اجتهاد و تقلید

جلسه اول – مقدمه اول: فقهی بودن بحث اجتهاد و تقلید – اقوال در مسئله – حق در مسئله – دلیل اول – دلیل دوم

جلسه ۱ – PDF   جلسه اول مقدمه اول: جلسه اول – مقدمه اول: فقهی بودن بحث اجتهاد و تقلید – اقوال در مسئله – حق در مسئله – دلیل اول – دلیل دوم ۱۳۸۹/۰۶/۳۱              تذکر اخلاقی «قال الصادق(ع): الخشیة میراث العلم و العلم شعاع المعرفة و قلب الإیمان» خشیت میراث و نتیجه و اثر علم است یعنی در مقابل عظمت پروردگار خشیت و خوف داشتن نتیجه علم است و علمی که موجب این خشیت و خوف نشود و این اثر را نداشته باشد علم نیست. در دنباله روایت دارد که «من حرم الخشیة لا یکون عالماً» کسی که از خشیت محروم است، عالم نخواهد بود. علم از اشعه معرفت و قلب ایمان است

جلسه صد و بیست – طریق چهارم (بینه) و فرع دوم و سوم

جلسه ۱۲۰ – PDF جلسه صد و بیست طریق چهارم (بینه) و فرع دوم و سوم ۱۳۹۱/۰۳/۱۰     تا اینجا درباره سه طریق از طرق ثبوت اجتهاد و اعلمیت بحث کردیم؛ طریق اول علم، طریق دوم اطمینان و طریق سوم خبر ثقه بود. طریق چهارم: بینه این طریق هم در کلمات امام(ره) و هم در عبارت مرحوم سید به عنوان یکی از طرق ثبوت اجتهاد و اعلمیت ذکر شده است. قبل از بررسی ادله حجیت این طریق بیان سه نکته ضروری به نظر می­رسد که باید با توجه به این دو نکته به بررسی ادله حجیت طریق چهارم بپردازیم: نکته اول با توجه به مباحثی که در حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات خارجیه داشتیم، بدیهی است که این

جلسه صد و نوزدهم – ادله حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات خارجیه(روایات خاصه)

جلسه ۱۱۹ – PDF جلسه صد و نوزدهم ادله حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات خارجیه(روایات خاصه) ۱۳۹۱/۰۳/۰۹     بحث در دلیل پنجم حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات خارجیه بود؛ عرض کردیم روایات خاصه­ای وجود دارد که به آنها استدلال شده که برای حجیت خبر ثقه. روایت دوم روایتی است از «اسحاق بن عمار عن ابی عبدالله (ع) قال: سئلته عن رجلٍ کان له عندی دنانیر و کان مریضاً» از امام(ع) درباره مردی سؤال کردم که مقداری پول نزد من داشت در حالی که بیمار بود «فقال لی» آن شخص بیمار به من گفت: «إن حدث لی حدثٌ فأعط فلاناً عشرین دیناراً و أعط أخی بقیة الدنانیر» اگر اتفاقی برای من افتاد به فلانی بیست دینار بده و

جلسه صد و هجدهم-ادله حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات خارجیه(سیره عقلاء)

جلسه ۱۱۸ – PDF جلسه صد و هجدهم ادله حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات خارجیه(سیره عقلاء) ۱۳۹۱/۰۳/۰۸     خلاصه جلسه گذشته در مورد دلیل چهارم یعنی سیره عقلائیه بعضی ادعا کرده­اند شارع از این سیره عقلائیه ردع کرده است. رادع اول خبر مسعدة بن صدقة بود؛ عرض شد برای استدلال به این روایت جهت ردع از سیره عقلائیه دو تقریب ذکر شده که اگر رادعیت این روایت نسبت به سیره عقلاء ثابت شود، آن وقت دیگر نمی­توان به سیره عقلاء برای حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات استدلال کرد. علاوه بر این شمول ادله حجیت خبر ثقه نسبت به موضوعات هم مخدوش می­شود لذا بحث از رادع و بررسی رادعیت این روایت یا روایت دیگری که در این

جلسه صد و هفدهم – فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت)

جلسه ۱۱۷ – PDF جلسه صد و هفدهم فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت) ۱۳۹۱/۰۳/۰۷     عرض کردیم اشکالات چهارگانه­ مرحوم آقای فاضل که به دلیل سوم وارد کرده بودند، صحیح نیست لکن به طور کلی باید ببینیم آیا دلیل سوم یعنی آنچه که مرحوم آقای حکیم فرمودند قابل قبول هست یا نه؟ بررسی دلیل سوم اولاً: به نظر می­رسد اساساً برای شمول ادله حجیت خبر ثقه نسبت به موضوعات نیاز به طریقی که آقای حکیم بیان کرده­اند، نیست؛ ایشان برای اینکه حجیت خبر ثقه در موضوعات را اثبات کنند فرمودند ادله حجیت خبر در احکام کلیه عام است به این بیان که منظور از حکم ما یؤدی الی الحکم الکلی است. عبارت ایشان این بود «و

