تذکرات اخلاقی

 ساده ترین عبادت

درباره زبان و آفات و خطراتی که زبان دارد مطالب فراوانی گفته شده و حضرات ائمه معصومین(ع) بر مراقبت از این عضو بسیار کوچک به طور جدی تأکید کردند و به یک معنا این عضو کوچک است که می‎تواند باعث راحتی سایر اعضاء شود یا اعضاء دیگر را گرفتار کند. رسول گرامی اسلام می‎فرماید:«الا اخبرکم بایسر العباده و اهونها علی البدن، الصمت و حسن الخلق»[۱]؛ آیا به شما خبر دهم که ساده‎ترین عبادت‎ها و راحت‎ترین عبادت‎ها برای بدن انسان کدام است. سکوت و خوش اخلاقی. مسئله عبادت از مهمترین وجوه تقرب انسان به خداوند است، حال ما یک عبادت به معنای خاص داریم که همین مناسک و اعمالی است که اشکال و اذکار مختلفی دارد و یک عبادت به معنای

رضایت و غضب فاطمه زهرا(س) شاخص حق و باطل و چرایی آن

یکی از اموری که در کلمات رسول خدا(ص) و برخی از ائمه معصومین(ع) روی آن تأکید شده رضایت و غضب حضرت زهرا(س) به عنوان یک شاخص قرار گرفته. این خیلی مهم است که بانویی که مجموعه زندگی و عمر او بسیار کوتاه بوده صاحب فضیلت‎های بی‎شمار و مناقب و کرامات فراوان باشد و از خود رسول خدا(ص) تا امام عصر(عج) اینچنین درباره این شخصیت سخن گفته باشند. مطالب فراوانی در مورد این شخصیت گفته شده است. یکی از محورهای بسیار مهم این است که ما می‎بینیم حضرت زهرا(س) به عنوان شاخص از حیث غضب و رضایت قرار داده شده است. آنوقت دو تعبیرداریم، یکی اینکه هر کسی که حضرت زهرا(س)  از او راضی باشد من از او راضی هستم و

 ملاک شیعه بودن

روز پنجم جمادی الاولی روز ولادت حضرت زینب است. ما قصد نداریم در مورد شخصیت حضرت زینب(س) سخن بگوییم، زیرا در این فرصت کوتاه واقعا نمی‎شود در مورد ایشان سخن گفت. بانویی که در یک دوره کمتر از شصت سال زندگی، حدودا پنجاه و هفت یا هشت سال عمر این بانو بود و در تمام دوران زندگی از همان کودکی تا پایان زندگی و پایان حیات با مشقت‎ها و مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم کردند. واقعا تعبیر ام المصائب که درباره ایشان به کار برده می‎شود نه فقط به واسطه قضایای عاشورا و بعد عاشورا است، ایشان از قبل از آن هم  به عنوان یک بانوی عالمه، فاضله و دردمند، همه حوادث تلخ دوران شصت ساله اول اسلام را

 نتیجه کوتاهی و دور اندیشی در کارها

حدیث کوتاهی اینجا برای اینکه انشاء الله در عمل مورد توجه قرار بگیرد می‎خوانم و امیدوارم به یمن این کلمات نورانی دلهای ما نیز نورانیتی پیدا  کند و زمینه‎ای برای اصلاح و بهبود کیفیت زندگی ما فراهم شود. حضرت علی(ع) می‎فرماید: «ثَمَرَةُ التَّفْرِيطِ النَّدَامَةُ، وَثَمَرَةُ الْحَزْمِ السَّلاَمَةُ»[۱] مسئله تفریط در مقابل افراط در ساحت‎های مختلف قابل بررسی است. این دو واژه یعنی افراط و تفریط در عرصه فکر و اندیشه  و باورها و اعتقادات می‎توانند جریان داشته باشد، در امور اخلاقی می‎تواند بروز و ظهور پیدا کند، در رفتار ما در زندگی ما، در  بخشهای مختلف نیز می‎تواند خودش را نشان دهد. حال ما اینجا کاری به این افراط یا تفریط در عرصه اعتقادات و باورها و حوزه فکر و

