تذکرات اخلاقی

یاد مرگ

روایتی است از رسول گرامی اسلام (ص) که می­فرمایند: «اکثروا ذکر الموت فما من عبدٍ اکثر ذکره الا احیا الله قلبه و هون علیه الموت».[۱] حضرت(ص) می­فرماید: زیاد به یاد مرگ باشید به دنبال این جمله که امر به ذکر موت می­کنند دو اثر و دو خاصیت برای کثرت ذکر موت بیان می­کنند: ۱. احیاء القلب و ۲. راحت شدن موت ببینید این حکایت از این می­کند که قلب انسان با اینکه زنده است و می­تپد می­تواند بمیرد؛ مردن قلب به چیست؟ این همه انسان­ها قلبشان ظاهراً زنده است و بواسطه آن زندگی می­کنند اما فی الواقع قلب مرده است قلب و دل تاریک و ظلمانی، روح و جان و نفس آمیخته با زشتی­ها دل غافل مرده است. گاهی آنقدر

نشانه های مومن

امام زین العابدین(ع) می¬فرمایند: «علامات المؤمن خمس، الورعُ فی الخَلوة و الصّدقة فی القلّة و الصّبر عند المصیبة و الحلم عند الغَضب و الصّدق عند الخُوف» پنج چیز نشانه ایمان و علامت مؤمن دانسته شده؛ یکی ورع و پرهیزگاری در خلوت، در انظار دیگران همه اهل ورع و تقوا هستند اما ورع واقعی به این است که انسان در خلوت خدا را ناظر بر اعمال خود بداند ولی ما انسان¬ها معمولاً برای نظر دیگران بیشتر از نظر خداوند متعال احترام قائلیم، جلو دیگران کار حرام از ما سر نمی¬زند اما در خلوت راحت¬تر حرام و معصیت را مرتکب می-شویم. دومین علامت این است که انسان در حالی که تنگ¬دست است صدقه بدهد وگرنه کسی که تمکن مالی داشته باشد و

 عادت کردن به دروغ موجب فقر است

روایتی است از امیرالمؤمنین(ع) که حضرت می­فرمایند: «الاعتیاد بالکذب یورث الفقر»[۱] کسی که به دروغ عادت کند، این برای او فقر به دنبال دارد. ببینید کذب آنقدر قبیح است و آثار منفی زیادی هم برای فرد و هم جامعه دارد که لاتعد و لا تحصی. دروغ از اموری است که متأسفانه در جامعه قبح آن ریخته است یعنی به راحتی دروغ می­گوییم و به راحتی قسم دروغ می­خوریم انگار که اصلاً اتفاقی نمی­افتد. یکی از آثار کذب حال چه کذب شخصی و چه کذب عمومی، فقر است؛ اما اگر برای کسی کذب یک روش شود، اثر آن فقر است و همچنین اگر در یک جامعه­ای کذب شیوع پیدا کند، فقر از آثاری است که دامن همه جامعه را می­گیرد. اینها

شدیدترین مصائب 

«لما سئل علی(ع) عن أشد المصائب قال: المصیبة بالدین» وقتی از امیرالمؤمنین علی(ع) درباره اشد مصائب سؤال شد حضرت فرمودند: مصیبت به دین از أشد مصائب است. مصیبت لازمه زندگی مادی است و انواع مصائب هم فرق می¬کند و همیشه بر انسان در زندگی شخصی¬اش منقصت¬هایی وارد می¬شود مثل نقص مالی، نقص جانی، نقص جسمی، فقر و غیره که همه این موارد مصیبت است که بر انسان وارد می¬شود. بر مصائب صبر کردن اجر و پاداش دارد ولی این به معنای این نیست که کسی تلاش نکند تا مصائب را برطرف کند. مصائبی که برای انسان پیش می¬آید گاهی به اختیار و اراده خود انسان است یعنی منشأ آن مصائب خود انسان است و گاهی اراده و مشیت انسان در

مهمترین مانع در برابر شکر نعمت­ها غفلت است

امروز چون روز اول درسی می­باشد و با روز چهارشنبه مصادف شده و طبق معمول چهارشنبه­ها یک تذکر اخلاقی داشتیم، روایتی را از باب تیمن و تبرک بیان می­کنیم و بعد وارد بحث خواهیم شد. به طور کلی تحصیل علم به خصوص علم الهی از اموری است که در شرایط فعلی قطعاً در رأس مسائلی است که انسان باید دنبال کند. خداوند متعال این توفیق را به ما عنایت کرده که در این مسیر قرار گرفتیم و اسباب و مقدماتش فراهم شده که بتوانیم در راهی قدم بگذاریم که سعادت ابدی حتماً به دنبال خواهد داشت اما رسیدن به این هدف و نقطه­ی تکامل مشروط به شرایطی است. در مورد اهمیت طلب علم به ویژه علم الهی روایات زیاد است

