر جواز نظر به وجه و کفین- بررسی روایات ۱۳۹۸/۱۱/۱۶         ادامه بررسی طایفه دهم بحث درباره دلالت طایفه دهم از روایات بر جواز نظر به وجه و کفین بود. ملاحظه فرمودید نسبت به برخی از این روایات اشکالاتی سندا و دلالتا مطرح شده و ما فی الجمله به این اشکالات پاسخ دادیم.  بررسی روایت علی بن سوید روایت دیگر، روایت علی بن سوید است؛ علی بن سوید می‌گوید من به امام رضا(ع) عرض کردم من مبتلا به نظر به زن زیبارو هستم، به

مسئله ۱۸- مقام دوم: حکم نظر به دست و صورت اجنبیة- ادله جواز نظر به وجه و کفین- دلیل دوم: روایات– طایفه دهم: روایات دال بر جواز نظر به وجه و کفین- بررسی روایات

جلسه ۷۱ – PDF جلسه هفتاد و یکم مسئله ۱۸- مقام دوم: حکم نظر به دست و صورت اجنبیة- ادله جواز نظر به وجه و کفین- دلیل دوم: روایات– طایفه دهم: روایات دال بر جواز نظر به وجه و کفین- بررسی روایات ۱۳۹۸/۱۱/۱۵         بررسی طایفه دهم بحث درباره روایات طایفه دهم بود؛ چهار روایت در این طایفه ذکر شد. در جلسه قبل روایت اول یعنی روایت علی بن جعفر را مورد بررسی قرار دادیم؛ نتیجه این شد که اگر اشکال دلالی و سندی آن را نهایتا بپذیریم، اما به هر حال با توجه به جهاتی که ما ذکر کردیم، می‌تواند به عنوان مؤید مورد پذیرش قرار گیرد. روایت دوم روایتی بود که وجه و کفین و

مسئله ۱۸- مقام دوم: حکم نظر به دست و صورت اجنبیة- ادله جواز نظر به وجه و کفین- دلیل دوم: روایات– طایفه دهم: روایات دال بر جواز نظر به وجه و کفین- بررسی روایات

جلسه ۷۰ – PDF جلسه هفتادم مسئله ۱۸- مقام دوم: حکم نظر به دست و صورت اجنبیة- ادله جواز نظر به وجه و کفین- دلیل دوم: روایات– طایفه دهم: روایات دال بر جواز نظر به وجه و کفین- بررسی روایات ۱۳۹۸/۱۱/۱۴         بررسی طایفه دهم عرض شد طایفه دهم از روایات دلالت بر جواز نظر به وجه و کفین من المرأة الاجنبیه دارد. چند روایت را خواندیم و گفتیم این روایات صراحتا به موضوع جواز نظر مربوط است و دیگر نیازی به انضمام مطلب دیگری برای تتمیم استدلال نیست، لذا به نوعی شاید از بقیه روایات مهم‌تر باشد.  حالا باید ببینیم آیا استدلال به این روایات تمام است یا نه. نسبت به یکایک این روایات اشکالاتی مطرح

مسئله ۱۸- مقام دوم: حکم نظر به دست و صورت اجنبیة- ادله جواز نظر به وجه و کفین- دلیل دوم: روایات- طایفه نهم- اشکال دوم به طایفه نهم و بررسی آن- طایفه دهم: روایات دال بر جواز نظر به وجه و کفین

جلسه ۶۹ – PDF جلسه شصت و نهم مسئله ۱۸- مقام دوم: حکم نظر به دست و صورت اجنبیة- ادله جواز نظر به وجه و کفین- دلیل دوم: روایات- طایفه نهم- اشکال دوم به طایفه نهم و بررسی آن- طایفه دهم: روایات دال بر جواز نظر به وجه و کفین ۱۳۹۸/۱۱/۱۳          خلاصه جلسه گذشته عرض شد نسبت به طایفه نهم از روایاتی که مورد استدلال قرار گرفته برای جواز نظر به وجه و کفین یا به تعبیر دیگر استثناء وجه و کفین از حرمت نظر، دو اشکال وارد شده است. اشکال اول را در جلسه گذشته ذکر کردیم و پاسخ دادیم.    اشکال دوم اشکال دوم فقط نسبت به خصوص این طایفه وارد نیست بلکه نسبت