 آثار حتمی سه گانه نماز اول وقت

رسول خدا (ص) فرمودند: «ما مِن عَبدٍ اهتَمَّ بمَواقيتِ الصَّلاةِ و مَواضِعِ الشَّمسِ إلاّ ضَمِنتُ لَهُ الرَّوحَ عندَ المَوتِ، و انقِطاعَ الهُمُومِ و الأحزانِ، و النَّجاةَ مِنَ النارِ» هیچ بنده‎ای نیست که به اوقات نماز اهمیت بدهد مگر اینکه من سه چیز را برای او ضمانت می‏کنم: ۱. راحتی موقع مردن،۲. از بین رفتن غم، اندوه‎ و درد، ۳. نجات از آتش. رسول خدا شخصا سه چیز را ضمانت کرده، یکی مربوط به دنیا، یکی مربوط به زمان ورود به عالم برزخ و یکی هم مربوط به  قیامت، یعنی سه عرصه‎ای که بزرگترین مشکلات و آلام و دردها را برای ما می‎توند فراهم کند. در دنیا بدترین چیز حزن، اندوه و درد است، این مهم‎ترین مشکلات بشر است، بحث این

عظمت شخصیت حضرت معصومه(س)

دیروز روز وفات حضرت معصومه(س) بود، در همین رابطه مطالبی را خدمتتان عرض می‎کنم. درمورد شخصیت حضرت معصومه(س) مطلب و سخن بسیار است، فضایل علمی و اخلاقی آن حضرت، تعبد و عبادت آن حضرت انتسابش به موسی بن جعفر(ع) و نیز امام رضا(ع)، مجموعا باعث شده است که این شخصیت مجمع الفضایل شود، بانویی که شاید  بیست هشت سال بیشتر عمر نکرده و قهرا زندگی او به واسطه شرایط خود موسی بن جعفر(ع)  همراه با سختی‎ها و مشقتها و گرفتاری‎ها بوده، اما در عین حال این سختی‎ها و مشقت‎ها باعث نشد که در استقامت او در مسیری که برای استکمال نفس انتخاب کرده بود، هیچ خللی ایجاد شود، اگر نبود این فضیلت‎ها، حتما از پیش درباره این شخصیت و اینکه

 لزوم تعیین اولویت ها در زندگی فردی و اجتماعی

امام صادق(ع) در توصیه و سفارشی که به بعضی از پیروانشان کردند، بعضا به نکات بسیار مهمی اشاره کردند که من یک قسمت کوتاهی را از یک توصیه خدمتتان بیان می‎کنم. ایشان به مسئله اولویت بندی امور خیلی اهمیت می‎دادند و به دیگران نیز توصیه می‎کردند. اینکه به کارهای مهم برسید  و پرداختن به کارهای کوچک شما را از امور مهم غافل نکند،  می فرماید: «اعْلَمْ أَنَّ التَّشَاغُلَ بِالصَّغِيرِ يُخِلُّ بِالْمُهِمِّ، وَ إِفْرَادَ الْمُهِمِّ بِالشُّغُلِ يَأْتِي عَلَى الصَّغِيرِ وَ يَلْحَقُهُ بِالْكَبِيرِ، … فَابْدَأْ بِالْمُهِمِّ، وَ لَا تَنْسَ النَّظَرَ فِي الصَّغِيرِ، وَ اجْعَلْ لِلْأُمُورِ الصِّغَارِ مَنْ يَجْمَعُهَا وَ يَعْرِضُهَا عَلَيْكَ دَفْعَتَيْنِ أَوْ أَكْثَرَ عَلَى كَثْرَتِهَا.»[۱] بدانید اشتغال و پرداختن به کارهای کوچک، نسبت به امور مهم اخلال ایجاد می‎کند و از

 اختلاف و تفرقه عزت مسلمین را مخدوش و قدرت اسلام را تضعیف می‎کند

اساسا وحدت و اتفاق به عنوان راهی که زمینه ساز قدرت و قوت است قابل انکار نیست، اصلا این از سنت‎های الهی است که تفرقه و اختلاف باعث سستی، ضعف و فشل شدن است و اتحاد و همدلی باعث قوت و قدرت است. اگر خداوند متعال در قرآن از تفرقه و اختلاف به عنوان عذاب یاد کرده به همین دلیل است. می‎فرماید: «وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ‌»[۱] مثل آنهایی نباشید که بعد از آمدن بینات و ادله روشن الهی، اختلاف کردند و پراکنده شدند، آنهایی که بعد از این بینات اختلاف کردند و تفرقه بینشان ایجاد شد «اولئک لهم عذاب عظیم»، آنهایی که این کار را کردند گرفتار