اهمیت ادب و تادیب

امیرالمؤمنین علی(ع) می¬فرماید: «مَن نصب نفسه للناس اماماً فعلیه أن یبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره ولیکن تأدیبه بسیرته قبل تأدیبه بلسانه و معلم نفسه و مؤدبها أحق بالاجلال مِن معلم الناس و مؤدبه»  حضرت می¬فرمایند: کسی که خودش را برای مردم پیشوا و قائد و راهنما قرار می¬دهد – امام یعنی کسی که پیشرو است که مراتب متفاوت دارد؛ گاهی امام کل جامعه است، گاهی امام یک شهر است و گاهی امام یک مسجد است و منظور از امام هم الگو است یعنی کسی که مردم از او اثر می¬پذیرند و فعل و قول او در مردم اثر گذار است و به نحوی هدایت و امامت گروهی در اختیار اوست- بر او لازم است که قبل از تعلیم دیگران

غنیمت شمردن ابواب خیر

در این جلسه از جهت اینکه هم روز چهارشنبه است و هم روز پایانی سال تحصیلی ۹۰-۹۱ روایتی را از رسول گرامی اسلام (ص) بیان می­کنیم: قال رسول الله (ص): «مَنْ فُتِحَ لَهُ بابٌ مِنَ الْخَیرِ، فَلْیَنْتَهِزْهُ، فَإِنَّهُ لا یَدری مَتَی یُغْلَقُ عَنْه.» هر کس که برای او در خیر و نیکویی گشوده شد، حتماً آن را غنیمت شمارد چرا که نمی داند چه زمانی این باب خیر به روی او بسته می­شود. این یک مطلب بسیار مهمی است که همیشه باب خیر به روی انسان باز نیست؛ اولاً خیر چیست و برترین خیرها کدام است. خیر یک معنای وسیعی دارد و هر لحظه و جزئی از اجزاء زندگی انسان می­تواند همراه با خیر برای خود انسان و دیگران باشد.

بهره مندی از فرصت ها

امروز هم طبق سنت اسبوعیّه و سنت سنویّه و هم اینکه روز چهارشنبه آخر سال تحصیلی می¬باشد تذکری را عرض می¬کنیم و خاتمه بحث را با روایت نورانی امام کاظم(ع) مزین می¬کنیم. امام کاظم حضرت موسی¬بن جعفر(ع) می¬فرماید:«إنّ الله تعالی لَیبغض العبد النَّوام، إنّ الله تعالی لَیبغض عبدَ الفارغ» ؛ بنده¬ای که زیاد می¬خوابد مبغوض خداوند تبارک و تعالی است و هم چنین بنده¬ای هم که بی¬کار بوده و مشغول به کاری نباشد مبغوض خداوند متعال است. خداوند متعال از شخص نوّام؛ یعنی کسی که زیاد می¬خوابد نفرت دارد و از او بدش می¬آید، انسان باید سعی کند اگر محبوب خدا نیست لااقل مبغوض خداوند متعال هم نباشد، بعضی از بندگان محبوب خداوند هستند؛ یعنی خداوند آنها را دوست می¬دارد،

 سیاست حقیقی

امیرالمؤمنین علی علیه السلام می­فرمایند: «من ساس نفسه ادرک السیاسة». کسی که نفس خودش را سیاست کند، سیاست را درک کرده است. آنچه که متفاهم از لفظ سیاست است تدبیر دیگران است حال این سیاست می­تواند در حد یک جمع کوچک خانوادگی باشد یا در یک مدرسه یا در یک شهر و یا در یک مملکت باشد بالاخره سیاست فارغ از آن معنای مصطلح امروزی آن در واقع به معنای این است که کسی با فکر و تدبیر برای اداره امور برنامه ریزی کند و اهدافش را تعقیب کند. اینجا حضرت علی (ع) بر یک نکته اساسی تأکید می­کنند و آن اینکه سیاست النفس هم سیاست است بلکه بالاتر حقیقت سیاست را کسی درک می­کند که خودش را سیاست کند.

ارزش طالب علم

رسول اکرم(ص) می¬فرمایند: «مَن کان فی طلب العلم کانت الجنّة فی طلبه»؛ کسی که در طلب علم و دانش باشد در واقع بهشت و جنت طالب اوست. کسی که طالب علم باشد به قدر و منزلتی می¬رسد که بهشت خواهان و طالب او می¬شود، البته این علمی که در اینجا گفته شد که طالب آن مطلوب جنت است علم حقیقی و معرفت واقعی است نه صرف یاد گرفتن اصطلاحات علمی، البته یاد گرفتن اصطلاحات علمی مقدمه است برای آن معرفت حقیقی، علم واقعی و معرفت حقیقی در دائره تنگ این الفاظ و اصطلاحات نیست، چه بسا کسی این اصطلاحات و الفاظ را بداند و در دائره آنها گرفتار شود اما به علم حقیقی و معرفت نرسد، علم حقیقی همان است