مسئله ۱۸- مقام دوم: حکم نظر به دست و صورت اج’نبیة- ادله جواز نظر به وجه و کفین- دلیل دوم: روایات- طایفه نهم- بررسی اشکال اول به طایفه نهم

جلسه ۶۸ – PDF جلسه شصت و هشتم مسئله ۱۸- مقام دوم: حکم نظر به دست و صورت اجنبیة- ادله جواز نظر به وجه و کفین- دلیل دوم: روایات- طایفه نهم- بررسی اشکال اول به طایفه نهم ۱۳۹۸/۱۱/۱۲           خلاصه جلسه گذشته بحث در طایفه نهم از روایات بود، روایاتی که دلالت بر جواز نظر به وجه و کفین می‌کند. این روایات با همه تفاوت‌هایی که  بین آنها وجود دارد، نقل شد. عرض کردیم صاحب جواهر تقریبا دو اشکال به این روایات ایراد کرده‌اند؛ اشکال اول این بود که بین این روایات اختلاف است به نحوی که لایرجی جمعه، به گونه‌ای که قابل جمع نیستند. به علاوه اینکه برخی از اینها ضعف سندی دارند و لذا

اجتماع امر و نهی– تنبیهات – تنبیه اول: عبادات مکروهه – راه حل اجمالی محقق خراسانی

جلسه ۷۹ – PDF جلسه هفتاد و نهم اجتماع امر و نهی– تنبیهات – تنبیه اول: عبادات مکروهه – راه حل اجمالی محقق خراسانی ۱۳۹۸/۱۱/۳۰   تنبیه اول  تنبیه اول پیرامون عبادات مکروهه است. در جلسه قبل توضیح دادیم که چرا مسئله عبادات مکروهه به عنوان یک تنبیه مورد رسیدگی قرار می‎گیرد و دلیل پرداختن به آن چیست، همچنین اشاره شد که هم قائلین به جواز اجتماع و هم قائلین به امتناع باید مشکلی که در عبادات مکروهه وجود دارد را حل کنند.  قائلین به امتناع قهرا از این باب که این موارد در واقع نقض بر نظر آن‎ها محسوب می‎شود باید به این حل این نکته بپردازند، مثل محقق خراسانی که معتقد است اجتماع حکمین شرعیین فی واحد ممتنع

اجتماع امر و نهی– تفصیل پنجم و بررسی آن – تبیهات : تنبیه اول

جلسه ۷۸ – PDF جلسه هفتاد و هشتم اجتماع امر و نهی– تفصیل پنجم و بررسی آن – تبیهات : تنبیه اول ۱۳۹۸/۱۱/۲۹   تفصیل پنجم  تفصیل پنجم در مسئله اجتماع امر و نهی، تفصیل بین نظر عقل و عرف است. یکی از اقوالی که در باب اجتماع امر و نهی مطرح شد این است که آیا اجتماع امر و نهی عقلا و عرفا جایز است یا عقلا و عرفا ممتنع است؟ آن‎هایی که قائل به جواز هستند فرقی بین عقل و عرف نگذاشتند، قائلین به امتناع نیز از این جهت فارقی ندیدند، اما بعضی تفصیل دادند و گفتند: اجتماع امر و نهی از دید عقل جایز است اما از دید عرف ممتنع است لذا بین نظر عقل و نظر

جلسه هفتاد و هفتم – اجتماع امر و نهی – تفصیل سوم و چهارم و بررسی آن‎ها

جلسه ۷۷ – PDF جلسه هفتاد و هفتم اجتماع امر و نهی – تفصیل سوم و چهارم و بررسی آن‎ها ۱۳۹۸/۱۱/۲۸   خلاصه جلسه گذشته در مورد اجتماع امر و نهی علاوه بر قول به جواز مطلقا و قول به امتناع مطلقا، تفصیلاتی در مسئله بیان شده است. البته شاید از این تفصیلات بر خلاف ظاهر عنوان تفصیل، تفسیر دیگری شده باشند، زیرا ظاهر تفصیل این است که مثلا در بعضی از مواضع یجوز الاجتماع و در برخی از مواضع لا یجوز الاجتماع، اما تفصیلی که اینجا ذکر شده است در واقع ابتناء قول به جواز و قول به امتناع بر دو مبنای متفاوت است، یعنی بنائا علی قولٍ باید قائل به جواز شویم و بنائا علی قولٍ باید قائل