 لزوم تعامل صحیح با اهل سنت

امام عسکری(ع) می‎فرماید: « أُوصیکُمْ بِتَقْوَی اللّهِ وَ الْوَرَعِ فی دینِکُمْ وَالاْجْتَهادِ لِلّهِ وَ صِدْقِ الْحَدیثِ وَ أَداءِ الأَمانَهِ إِلی مَنِ ائْتَمَنَکُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فاجِر وَ طُولُ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجَوارِ. فَبِهذا جاءَ مُحَمَّدٌ (ص) صَلُّوا فی عَشائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ، فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذا وَرَعَ فی دینِهِ وَ صَدَقَ فی حَدیثِهِ وَ أَدَّی الاْمانَهَ وَ حَسَّنَ خُلْقَهُ مَعَ النّاسِ قیلَ: هذا شیعِیٌ فَیَسُرُّنی ذلِکَ»[۱] این روایت اجزائش قابل توضیح و شرح است. من به یک نکته‎اش می‎خواهم اینجا تکیه کنم. حضرت می‎فرماید: من شما را به تقوای الهی، ورع الهی و تلاش در راه خدا و صدق و راستگویی و امانتداری در مورد هر کسی که امانتی به شما سپرده، چه فاسق

عدم جواز توسل به روش‌های نامشروع برای زیارت اربعین

چون روز چهارشنبه بود و طبق روال یک حدیثی می‌خوانیم، چند دقیقه‌ای را به خواندن یک روایت و یک تذکر می‌پردازیم. چند روز دیگر اربعین سیدالشهدا(ع) است و تقریباً روشن و معلوم است که زیارت الاربعین چه تأکیداتی روی آن شده و چه اهمیتی دارد، همواره در همه زمان‌ها و چه اهمیتی در این دوره و در این زمان دارد. درباره اینها زیاد گفته شده و روشن است. زیارت امام حسین(ع) فی نفسه با قطع نظر از زمان خاص و شرایط خاص، به عنوان یک مستحب مؤکد شناخته شده است. اما در اربعین که یک زمان خاص است این تأکید، مؤکد شده است. صاحب وسائل در مورد زیات اربعین یک بابی منعقد کرده تحت عنوان باب «تأکد استحباب زیارة الحسین(ع)

لزوم مراقبت در غذای روح

امروز روز اول جلسه درسی بحث اصول است در سال تحصیلی ۱۴۰۱ـ۱۴۰۰. طبق برنامه معهود و متعارف در روز اول روایتی را تیمناً و تبرکاً قبل از آغاز بحث می‌خوانیم و امیدواریم در پرتو هدایت‌ها و راهنمایی‌های صاحبان این کلمات نورانی، بتوانیم راه را به درستی تشخیص دهیم و از عنایات آن انوار مقدسه بهره‌مند شویم تا ان‌شاءالله آنچه فرا می‌گیریم و تحصیل می‌کنیم، به معنای حقیقی کلمه برای ما نافع باشد.  دیروز روز شهادت امام مجتبی(ع) بود؛ به همین مناسبت روایتی را از امام مجتبی(ع) خدمت شما نقل می‌کنم. لزوم مراقبت در غذای روح ایشان می‌فرماید: «عَجَبتُ لِمَنْ‏ يَتَفَكَّرُ فِي‏ مَأْكُولِهِ‏ كَيْفَ لَا يَتَفَكَّرُ فِي مَعْقُولِهِ فَيُجَنِّبُ بَطْنَهُ مَا يُؤْذِيهِ وَ يُودِعُ صَدْرَهُ مَا يُرْدِيهِ»،[۱] من در عجبم برای

خواری شخص در پرتو دوری از علم

امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «إِذَا أَرْذَلَ اللَّهُ عَبْداً حَظَرَ عَلَيْهِ‏ الْعِلْم‏»،[۱] هرگاه خداوند بخواهد کسی را خوار کند، دانش و علم را از او دور می‌کند. این جمله کوتاه بسیار عمیق و اشاره به یک حقیقت بسیار مهم دارد؛ اینکه علم و دانش مایه عزت و شرف است، از این کلام بدست می‌آید؛ چون می‌فرماید: اگر خدا بخواهد کسی را خوار کند، علم را از او منع می‌کند. در یک سخنی امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «كَفَى‏ بِالْعِلْمِ‏ شَرَفاً أَنْ يَدَّعِيَهُ مَنْ لَا يُحْسِنُهُ وَ يَفْرَحَ بِهِ إِذَا نُسِبَ إِلَيْهِ وَ كَفَى بِالْجَهْلِ ذَمّاً أَنْ يَبْرَأَ مِنْهُ مَنْ هُوَ فِيهِ»،[۲] در شرافت و ارجمندی علم و دانش همین بس که کسی که چندان اهل آگاهی نیست و چندان دانا به نظر نمی‌رسد اما دم از

