تذکرات اخلاقی

حسد

امام صادق علیه السلام می­فرمایند: «قال قال لقمان لإبنه: للحاسد ثلاثة علامات: یغتاب إذا غاب و یتملق إذا شهد و یشمت بالمصیبة».[۱] این روایت یک میزان برای حسد است گاهی انسان در برخورد با این روایات معیار و میزان سنجش خودش و دیگران را در مسائل اخلاقی و معنوی می­تواند بدست بیاورد. ما یک میزانی می­خواهیم که حداقل با آن بسنجیم آیا این راذئل در وجود ما هست یا نه و اگر هست در چه حد و اندازه­ای است آیا فضائل در ما وجود دارد یا نه؟ مثلاً فرض کنید کسی که همیشه دشمنی می­کند انسان ببیند که در خلوت خودش آیا دلش به این سمت می­رود که واقعاً برای او دعا کند یا نه؟ این خیلی مهم است؛ در

 سعادت مند ترین مردم

امیرالمؤمنین علی (ع) می‏فرماید: «أسعد الناس مَن عرف فضلنا و تقرّب إلی الله بنا و أخلص حبّنا و عمل بما إلیه ندَبنا و انتهی عمّا عنه نهینا فذاک منّا و هو فی دار المقامة معنا»؛ سعادتمندترین مردم کسی است که اولاً: فضل ما را بشناسد و معرفت به فضیلت و جایگاه ما داشته باشد، ثانیاً: به واسطه ما به خداوند تبارک و تعالی تقرب بجوید، ثالثاً: محبتش نسبت به ما مخلصانه باشد، رابعاً: آنچه را ما امر به انجام آن می‏کنیم انجام دهد و آنچه را نهی از آن می‏کنیم ترک کند که اگر این گونه بود از ما محسوب می‏شود و در روز قیامت در جوار ما خواهد بود. سعادتمندترین مردم کسی است که نسبت به اهل بیت (ع)

پیامبر رحمت

به مناسبت میلاد با سعادت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم و امام جعفر صادق علیه السلام لازم است مطالبی را عرض کنیم. روز هفدهم ربیع الاول روز ولادت پیامبر و امام صادق به اصطلاح ما نبی مکرم اسلام و رئیس مذهب است. یک نکته­ی اساسی که در مورد پیامبر مطرح است و به یک عنوانی مشهور شده پیامبر رحمت است «رحمةٌ للعالمین» امت پیامبر هم امت مرحومه هستند. همه پیامبران پیامبران رحمت بودند اهل عصمت انسان­های کاملی هستند که به عنوان اینکه صبغه الهی در آنهاست عین رحمت هستند اما مراتب آن فرق می­کند. در بین پیامبران پیامبر مکرم اسلام به عنوان پیامبر رحمت معرفی شده در جریان جنگ احد که فشار به پیامبر زیاد شده بود

پرهیز از لجاجت

رسول اکرم (ص) می‏فرمایند: «ایّاک و اللّجاجة فانّ اولها جهلٌ و آخرها ندامة» ؛ از لجاجت بپرهیزید که اول آن نادانی و آخرش هم پشیمانی است. این خیلی مهم است که انسان اعمال و رفتارش را مراقب باشد، در هر زاویه‏ای از زوایای فکر و روح انسان و در هر عملی از اعمال انسان می‏توان وجوه مختلف شر و خیر را تصویر کرد، باید ببینیم مرز بین استقامت و لجاجت، ایستادگی و لجاجت کجاست، این خیلی ظرافت می‏خواهد که انسان در رفتارها و زندگی خود به گونه‏ای عمل کند که رفتارش قلب نشود، چون گاهی بعضی امور باعث می‏شود که عمل انسان دگرگون می‏شود، اینکه گفته می‏شود پل صراط از مو باریک‏تر و از شمشیر تیزتر است به این معنی

 فخر فروشی

 روایتی از امیر المؤمنین علی(ع) در مورد تفاخر و فخر فروشی وارد شده حضرت می­فرماید: «من صنع شیئاً للمفاخرة حشره الله یوم القیامة أسود»[۱] کسی که کاری را برای فخر فروشی انجام دهد خداوند متعال روز قیامت او را سیاه محشور می­کند؛ فخر فروشی در جزئی ترین حالات مربوط به انسان شروع می­شود تا امور مهمه، از افراد عادی گرفته تا کسی که یک ریاست و موقعیتی دارد. نباید فکر کرد که فخر فروشی منحصر در کسی است که مثلاً از یک قدرت و موقعیتی برخوردار است یا از زیبایی برخوردار است. فخر فروشی یک حالت نفسانی است که جلوه می­کند ممکن است دو نفر که هر دو در شرایط اجتماعی و مالی یکسانی باشند مثلاً فقیر باشند اما همین

