تذکرات اخلاقی

 فضائل سید الشهداء

چند جمله­ای به واسطه فرارسیدن ماه محرم الحرام و ماه مصیبتی که بر آل رسول وارد شده و ماه تبلیغ به عنوان تذکر و یادآوری عرض می­کنیم که انجام وظیفه برای خودم و شما باشد و إن شاء الله بتوانیم بواسطه­ی این حداقل اتصال و ارتباط و افتخاری که برای ماست، در این خیمه خدمت کنیم. در قرآن کریم آیات زیادی ذکر شده است که بر اساس روایاتی که در ذیل این آیات آمده، گفته شده که این آیات در مورد اهل­بیت نازل شده است. در مورد اهل­بیت آیات زیادی وجود دارد و بخشی زیادی از آن در مورد پنج تن و فرزندان این بزرگواران است. برخی از این روایات در مورد امیر­امؤمنین(ع) و بخشی در مورد حضرت فاطمه زهرا(سلام

 کمال واقعی

روایتی است از امام علی(ع) می­فرمایند: «العاقل یطلب الکمال و الجاهل یطلب المال» عاقل طلب کمال می­کند یعنی کمال به مال نیست، البته مال باید باشد و اینطور نیست که هر کسی درآمد کسب کند و برای رفع نیازها کسب مال کند مذموم باشد بلکه برای زندگی لازم است. اما طلب یعنی مطلوب بودن و اینکه کسی مطلوب و مقصودش مال باشد مذموم است. و باید مال را به عنوان ابزار نگاه کند این در حقیقت نگاه ما است به مال و این می­گوید که مطلوب ما نباید مال باشد و باید مطلوب ما کمالات باشد اگر هم مال طلب می­شود به عنوان وسیله و ابزار باشد نه اینکه هدف و اصل شود. خیلی از مشکلات ما ناشی از این

 سه صفت که موجب کمال دین می‎شود

امیر المؤمین علی (ع) می­فرماید: «ثلاثة هنّ کمال الدین» سه چیز کمال دین است و با سه چیز کمال دین حاصل می­شود، «الإخلاص و الیقین و التقنع» اخلاص در عمل یعنی عملی را که انسان می­خواهد انجام دهد خالص باشد، پاک باشد برای خدا باشد و طبیعتاً هرچه درجه خلوص بیشتر باشد درجه کمال بیشتر است. کمال دین معنایش این است که اخلاص و یقین و قناعت در حد اعلی و  هرچه میزان اخلاص کمتر درجه کمال هم در رتبه پایین­تری قرار می­گیرد. پس اخلاص در عمل یکی از علامات کمال دین است. یقین و اعتقاد یقینی و ایمان و باور قلبی که این به اعتقاد بر می­گردد هم از علامات کمال دین است اینکه خدا و معاد را باور

سوال کلید دانایی

به مناسبت ولادت امام رضا (ع) تیمناً و تبرکاً روایتی را می­خوانیم و در واقع این جملات و کلمات عیدی حضرات ائمه معصومین (علیهم السلام) به ما می­باشد. یک روایتی را از مسند امام رضا (ع) می­خوانیم. مسند امام رضا (ع) کتابی است مربوط به سلیمان بن داوود قاضی از راویان از امام رضا (ع) و از جمله متجاوز از سیصد نفری که از حضرت (ع) روایت نقل کرده­اند. امام (ع) سند را متصل کرده­اند به پیامبر (ص) و از ایشان نقل می­کنند؛ قال رسول الله (ص): العلم خزائنٌ و مفتاحه السؤال فسئلوا یرحمکم الله فإنّه یوجر فیه اربعة، السائل و المعلم و المستمع و المحب لهم». علم خزائن و گنجینه­ها است، گنجینه یعنی شیئ با ارزش و چیزی­هایی که

 کفایت الهی

قال الامام حسین بن علی (ع): «من عبد الله حق عبادته آتاه الله فوق امانیه و کفایته» کسی که خداوند تبارک و تعالی را آنگونه که شایسته و بایسته است عبادت کند خداوند تبارک و تعالی بیش از آنکه او آرزو دارد و بیش از آنچه که نیاز دارد به وی عطا می­کند. حق عبادت خداوند را که امیر المؤمنین (ع) می­فرماید من هم نمی­توانم انجام دهم، حق عبادت خداوند و عبادت مناسب و متناسب با عظمت خداوند را حتی حضرت (ع) هم می­فرماید ما نمی­توانیم انجام دهیم ما که دیگر جای خود داریم. اما حق عبادت خداوند برای هر کس به حسب طاقتش معنا دارد، یعنی به حسب طاقت و وسع و ظرفیت وجودی و امکانی هر فردی. خوب