ضرورت استفاده از فرصتها

امیدوارم همه دوستان وبرادران عزیز از این فرصت نسبتا طولانی تعطیلات آموزشی استفاده کنند، این فرصتها را غنیمت بشمرند، ارتقاء علمی هیچگاه نباید از ذهن‎ها دور شود، کمالات علمی برای انسان هم بهره‎های دنیوی هم بهره‎های اخروی، لذا با تعطیلی درس گمان نشود که باید از تحصیل فاصله بگیریم. انسان هیچگاه نباید از تحصیل علم فارغ شود. عالی ترین مراتب علمی هم که داشته باشد باز نیازمند بالابردن علم و آگاهی و معرفت خودش است. برای امثال ما که در مسیر زندگی یک هدفی را تعقیب می‎کند این مسئله مهم تر است. مسائل و مطالب بسیاری وجود دارد که نیازمند بررسی و تحقیق و مطالعه است. ما باید آگاهی های خودمان را در زمینه های مختلف بالا ببریم، در تاریخ

 تصدیق خداوند و نفس انسان نسبت به صدق و راستگویی

امام صادق(ع): «إِنَّ الصّادِقَ أَوَّلُ مَنْ يُصَدِّقُهُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ يَعْلَمُ أَنَّهُ صادِقٌ وَتُصَدِّقُهُ نَفْسُهُ تَعْلَمُ أَنَّهُ صادِقٌ»[۱] اولین کسی که شخص راستگو را تصدیق می‎کند خداوند عزوجل است. یعنی خداوند است که می‎داند او راستگوست و او را تصدیق می‎کند به راستگویی و دومین، شاید تعبیر به دومین نیز دقیق نباشد آن کس دیگر و موجود دیگر یا نفر دیگری که او را تصدیق می‎کند و می‎داند که او راستگوست خود اوست. اینجا هم می‎فرماید: تصدیق از ناحیه خدا صورت می‎گیرد و هم می‎فرماید: علم به صادق بودن او پیدا می‎کند. این دو تا حقیتشان یکی است ولی دو وجه و دو جنبه است. تصدیق کردن و علم داشتن، این دو با هم لازم و ملزوم هستند و قابل

خیانت و دروغ نشانه بی ایمانی

روایت از رسول گرامی اسلام (ص) که میفرماید: کل خصلۀ یطبعُ أو یطوی علیها المؤمن الا الخیانۀ و الکذب. هر خصلتی می‌تواند مؤمن از آن برخوردار شود و یا آن خصلت را پیدا کند الا دو خصلت. یکی خیانت و دیگری دروغ. واقعا این مسئله مهمی است که مؤمن هر صفتی می‌تواند داشته باشد. وقتی می‌گوید هر صفتی، منظور صفات خوب نیست در اینجا چون صفات خوب مفروغ عنه است؛ اینکه هر صفتی را مؤمن می‌تواند دارا شود، ظهور در صفات ناپسند دارد. البته منظور این نیست که مؤمن واقعا مجاز باشد از این صفات برخوردار باشد، بلکه منظور این است که هر صفتی با ایمان قابل جمع است الا این دو. اصلا امکان ندارد بگوییم شخصی مؤمن باشد اما

 دروغ، بدترین گناه

«أَتَى رَسُولَ اللَّهِ (ص) رَجُلٌ فَقَالَ إِنِّي لَا أُصَلِّي وَ أَنَا أَزْنِي وَ أَكْذِبُ فَمِنْ أَيِّ شَيْ‏ءٍ أَتُوبُ؟» شخصی آمد خدمت رسول خدا و عرض کرد، من کسی هستم که نماز نمی‏خوانم، زنا می‏کنم و دروغ می‏گویم. حال می‏خواهم یکی از این کارهای زشتی را که انجام می‏دهم ترک کنم و توبه کنم، کدام یک از این گناهان را کنار بگذارم وتوبه کنم؟ «قَالَ(ص) مِنَ الْكَذِبِ» حضرت فرمود: در بین این سه از کذب پرهیز کن، یعنی تصمیم بگیر دروغ را  کنار را بگذاری، بین زنا و نماز نخواندن، بی نمازی و دروغ، حضرت فرمود دروغ را کنار بگذار. فَاسْتَقْبَلَهُ فَعَهِدَ أَنْ لَا يَكْذِبَ او هم استقبال کرد و  قرار گذاشت که دیگردروغ نگوید، پیش خودش پیمان بست که دیگر

