خارج فقه

جلسه نوزدهم – قضاء عمل جاهل بلاتقلید

جلسه ۱۹ – PDF   جلسه نوزدهم قضاء عمل جاهل بلاتقلید ۱۳۹۱/۰۷/۲۴ خلاصه جلسه گذشته: عرض کردیم موضوع مسئله بیست و چهارم این است که اگر مقلدی مدتی بدون تقلید عمل کند اگر اعمال او باطل باشد وظیفه او چیست. طبیعی است که اگر عمل باطل باشد باید اعاده و قضاء بکند اما اینجا بحث در کمیت این حکم است یعنی وجوب قضاء در چه محدوده­ای برای مکلف ثابت می­شود. در مسئله بیست و چهارم صور مختلفی تصویر می­شود که صورت اول آن این بود که مکلف علم به موافقت عمل با واقع یا فتوای یکی از دو مجتهد دارد که در این صورت عملش صحیح است و مشکل خاصی در این صورت وجود ندارد. اما صورت دوم که مقلد

جلسه هجدهم – قضاء عمل جاهل بلاتقلید

جلسه ۱۸ – PDF جلسه هجدهم قضاء عمل جاهل بلاتقلید ۱۳۹۱/۰۷/۲۳ خلاصه جلسه گذشته: موضوع مسئله بیست و چهارم درباره عمل بلاتقلید در مدتی از زمان است که اگر حکم به بطلان عمل شد (یعنی علم به مخالفت عمل با واقع یا فتوای دو مجتهد دارد) در این صورت وظیفه عامل نسبت به اعمالی که باطل شده چیست؛ عرض کردیم مرحوم سید تقریباً با عباراتی مشابه آنچه امام(ره) در تحریر فرموده­ است، این مطلب را در مسئله چهلم عروة بیان کرده­اند. صور مسئله: برای اینکه مسئله به خوبی منقح شود و مشخص شود که نزاع و بحث در این مسئله حول چه محوری است لازم است صور مسئله بیان شود: به طوری کلی کسی که عبادتی را بدون تقلید انجام

جلسه هفدهم – تعلم اجزاء و شرایط و مقدمات و موانع عبادات

جلسه ۱۷ – PDF جلسه هفدهم تعلم اجزاء و شرایط و مقدمات ۱۳۹۱/۰۷/۲۲ خلاصه جلسه گذشته: تا اینجا گفته شد که مسئله بیست و سوم دو بخش دارد بخش اول که در مورد وجوب تعلم مسائل شک و سهو بود و خود این بخش متضمن دو مطلب بود یکی درباره اصل وجوب تعلم مسائل مورد ابتلاء که آیا اساساً تعلم مسائل شک و سهو واجب است یا نه و اگر واجب است این چه نوع وجوبی است و مطلب دوم هم درباره دامنه این وجوب بود که آیا وجوب تعلم مختص جایی است که انسان اطمینان به ابتلاء دارد یا آنکه شامل موارد احتمال ابتلاء هم می­شود. نتیجه بحث ما این شد که به نظر ما تعلم در مواردی که

جلسه شانزدهم – بررسی کلام شیخ انصاری

جلسه ۱۶ – PDF جلسه شانزدهم بررسی کلام شیخ انصاری ۱۳۹۱/۰۷/۱۹ از بخش اول مسئله بیست و سوم مطلبی باقی مانده که اشاره به آن خالی از فائده نیست که بعد از ذکر این مطلب وارد در بخش دوم مسئله بیست و سوم خواهیم شد. کلام شیخ انصاری: اما مطلبی که باقی مانده کلامی است که به شیخ انصاری نسبت داده شده که ایشان در رساله عملیه خود به نام صراط النجاة مطلبی را فرموده­اند به این مضمون که: «اگر کسی ترک تعلم مسائل شک و سهو کند، فاسق است یعنی چنانچه علم به ابتلاء داشته باشد یا احتمال ابتلاء بدهد و در عین حال تعلم را ترک کند، فاسق محسوب می­شود.» باید دید وجه این فتوی و مستند و دلیل

جلسه پانزدهم – بررسی وجوب تعلم در موارد احتمال ابتلاء

جلسه ۱۵ – PDF جلسه پانزدهم بررسی وجوب تعلم در موارد احتمال ابتلاء ۱۳۹۱/۰۷/۱۸ خلاصه جلسه گذشته: بحث در این بود که اگر کسی اطمینان داشته باشد که مثلاً بعضی از مسائل شک و سهو مورد ابتلاء او خواهد بود، تعلم این مسائل برای او واجب است یا نه؛ گفته شد که در فرض علم و اطمینان به ابتلاء تعلم واجب است اما آیا در صورت احتمال ابتلاء هم تعلم واجب است یا نه؟ عرض کردیم دلیلی برای عدم وجوب تعلم در این فرض ذکر شده و آن استصحاب عدم ابتلاء در امور استقبالیه است به این بیان که الآن یقین دارد این مسئله مورد ابتلاء نیست شک می­کند که آیا در حین عمل یعنی بعداً ابتلاء پیدا می­کند یا

جلسه چهاردهم – وجوب تعلم مسائل شک و سهو (نظریه مختار)