اجتماع امر و نهی– تفصیلات در مسئله – تفصیل اول و دوم و بررسی آن‎ها

جلسه ۷۶ – PDF جلسه هفتاد و ششم اجتماع امر و نهی– تفصیلات در مسئله – تفصیل اول و دوم و بررسی آن‎ها ۱۳۹۸/۱۱/۲۷   قول سوم : تفصیل در مسئله تا کنون ادله جواز اجتماع امر و نهی و همچنین ادله امتناع اجتماع را ذکر کردیم. تمام ادله امتناع باطل شد و از میان ادله جواز تنها دلیلی که امام خمینی در این مقام ذکر کردند مورد پذیرش قرار گرفت و باقی ادله مورد خدشه قرار گرفت. پس تا کنون می‎توانیم بگوییم حق در مسئله جواز اجتماع امر و نهی است، لکن به غیر از قول به جواز مطلقا و قول به امتناع مطلقا، تفصیلاتی در مسئله نیز ذکر شده است. برخی از این تفصیلات در واقع در کلمات

اجتماع امر و نهی– ادله جواز – دلیل ششم – نتیجه

جلسه ۷۵ – PDF جلسه هفتاد و پنجم اجتماع امر و نهی– ادله جواز – دلیل ششم – نتیجه ۱۳۹۸/۱۱/۲۱   نتیجه دلیل ششم در دلیل ششم از ادله جواز اجتماع امر و نهی چهار مقدمه ذکر شد، اما نتیجه این چهار مقدمه چیست؟ چگونه از انضمام این چهار مقدمه قول به جواز اجتماع امر و نهی ثابت می‏شود؟ برای اینکه نتیجه و تأثیر این مقدمات در جواز اجتماع امر و نهی معلوم شود،  ابتدا باید یک به یک آنچه در این مقدمات بیان شد را با هم مرور کنیم. مدعا چیست؟ مدعا جواز اجتماع امر و نهی فی واحد است، (البته اگر خاطرتان باشد امام خمینی این عنوان را تغییر دادند و فرمودند: به جای اینکه بگوییم: اجتماع الامر

جلسه صد و نهم-بررسی عناوین ثانویه

جلسه ۱۰۹ – PDF جلسه صد و نهم بررسی عناوین ثانویه ۱۳۸۹/۰۳/۰۵ تنبیه سابقاً در مورد محدوده عناوین ثانویه بحث کردیم و گفتیم برخی این عناوین را به چهارده عنوان رسانده­اند و از جمله نذر، شرط، عهد و قسم بود در اینکه اینها از عناوین ثانویه محسوب می­شوند و اطلاق عنوان ثانوی به اینها می­شود بحثی نیست اصلاً عنوان ثانوی معنایش این است که یک عنوان جدیدی برای فعل مکلف پیدا شود. بحث در این است که اگر این عناوین ثانویه مثل عهد، نذر، قسم و شرط به چیزی متعلِّق شد آیا موجب تغییر حکم می­شود یا خیر؟ آیا نماز شب که فی نفسه استحباب دارد با تعلق عنوان نذر واجب می­شود یا نه؟ یا اگر یک عمل مستحبی به

جلسه صد و هشتم – نسبت احکام اولیه با احکام ثانویه

جلسه ۱۰۸- PDF جلسه صد و هشتم  نسبت احکام اولیه با احکام ثانویه ۱۳۸۹/۰۳/۰۴ بحث در باب نسبت بین ادله احکام اولیه و ادله احکام ثانویه بود عرض شد که در این بحث اجمالاً پنج قول وجود دارد که توضیح آن گذشت، توفیق عرفی، حکومت، تخصیص، تعارض و تزاحم بود. نکته­ای درباره جمع عرفی جمع عرفی دو اطلاق دارد یکی اطلاق خاص و دیگری عام. در اطلاق خاص منظور از توفیق عرفی نحوه­ خاصی از جمع عرفی بین دو دلیلی است که به نظر بدوی متعارض می باشند این اطلاق در مقابل حکومت و ورود و تخصیص و امثال اینها است، این اطلاق در عرض حکومت و در مقابل حکومت است، اطلاق دوم توفیق عرفی برای مطلق جمع دلالی بین

