تذکرات اخلاقی

بد اخلاقی، دریچه ورود از گناهی به گناه دیگر

رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید: «لِكُلِ‏ ذَنْبٍ‏ تَوْبَةٌ إِلَّا سُوءَ الْخُلُقِ فَإِنَّ صَاحِبَهُ كُلَّمَا خَرَجَ مِنْ ذَنْبٍ دَخَلَ فِي ذَنْب‏»[۱]. برای هر گناهی توبه است الا بد اخلاقی؛ رسول خدا در ادامه علت این را ذکر می‎کند که چرا برای هر گناهی توبه هست الا بد اخلاقی؟ می فرماید چون انسان بد اخلاق اگر از یک گناه خارج شود، در یک گناه دیگری وارد می‎شود. یعنی بداخلاقی، انسان را وارد به گناه دیگر می‎کند. تا این خصلت باشد، انسان توفیق توبه ندارد. توبه یعنی بازگشت واقعی و بنا گذاری بر اینکه به طرف گناه نرفتن و پشیمان شدن. توبه این نیست که تنها بگوییم «استغفرالله ربی و اتوب الیه»؛ بلکه این آدابی است که باید در مقام توبه رعایت

 بخل و عوارض سوء آن

« عَنْها(علیها السلام) قالَتْ: قالَ لی رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): إِیاكِ وَ الْبُخْلَ، فَإِنَّهُ عاهَةٌ لا تَكُونُ فى كَریم. إِیاكِ وَ الْبُخْلَ فَإِنَّهُ شَجَرَةٌ فِى النّارِ، وَ أَغْصانُها فِى الدُّنْیا، فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْن مِنْ أَغْصانِها أَدْخَلَهُ النّارَ.» حضرت زهرا(س) فرمود: رسول خدا به من فرمود از بخل بپرهیز که این آفتی است که در انسان کریم و بزرگوار یافت نمی شود، از بخل بپرهیز زیرا بخل درختی است که در دوزخ و آتش است و  شاخه های آن در دنیا است و کسی که به شاخه ای از شاخه­های آن آویزان شود او را به داخل آتش می کشاند و وارد آتش می کند. بخل در واقع به معنای امساک و خودداری کردن از بخشیدن چیزی است که

 بخل، شجره خبیثه

فاطمه زهرا (س) از پیامبر اکرم (ص) نقل فرموده‎اند: «قَالَ لِي أَبِي رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): إِيَّاكَ‏ وَ الْبُخْلَ‏، فَإِنَّهُ عَاهَةٌ لَا تَكُونُ فِي كَرِيمٍ، إِيَّاكَ‏ وَ الْبُخْلَ‏ فَإِنَّهُ شَجَرَةٌ فِي النَّارِ، وَ أَغْصَانُهَا فِي الدُّنْيَا، فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا أَدْخَلَهُ النَّار» از بخل بپرهیزید، این آفتی است در دنیا که هیچ گاه در شخص بزرگوار و کریم نیست. بپرهیزید از بخل، چون بخل درختی است در آتش و شاخه های آن در دنیا است. و کسی که به شاخه‎ای از شاخه‎های آن متصل شود، آن را به داخل آتش می‎برد. نظیر این روایت را در مورد سخاوت هم دارد که فاطمه زهرا(س) می‎فرماید سخاوت هم شجره‎ای است در بهشت که اگر کسی به شاخه‎ای از

شکر نعمت، موجب بقاء نعمت (به مناسبت ۲۲ بهمن)

به مناسبت دهه فجر و ایام پیروزی انقلاب اسلامی لازم می‎بینم مطلبی را عرض کنم. ابتدا به سه مقدمه اشاره می‎کنم و سپس نتیجه گیری خواهیم کرد. مقدمه اول: امام حسین (ع) فرموده است: «شُكْرُكَ لِنِعْمَةٍ سَالِفَةٍ يَقْتَضِي‏ نِعْمَةً آنِفَةً» شکر انسان به خاطر نعمت های گذشته، مقتضی نعمت در آینده است. این مطلب با کثیری از روایات و نیز آیات قرآنی تأیید شده و می‎شود. خداوند در قرآن فرموده است: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ‏ لَأَزِيدَنَّكُمْ»؛ روایات دیگری هم که از رسول گرامی اسلام و ائمه معصومین (ع) وارد شده، همه بر این نکته تأکید دارند که شکر نعمتی که خداوند به انسان عنایت می‎کند، برای بقاء نعمت و نیز ازدیاد در نعمت لازم است. مقدمه دوم: این نکته هم در نظر

 ضرورت مسائل علم اصول

واقعا کثیری از مباحث در علم اصول دارای آثار عملی می باشند. منتهی آثار عملی از حیث اهمیت متفاوت هستند، اینکه بعضی از حرفها زده می شود که بسیاری از این مباحث ثمره عملی ندارد حرف درستی نیست، درست است ما هم قبول داریم علم اصول در بعضی از جهات تورم کرده، خودش از علم آلی تبدیل شده به علم عالی ولی آن ها که بدون احاطه بر مبانی علم اصول و بدون این که درست این مطالب را دیده باشند برخی از مباحث علم اصول را نفی می کنند واقعا ناشی از کم اطلاعی ایشان است. البته بعضی از حرفها خریدار دارد، مخصوصا زمانی که هیاهوئی در رابطه با این موضوع شود و مطابق ذائقه بعضی از طلبه هایی