جلسه ۱۴ – PDF جلسه چهاردهم وجوب تعلم مسائل شک و سهو (نظریه مختار) ۱۳۹۱/۰۷/۱۷ بعد از بررسی اقوال در مسئله بیست و سوم باید دید حق در مسئله چیست. برای تبیین نظریه مختار در مسئله لازم است به دو نکته اشاره کنیم: نکته اول: درباره اصل وجوب تعلم و تفقه است چون در اینجا بحث می­کنیم که آیا تعلم مسائل شک و سهو لازم و واجب است یا نه؟ تعلم احکام شک و سهو در واقع تعلم بخشی از احکام است لذا به طور کلی باید دید تعلم احکام و تفقه واجب است یا نه؟ ما در بحث اصول در موضوع اشتراک احکام بین جاهل و عالم و به مناسبت بحث از روایات وجوب تعلم به پنج قول در

جلسه سی و چهارم – مسئله ۲۱- نظر به عضو جدا شده – اقوال

جلسه ۳۴ – PDF جلسه سی و چهارم مسئله ۲۱- نظر به عضو جدا شده – اقوال ۱۳۹۹/۰۸/۲۸         مسأله ۲۱ «لا يجوز النظر إلى العضو المبان من الأجنبي و الأجنبية، و الأحوط ترك النظر إلى الشعر المنفصل، نعم الظاهر أنه لا بأس بالنظر الى السن و الظفر المنفصلين». ایشان در ادامه بحث از نظر می‌فرماید: نظر به عضو جدا شده از مرد و زن نامحرم جایز نیست؛ البته در مورد نظر به موی جدا شده هم می‌فرماید احوط آن است که ترک شود. احتیاط هم در اینجا از نوع وجوبی است. اما در مورد دندان و ناخن می‌فرماید دندان و ناخنی که جدا شده، ظاهر این است که نظر به آن جایز است و اشکالی ندارد.

جلسه سی و سوم – مسئله ۲۰- بررسی فتوای بعضی از بزرگان مبنی بر جواز مصافحه با زن نامحرم – فرض عروض عنوان ثانوی

جلسه ۳۳ – PDF جلسه سی و سوم مسئله ۲۰- بررسی فتوای بعضی از بزرگان مبنی بر جواز مصافحه با زن نامحرم – فرض عروض عنوان ثانوی ۱۳۹۹/۰۸/۲۷         خلاصه جلسه گذشته بحث درباره فتوای بعضی از بزرگان مبنی بر جواز مصافحه با دو گروه از زنان بود؛ یکی زنان غیرمسلمان و دوم زنان مسلمانی که چندان تقیدی به آداب و احکام شرعی ندارند و اهل مصافحه هستند و چه‌بسا ترک مصافحه را نوعی بی‌احترامی به خودشان می‌دانند. درباره این دو موضوع به حسب حکم اولی بحث کردیم و گفتیم مصافحه با هر دو گروه به حسب حکم اولی جایز نیست. ادله‌ای که یمکن ان یستدل بها للجواز، اینها را هم مورد بررسی قرار دادیم و معلوم

جلسه سی و دوم – مسئله ۲۰- لمس نامحرم – ب) زن مسلمان غیر مقید

جلسه ۳۲ – PDF جلسه سی و دوم مسئله ۲۰- لمس نامحرم – ب) زن مسلمان غیر مقید ۱۳۹۹/۰۸/۲۶         خلاصه جلسه گذشته در مسأله بیستم بحث به اینجا رسید که براساس ادله، لمس و مس و مصافحه با نامحرم جایز نیست، اما برخی از اعاظم فتوا به جواز مصافحه با زن غیرمسلمان و زن مسلمانی که چندان تقیّدی به مراعات حجاب و مسائلی از این دست ندارد، داده‌اند؛ همچنین بر فرض ضرورت این مسأله مطرح شده که ان‌شاءالله این را هم متعرض خواهیم شد. گفتیم در بخش اول دو موضوع وجود دارد؛ یکی جواز مصافحه با زن غیرمسلمان که این را مطرح کردیم و دلیل این فتوا را ذکر کردیم و گفتیم واقع این است که

جلسه سی و یکم – مسئله ۲۰- لمس نامحرم –  بررسی فتوای بعضی از بزرگان مبنی بر جواز مصافحه با زن غیرمسلمان    

جلسه ۳۱ – PDF جلسه سی و یکم مسئله ۲۰- لمس نامحرم – بررسی فتوای بعضی از بزرگان مبنی بر جواز مصافحه با زن غیرمسلمان ۱۳۹۹/۰۸/۲۵         بررسی فتوای بعضی از بزرگان عرض شد نتیجه بحث در مورد لمس اجنبیه و نامحرم و همچنین خصوص مصافحه با نامحرم بنا به ادله قابل اعتماد و قابل قبول، عدم جواز است. اما بعضی از بزرگان در پاسخ به استفتائی که از ایشان شده قائل به جواز مصافحه (با زن غیرمسلمان و نیز زن مسلمانی که نسبت به امر حجاب و حکم شرعی چندان مبالاتی ندارد؛ همچنین در صورت ضرورت و جایی که دست ندادن موجب وهن باشد) شده‌اند. البته عنایت داشته باشید که اساساً فرض سؤال آنجایی است که