ادب در کلام 

در کلمات معصومین (ع) و رفتار آنها یکی از نکات محوری و مهم، ادب در کلام است، این ادب کلامی جلوه‏های مختلفی دارد و خیلی ظرافت دارد و مراتب مختلف برای آن متصور است. زشت گویی، فحش، لعن و سب و طعن در کلمات ائمه (ع) منع شده است، علی (ع) می‏فرمایند: «قولوا للناس احسن ما تحبون ان یقال فیکم فإن الله یبغض اللّعّان السبّاب الطّعّان علی المؤمنین» ؛ بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما گفته شود درباره دیگران بگویید، خداوند تبارک و تعالی شخص لعن کننده و نفرین کننده، سب کننده و طعن زننده بر مؤمنین را مبغوض می‏شمارد. کسی که اهل لعن کردن و دشنام دادن و طعنه زدن است مبغوض خداوند متعال است. ممکن است

 استمرار به عمل

امیر المؤمنین علی علیه السلام در مورد مداومت بر یک عمل خیلی تأکید دارند و می­فرمایند: «المداومة المداومة! فإن‌الله لم یجعل لعمل المومنین غایةً الا الموت.» [۱] مداومت و مداوت و استمرار در عمل داشته باشید. چرا انسان باید در هر کاری استمرار داشته باشد؟ اگر هر کسی در کارهایش استمرار داشته باشد موفق خواهد بود. یک رکن مهم وصول به نتیجه استمرار در عمل است این استمرار در عمل فرقی نمی­کند عمل عمل عبادی باشد که انسان در امور معنوی اگر بخواهد پیشرفت کند باید دائماً این را دنبال کند و در امور مادی نیز هم همین گونه است موفقیت در درس و هر امری اگر مداومت باشد، طبیعتاً موفیقت هم خواهد بود حال اگر یک انسان مؤمن برای

صدق

امیرالمؤمنین علی (ع) می‏فرماید: «ألْإِيمَان أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ عَلَى الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ» ؛ ایمان این است که صدق را ولو به ضرر توست بر کذب ولو به نفع توست مقدم بداری یعنی در راه صدق و راست‏گویی گام برداری و آن را بر دروغ و کذب ترجیح دهی هرچند به تو ضرر برساند. ما به ظواهر و سطوح عمل بیشتر توجه می‏کنیم تا به بواطن و عمق اعمال، در تعلیمات اهل بیت (ع) علاوه بر اینکه به سوی عمل به احکام و رعایت واجبات و ترک محرمات سوق داده می‏شود اما همه تلاش آنها این است که ما به عمق اعمال و آثاری که باید در ما داشته باشد توجه کنیم. علی (ع) در این روایت می‏فرماید: حقیقت

 اقسام شیعه

روایتی است از امام صادق علیه السلام که حضرت می­فرمایند: « الشِّيعَةُ ثَلَاثٌ مُحِبٌ‏ وَادٌّ فَهُوَ مِنَّا وَ مُتَزَيِّنٌ بِنَا وَ نَحْنُ زَيْنٌ لِمَنْ تَزَيَّنَ بِنَا وَ مُسْتَأْكِلٌ بِنَا النَّاسَ وَ مَنِ اسْتَأْكَلَ بِنَا افْتَقَر».[۱] شیعه و پیروان ما سه دسته هستند: یک دسته اهل محبت و مودت به ما هستند یعنی قلباً ما را دوست دارند و مودت به ما دارند؛ این محبت و مودت واقعی آثاری دارد از جمله تبعیت، پیروی و اینکه انسان اعمال و رفتارش رنگ و بوی اهل بیت (ع) پیدا کند. دسته و گروه دوم کسانی هستند که اسم ما اهل بیت بر آنهاست اما خیلی محب و وادّ نیستند؛ اسماً شیعه هستند و رسماً شیعه نیستند ما نیز زینت آنها هستیم که البته

تلاوت قرآن

درباره تلاوت و قرائت قرآن توصیه زیادی شده که کسی که قرآن قرائت کند مورد توجه خداوند متعال و ملائکه الهی قرار می‏گیرد و خانه‏ای که در آن قرآن تلاوت شود نزد اهل آسمان می‏درخشد. درباره تلاوت قرآن و گوش دادن به قرآن روایات زیادی وارد شده که در کتاب فضل القرآن کافی به این روایات اشاره شده است. در روایتی از رسول گرامی اسلام وارد شده که: «مَن اشتاق إلی الله فلیستمع کلام الله»؛ کسی که به سوی خدا اشتیاق دارد پس کلام خدا را استماع کند. در امور دیگر هم مطلب از همین قرار است. اگر کسی مشتاق کسی باشد یکی از جلوه‏های متعارف آن این است که صدای او را بشنود و شاید سخن گفتن برترین جلوه