جلسه صد و شانزدهم – فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت)

جلسه ۱۱۶ – PDF جلسه صد و شانزدهم فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت) ۱۳۹۱/۰۳/۰۶     خلاصه جلسه گذشته بحث در دلیل سوم یعنی کلام مرحوم آقای حکیم بود؛ عرض کردیم مرحوم آقای فاضل اشکالاتی به استدلال ایشان ایراد کرده­اند. دلیل ایشان بر حجیت خبر ثقه در اجتهاد و مطلق موضوعات خارجیه این بود که ادله حجیت خبر ثقه در احکام کلیه عمومیت دارد و شامل موضوعات خارجیه هم می­شود به این بیان که منظور از حکم در اینجا ما یؤدی الی الحکم الکلی است چه به مدلول مطابقی و چه به مدلول التزامی و این بر موضوعات خارجیه هم منطبق است. بیان این دلیل گذشت و اشکالات چهارگانه آقای فاضل به این دلیل هم ذکر شد.

جلسه صد و پانزدهم – فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت)

جلسه ۱۱۵ – PDF جلسه صد و پانزدهم فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت) ۱۳۹۱/۰۳/۰۳     تا اینجا دو دلیل بر حجیت خبر ثقه در مطلق موضوعات ذکر کردیم یکی اولویت بود و یکی هم عمل و سیره اصحاب و فقهاء و بزرگان نسبت به روایاتی که متضمن بیان یک حکم شرعی نیستند که این روایات هم نزد آنان معتبر بوده و به آن ترتیب اثر می­دهند. دلیل سوم این دلیل را مرحوم آقای حکیم در کتاب مستمسک بیان کرده است. ایشان از راه دیگری حجیت خبر ثقه نسبت به موضوعات را اثبات می­کند و آن راه عموم ادله­ای است که دلالت بر حجیت خبر ثقه در احکام می­کند؛ ایشان می­فرماید: ادله­ای که حجیت خبر ثقه در

جلسه صد و چهاردهم – فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت)

جلسه ۱۱۴ – PDF جلسه صد و چهاردهم فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت) ۱۳۹۱/۰۳/۰۲     خلاصه جلسه گذشته بحث درباره طرق ثبوت اجتهاد و اعلمیت بود؛ عرض کردیم از مجموع کلمات بزرگان چند طریق برای ثبوت اجتهاد و اعلمیت استفاده می­شود. طریق اول علم و طریق دوم اطمینان بود. نتیجه بحث این شد که نه ذکر اختبار که در عبارت تحریر آمده لازم است و نه ذکر شیاع چرا که اختبار و شیاع اگر مفید علم باشند در طریق اول قرار می­گیند و اگر مفید اطیمنان باشند در طریق دوم قرار می­گیرند و این دو از مصادیق علم و اطمینان هستند لذا نه ذکر اختبار لازم است و نه ذکر شیاع. در بین این دو راه

جلسه صد و سیزدهم – فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت)

جلسه ۱۱۳ – PDF جلسه صد و سیزدهم فرع اول (راه های ثبوت اجتهاد و اعلمیت) ۱۳۹۱/۰۳/۰۱     بحث در مسئله نوزدهم تحریر الوسیلة بود؛ عرض کردیم امام(ره) در این مسئله سه فرع را بیان می­کنند. فرع اول این بود که راه­های ثبوت اجتهاد و اعلمیت عبارتند از اختبار، شیاع مفید للعلم و بینة؛ این مطلب را مرحوم سید در مسئله بیستم عروة بیان کرده­اند. کلام مرحوم سید مسئله بیستم عروة این است: «یعرف اجتهاد المجتهد بالعلم الوجدانی کما إذا کان المقلد من اهل الخبرة و علم باجتهاد شخصٍ و کذا یعرف بشهادة عدلین من اهل الخبرة إذا لم تکن معارضةً بشهادة آخرین من اهل الخبرة ینفیان عنه الاجتهاد و کذا یعرف بالشیاع المفید للعلم و کذا الاعلمیة تعرف

جلسه صد و دوازدهم – فرع دوم

جلسه ۱۱۲ – PDF جلسه صد و دوازدهم فرع دوم ۱۳۹۱/۲۱/۳۱     عرض کردیم در مسئله هجدهم امام (ره) دو فرع مطرح کرده­اند که فرع اول بیان شد. فرع دوم «کما أنه لو قلد من لم یکن جامعاً من الشرایط و مضی علیه برهةٌ من الزمان کان کمن لم یقلد اصلاً فحاله حال الجاهل القاصر أو المقصر» . امام می­فرمایند: چنانچه از کسی تقلید کند که فی الواقع جامع شرایط نبوده و مدتی هم بگذرد این مثل کسی است که اصلاً تقلید نکرده و وضعیت او مثل وضعیت جاهل قاصر یا جاهل مقصر است. در مسئله هفدهم گفتیم که موضوع بحث کسی است که تقلید از مجتهدی کرده بعد شک می­کند که آیا او جامع شرایط هست یا نه،