صدقه زبان

عن رسول الله (ص) : إنَّ أفضَلَ الصَّدَقةِ صَدَقةُ اللِّسانِ، تَحقُنُ بهِ الدِّماءَ، و تَدفَعُ بهِ الكَريهَةَ، و تَجُرُّ المَنفَعةَ إلى أخيكَ المُسلِمِ. در باب صدقات آثار و عوارض بسیاری برای صدقه ذکر گردیده. قسمتی از روایات درباره «افضل الصدقات» است، یعنی برترین و بالاترین صدقه ها. اموری در این روایات به عنوان «افضل الصدقات» ذکر شده، مثلا پرداخت صدقه به صورت سری و پنهانی به فقیر مسلمان. گاهی آثاری که برای صدقه بیان شده انسان را به اعجاب وادار می دارد. نکته مهم در صدقه و تأثیرات مادی و معنوی آن این است که، درجه خلوص بالا باشد، کسی که آشکارا در حضور این و آن به دیگران کمک می کند فقط به این جهت که خودش را این

گفتار نیکو با دوست و دشمن

امام حسن عسگری(ع) می فرماید: قُولُوالِلنّاسِ كُلِّهُمْ حُسْنا مُؤمِنِهُمْ وَ مُخالِفِهُمْ، أمّا المؤمِنونَ فَيَبْسُطُ لَهُمْ وَجْهَهُ وَ أمّاالْمُخالِفونَ فَيُكَلِّمُهُمْ بِالْمُداراةِ لاِجْتِذابِهِمْ اِلىَ الاْيمانِ[۱]. با دوست و دشمن خوش رفتار و خوش سخن باشید و با خوبی با آن ها سخن بگوید. تعبیر به مؤمن و مخالف در لسان روایات معنای خاصی دارد (شیعه و غیر شیعه) اما به طور کلی معنای این سخن آن است که با همه چه کسانی که با شما هم عقیده هستند و چه آنها که با شما هم عقیده نیستند به خوبی سخن بگویید. قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا با دوست و دشمن به خوبی سخن بگویید سپس امام حسن عسگری( ع) استدلال می کنند؛ أمّا المؤمِنونَ اینکه چرا با دوستان و مؤمنان باید به خوبی سخن

رابطه تقوای الهی با حقوق مردم

روایتی از امام عسکری (ع) وارد شده است که می‎فرماید: «مَنْ لَمْ يَتَّقِ وُجُوهَ النَّاسِ‏ لَمْ‏ يَتَّقِ‏ اللَّه‏»[۱]. هر کسی که در رابطه با وجوه مردم، آبروی مردم و حقوق مردم، تقوا را رعایت نکند، تقوای الهی را رعایت نکرده است. این جمله خیلی بلند است و پیوستگی و آمیختگی رعایت حقوق مردم با تقوای الهی را بیان می‎کند. تقوای الهی فقط این نیست که کسی اهل عبادت و زیارت و صوم باشد، در خلوت خود، با خدا، اهل سجده و رکوع و خضوع و اهل نماز شب باشد؛ ولی وقتی با مردم و دیگران مواجه می‎شود، به هیچ چیز پایبند نباشد. در ذهن بسیاری از ما متدینین و حتی هم لباس‎های ما متأسفانه کأنه یک انقطاع بین این دو

مسئله وحدت از محوری ترین مسائل جهان اسلام است

چون ایام، ایام هفته وحدت است و بعضی از امور به جهت تکرار تبدیل به یک شعار و تشریفات می شوند و اهمیت شان مورد غفلت واقع می شود، مطالبی را در این رابطه خدمت شما تقدیم می کنم. یکی از مسائل بسیار مهم، مسئله وحدت امت اسلامی است. این نقطه، نقطه آسیب پذیر دنیای اسلام و مسلمین در طول تاریخ بوده. شما طلاب را به خواندن تاریخ سفارش می کنم به خصوص تاریخ اسلام. اصلا از لوازم کار ما احاطه به مسائل تاریخی است. مخصوصا تاریخ اسلام، مطالعه تاریخ هم جذاب است هم وقت هایی که انسان حوصله تفکر عمیق راجع به مسائل علمی ندارد می­تواند کتاب تاریخ بخواند. سعی کنید یک کتاب تاریخ همیشه کنارتان باشد و موقع

 پیامبر (ص) از نگاه علی (ع)

هفدهم ربیع الاول روز ولادت با سعادت حضرت ختمی مرتبت، رسول گرامی اسلام (ص) و میلاد رئیس مذهب تشیع امام جعفر صادق (ع) است. در مورد پیامبر اکرم(ص) اگر بخواهیم یک شناخت صحیح تر و کامل تر و نزدیک به واقع پیدا کنیم، چاره ای نداریم جز اینکه رجوع کنیم به قول کسانی که اعرف الناس هستند به وجود پیامبر. در مرتبه اول، خداوند تبارک و تعالی است. ببینیم خداوند چگونه پیامبر را معرفی کرده است؛ خداوند وجود پیامبر را چگونه موسع کرده و چگونه تربیت کرده و انتظار خداوند تبارک و تعالی از ما چیست؟ ما باید چه نسبتی با پیامبر داشته باشیم؟ و نیز دست پروردگان پیامبر، اصحاب و یاران پیامبر(ص) و مهم تر از همه اهل بیت