جلسه صد و هفتم-نسبت احکام اولیه با ثانویه

جلسه ۱۰۷ – PDF جلسه صد و هفتم نسبت احکام اولیه با ثانویه ۱۳۸۹/۰۳/۰۳  تصویر عروض عناوین ثانویه در احکام تکلیفیه و وضعیه بطور کلّی ما گفتیم عناوین ثانویه هم می­توانند بر احکام تکلیفی عارض شوند و هم بر احکام وضعی، یعنی آنچه که معروض عناوین ثانویه قرار می­گیرد تاره حکم تکلیفی و اخری حکم وضعی می­باشد. تصویر عروض عناوین ثانویه بر احکام تکلیفیه روشن است ما می­توانیم بگوییم وجوب یا حرمت یا کراهت به عنوان اولی یا به عنوان ثانوی مثلاً تصویر وجوبی که ناشی از اضطرار است یا ضرری که بر وجوب عارض می­شود از نظر تصور، مشکلی ندارد و مانعی برای این مسئله نیست. امّا در مورد احکام وضعیه تصویر عروض عناوین ثانویه نیاز به توضیح دارد،

جلسه صد و ششم-حکم اولی و ثانوی

جلسه ۱۰۶ – PDF جلسه صد و ششم حکم اولی و ثانوی ۱۳۸۹/۰۳/۰۲ خلاصه بحث گذشته نتیجه بحث گذشته این شد که برای بررسی صحت و عدم صحت تقسیم حکم به اولی و ثانوی ما ابتدائاً باید مسئله تعدد اوامر را مورد بررسی قرار بدهیم چون پذیرش مسئله حکم اولی و ثانوی فرع پذیرش تعدد اوامر است و با رد تعدد در اوامر، تقسیم حکم به اولی و ثانوی هم به عنوان دو حکم مستقل مردود است و عرض کردیم عمده دلیل ما در رد تعدد اوامر، ظواهر ادله و آیات و روایات است، هنگام رجوع به ادله ملاحظه می­کنیم که برای یک تکلیف خطابات و اوامر متعدده و مستقله نداریم آنچه که هست بیان کیفیت امتثال امر واحد در

جلسه صد و پنجم-حکم اولی وثانوی

جلسه ۱۰۵ – PDF جلسه صد و پنجم حکم اولی وثانوی ۱۳۸۹/۰۳/۰۱ تحقیق در تقسیم حکم به اولی و ثانوی بحث در صحت تقسیم حکم واقعی به اولی و ثانوی بود و اینکه آیا ما حکمی به نام حکم ثانوی داریم؟ تحقیق در این تقسیم بندی چیست؟ مقدمه برای روشن شدن حق در مسئله ما باید به یک مسئله مبنایی که در باب اوامر وجود دارد، بپردازیم و آن مسئله تعدّد اوامر و تعدّد خطابات است. برخی از بزرگان از جمله مرحوم آخوند خراسانی از کلمات ­ شان استفاده می شود که اوامر بطور کلی بر سه قسم هستند: امر واقعی اولی، امر واقعی ثانوی و امر ظاهری. امر واقعی اولی مانند صلّ مع الوضوء و امر واقعی ثانوی مانند

جلسه صد و چهارم-حکم اولی و ثانوی

جلسه ۱۰۴ – PDF جلسه صد و چهارم حکم اولی و ثانوی ۱۳۸۹/۰۲/۲۲ جایگاه این بحث در علم اصول بحث در تقسیم حکم شرعی به اولی و ثانوی بود. تعریف حکم اولی و ثانوی را بیان کردیم ، این بحث در مواضع مختلفی از علم اصول مطرح است: از جمله در بحث اجزاء، در بحث تمسک به عام در شبهات مفهومیه و مصداقیه یا در بحث تعادل و تراجیح، آنجایی که موارد جمع عرفی را ذکر می­کنند که نسبت ادله احکام اولیه را با ادله احکام ثانویه بررسی می­کنند و همچنین در قاعده لا ضرر که بخشی از قاعده لاضرر در علم اصول مطرح می شود که در کفایه نیز آمده است. غیر از این مواضع خاص که مشخصاً به