 اهمیت نعمت عقل

قال الامام موسی بن الجعفر: «مَن أرادَ الغِنى بلا مالٍ ، و راحَةَ القَلبِ مِن الحَسَدِ ، و السَّلامَةَ في الدِّينِ ؛ فلْيَتَضَرَّعْ إلَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ في مَسألَتِهِ بأن يُكَمِّلَ عَقلَهُ ، فمَن عَقَلَ قَنَعَ بما يَكفيهِ ، و مَن قَنَعَ بما يَكفيهِ استَغنى ، و مَن لَم يَقنَعْ بما يَكفيهِ لَم يُدرِكِ الغِنى أبدا» این از توصیه‎های ناب و مهمی است که امام کاظم (ع) به پیروان و شیعیان و بلکه همه انسان‏ها می‏کنند. ما معمولا در درخواست‎هایمان و حاجتمان از خداوند متعال یا از کسانی که بین ما و خداوند به عنوان واسطه قرار داده می‏شوند،  بیشتر مربوط به زندگی در این دنیا ست، امور مربوط به معیشت، توسعه در رزق و روزی و فوقش

 اخلاص سبب نجات

حضرت علی (ع) می فرماید: «فی الإخْلاصِ یَکونُ الخَلاصُ»؛ اخلاص موجب رهایی و نجات انسان است. البته این جمله خیلی جای بحث دارد که چگونه اخلاص موجب خلاص و رهایی است. اینکه اخلاص در آخرت موجب خلاص و رهایی است روشن است، کسی که عملش را برای خدا انجام دهد، فقط به خاطر خدا کارش و عملش را انجام دهد، عندالله در روز قیامت مقبول و پذیرفته شده است، روشن است. یعنی نجات انسان و رهایی انسان در برزخ و قیامت از مشقات و از سختی‎ها و عذاب‎ها و هول‎ها به این است که انسان عملش را برای خدا انجام دهد. زیرا عملی که برای غیر خدا باشد به هر میزان آمیختگی با غیر خدا از ارزش و عیار آن

 فضائل علی(ع) در منابع اهل سنت

درباره حضرت علی(ع) سخن گفتن و بیان مناقب و فضایل حضرت علی(ع) از حد من و امثال من خارج است. کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست                                            که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم واقعا حضرت علی(ع) دریایی از فضایل، اقیانوسی از مناقب و فهم و درک آن شخصیت از حد من و امثال من خارج است و ما از بیان آن عاجزیم؛ اما در این فرصت کوتاه یک اشاره‏ای می‏کنم به برخی از فضایل و مناقب حضرت علی(ع) که در منابع اهل سنت بیان شده است. این مطلب، مطلب مهمی است که اگر کسی چنین ویژگی‏ها و فضایلی داشته باشد، الگوی نه تنها شیعیان، بلکه همه مسلمانان و بلکه هر انسانی با هر عقیده‏ای در این عالم

 اثر کدورت وسوء ظن

امام هادی (ع) می‏فرمایند: « لا تَطلب الصَّفا ممّن كَدّرتَ علَيهِ ، ولا النُّصْحَ ممّن صَرَفْتَ سُوءَ ظنِّكَ إلَيهِ ، فإنّما قلبُ غيرِكَ لكَ كقلبِكَ لَهُ »[۱] از کسی که نسبت به او کدورت و کینه داری، محبت و صمیمت و صفا طلب نکن و همچنین از کسی که به او سوء ظن داری و بدگمان هستی، نصیحت و موعظه طلب مکن. زیرا دیدگاه و افکار دیگران نسبت به تو همانند قلب خودت نسبت به آنها می‏باشد. خیلی نصحیت عمیق و دقیق و بسیار کاربردی است. اینجا امام (ع) نهی کردند از دو کار، برای دو دسته از انسان‏ها. اثر اول یکی اینکه اگر نسبت به کسی کینه داری، کدورت داری، قلبت با او صاف نیست، از او مطالبه محبت