فقر و غنای واقعی

امام باقر(ع) وصیتی به جابر بن یزید جعفی دارند که در یک قسمت از این وصیت جمله­ای دارند که واقعاً این جمله، از جملاتی است که باید در هر کوی و برزن نوشته شود و مخصوصاً در این شرائط، در هر صبح و شام با این جمله زندگی بکنیم. امام باقر(ع) می­فرمایند: «لا فقر کفقر القلب و لا غنا کغنا النفس» توضیح روایت: روایات در باب مذمت فقر و آثار سوء فقر زیاد است. فقر واقعاً آثار خوبی ندارد و در این تردیدی نیست اما فقر و غنای واقعی چیست؟ از دید اهل بیت(ع) فقر واقعی فقر و نداری قلب است و غنای واقعی غنای نفس است؛ چه بسا کسانی که غنای مالی دارند ولی ذره­ای قلب­شان غنا ندارد و

 آفات علماء

«قال الصادق(ع): الخشیة میراث العلم و العلم شعاع المعرفة و قلب الإیمان» خشیت میراث و نتیجه و اثر علم است یعنی در مقابل عظمت پروردگار خشیت و خوف داشتن نتیجه علم است و علمی که موجب این خشیت و خوف نشود و این اثر را نداشته باشد علم نیست. در دنباله روایت دارد که «من حرم الخشیة لا یکون عالماً» کسی که از خشیت محروم است، عالم نخواهد بود. علم از اشعه معرفت و قلب ایمان است « من حُرم الخشیة لا یکون عالماً» کسی که از خشیت محروم باشد عالم نخواهد بود «وإن شقّ الشعر بمتشابهات العلم» این تعبیر، تعبیر جالبی است که کسی که علم او موجب خشیت نشود عالم نخواهد بود اگرچه مویی را به متشابهات علم

اعتدال و میانه روی

امروز چهارشنبه است و مناسب است که روایتی را خدمتتان عرض کنیم: روایتی از رسول گرامی اسلام وارد شده و برای خود من این روایت خیلی مورد توجه قرار گرفت. ایشان می فرمایند: «ما ازداد عبد قط فقها فی دینه الا ازداد قصدا فی عمله» هیچگاه بنده¬ای بر شناختش و فهمش و فقهش در دین افزوده نشد الا اینکه در عمل اهل قصد و اعتدال و میانه¬روی شد. میانه¬روی در عمل مساوی دانسته شده با فهم عمیقتر از دین، البته منظور از میانه-روی که در عالم سیاست متداول است نیست، به معنای خنثی بودن نیست بلکه یعنی نه افراط و نه تفریط، اعتدال با صلابت و قاطعیت هیچ منافتی ندارد، انسان باید به وظیفه¬اش عمل کند و در مقابل انحرافات

یاد خدا

به دلیل اینکه امروز چهار شنبه است من یک روایتی را هم برای خودم هم برای شما می¬خوانم به جهت اینکه می خواهم این سنت ترک نشود، البته وقت هم گذشته. از پیامبر گرامی اسلام (ص) روایت شده که «مثل البیت الذی یذکر الله فیه و الذی لا یذکر الله فیه مثل الحیّ و المیّت» خانه¬ای که در آن یاد خدا وجود دارد با بیت و خانه¬ای که در آن یاد خدا نیست، مثلشان مثل زنده و مرده است، به حسب ظاهر خانه حیات ندارد، جمادات¬اند، اما همین جمادات و اهلش، این مجموع اگر با یاد خدا باشند، خدا در متن زندگی باشد حیات دارد، یاد خدا فقط به زبان نیست، خدا باید حاضر باشد نه فقط قرآن بخوانند و

توکل

با توجه به توصیه¬ها و برای تیمن و تبرک خیلی مختصر راجع به توکل نکته¬ای را عرض می¬کنیم؛ این آیه شریفه را ملاحضه فرمده¬اید: « من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره»کسی که به خدا توکل کند خدا برای او کافی و بس است، ذیل این آیه که «ان الله بالغ امره» خیلی عجیب است که می¬گوید خداوند فرمان او را یا کار او -که این امر می¬تواند به همین امر اصطلاحی باشد و می¬تواند به معنای کار باشد- را به انجام می¬رساند یعنی متکفل کار او خدا می¬شود، توکل در بعضی از روایات وارد شده که به معنای واقعی در زندگی خیلی اثر گذار است نه تفسیر اشتباهی که برای آن می¬شود که انسان دست رو