جلسه صد و سوم-حکم اولی و ثانوی

جلسه ۱۰۳ – PDF جلسه صد و سوم حکم اولی و ثانوی ۱۳۸۹/۰۲/۲۱ ثانیاً بحث ما در تقسیم حکم شرعی به اولی و ثانوی بود. یک مسئله در این رابطه این است که مقسم در این تقسیم آیا منحصراً حکم تکلیفی است یا شامل حکم وضعی هم می­شود؟ یعنی حکم شرعی تکلیفی تقسیم می­شود به اولی و ثانوی یا حکم وضعی هم داخل در محدوده مقسم هست؟ البته این مسئله مفروغ عنه است که مقسم این تقسیم حکم واقعی است، در مباحث گذشته گفتیم تقسیم حکم به حکم واقعی و ظاهری هم در احکام تکلیفیه است و هم در احکام وضعیه اما آیا تقسیم حکم واقعی به اولی و ثانوی شامل احکام وضعیه هم هست یا خیر؟ به نظر بدوی

جلسه صد و دوم-ثمره نزاع در وجود حکم ظاهری

جلسه ۱۰۲ – PDF جلسه صد و دوم ثمره نزاع در وجود حکم ظاهری ۱۳۸۹/۰۲/۲۰ تتمه نتیجه بحث در مورد مجزی بودن یا نبودن عمل به مؤدای امارت و اصول عملیه این شد که در فرض اتیان به مؤدای طرق و امارات قائل به عدم اجزاء شدیم و در فرض اتیان به مؤدای اصول عملیه قائل به اجزاء؛ و باید به عنوان تتمه به این نکته اشاره شود که این مسئله عدم اجزاء در مورد امارات و اجزاء در مورد اصول عملیه به حسب قاعده است و معنایش این است که اگر در هر دو مورد دلیل خاصی بر خلاف قاعده اقامه شد، هیچ منعی ندارد که ما به مقتضای آن دلیل خاص ملتزم شویم مثلا دلیل خاصی در موردی

جلسه صد و یکم-اجزاء حکم ظاهری

جلسه ۱۰۱ – PDF جلسه صد و یکم اجزاء حکم ظاهری ۱۳۸۹/۰۲/۱۹  خلاصه بحث گذشته بحث راجع به اجزاء نسبت به اصول عملیه بود. در مورد امارات طبق مبنای مختار اتیان به مؤدای امارات مقتضی عدم اجزاء است، اما در اصول عملیه اگر کسی به مؤدای اصل عملی اتیان کند و بعد کشف خلاف شود، این مقتضی اجزاء است. گفته شد که اصول عملیه طریق به واقع نیستند و علت تشریع اصول عملیه دفع دو محذور حرج و ضرر و مسئله خروج از التزام به دین است. آنچه که در اصول عملیه جعل شده صرفاً وظایف عملیه برای مکلفین در ظرف شک است و اگر کسی بر طبق اصل عملی رفتار کرد و سپس کشف خلاف شد، قاعدتاً این مجزی

جلسه صد-اجزاء حکم ظاهری

جلسه ۱۰۰ – PDF جلسه صد اجزاء حکم ظاهری ۱۳۸۹/۰۲/۱۵ بحث در اجزاء امر ظاهری از ماموربه به امر واقعی بود، اگر کسی بر طبق مؤدای اماره عمل کرد و بعد کشف خلاف شد آیا لازم است در داخل وقت اعاده و در خارج وقت قضا کند؟ یا اگر بر طبق مؤدای اصول عملیه عمل کند آیا مجزی است؟ بیان کردیم سه قول در این بحث وجود دارد، برای روشن شدن تفصیلاتی که در این مسأله وجود دارد اشاره شد که صور و شقوقی در این مسأله قابل تصویر است که تفصیل آن در جلسه گذشته بیان شد. خلاصه اقوال در مسأله قول مرحوم آخوند مرحوم آخوند خراسانی در موارد اصول عملیه جاری در موضوعات تکلیف یا متعلق تکلیف، قائل