تذکرات اخلاقی

علل ایجاد انقلاب باعث بقای انقلاب هستند

ایام، ایام دهه فجر انقلاب اسلامی است و فردا به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی روز ۲۲ بهمن ماه راهپیمایی صورت می‏گیرد. لذا ما نیز به همین مناسبت چند کلمه‏ای را در این باره عرض می‏نماییم. یک فرقی که انقلاب اسلامی ایران با اقران و امثالش در قرن حاضر و قرن‏های گذشته در نقاط مختلف جهان دارد، این است که انقلاب اسلامی ایران ریشه دینی دارد. اهداف انقلاب اسلامی، اهداف دینی و الهی است. شعارها و آرمان‎های آن الهی است. انقلاب‎های بزرگ دنیا در قرون اخیر مثل انقلاب روسیه و انقلاب فرانسه عمدتاً بر اساس تقاضای وضعیت بهتر معیشتی و آزادی شکل گرفت. عمدتاً این دو محور، یعنی استبداد و انسدادی که در جامعه آن روز این کشورها به وجود آمده

اهتمام به نیکی

رسول گرامی اسلامn خطاب به ابوذر می فرماید: یَا اباذر! هُمَّ بِالْحَسَنَةِ وَ إِنْ لَمْ تَعْمَلْهَا لِکَیْلَا تُکْتَبَ مِنَ الْغَافِلِینَ [۱] جمله بسیار مهم و بارزشی است یعنی به حسنه و عمل نیکو و خیر و به فعل خوب اهتمام داشته باشید و همّتتان را معطوف به حسنات کنید ولو آنرا انجام ندهید سپس حکمت این دستور را می فرماید. اینکه انسان نسبت به حسنات اهتمام داشته باشد خیلی مهم است یعنی معلوم می شود نفس اهتمام به حسنات مرحله ای است که برای انسان و سعادت و کمال نفسانی و روحانی انسان مهم است همانطور که اهتمام به سیئات ولو اینکه انسان عمل نکند برای انسان مضر است یعنی کسی که فکر او گناه باشد ولو اینکه گناه نکند،

 کیاست

نقل احادیث ائمه معصومینb یک تذکر و یاد آوری است. اساس اصلاح انسان به همین تذکرهاست یعنی انسان به چیزی بیشتر از تذکر احتیاج ندارد. زیرا در فطرت و درون انسان ندای حق و حق طلبی و حقیقت خواهی همیشه وجود دارد و تذکرات باعث می شود آن نداهای درونی شنیده شود. همه‏ی ما همیشه محتاج تذکر هستیم. امیر المومنین j درباره کیاست، روایات و مطالبی را بیان کرده اند. در مورد مسئله کیاست از سایر ائمه معصومین b  و وجود مقدس پیامبر گرامی اسلامn هم کلمات نورانی وارد شده که با دقت و نگاه اجمالی به آنچه که اهل بیت b و شخص پیامبر n فرموده اند، می توانیم بگوییم که کیاست دو شعبه و دو سطح دارد. این

آمر به معروف و ناهی از منکر، خلیفه خدا و رسول خدا  در زمین است

از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که می‏فرمایند «عَنِ النَّبِيِّ (ص) قَالَ: مَنْ‏ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ‏ وَ نَهَى‏ عَنِ‏ الْمُنْكَرِ فَهُوَ خَلِيفَةُ اللَّهِ‏ فِي‏ الْأَرْضِ‏ وَ خَلِيفَةُ رَسُولِه»[۱]؛ رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم می‏فرمایند: کسی که به معروف امر کند و از منکر نهی کند، خلیفه خدا در زمین و خلیفه رسول خدا است. جانشین خدا در زمین و جانشین رسول خدا است. این واجب آن قدر مهم است که عامل آن را جانشین خدا و رسول خدا معرفی کرده. قطعاً اگر کسی به این عمل کند، معلوم می‏شود یک نسبت و رابطه ای با مستخلف پیدا می‏کند. انسان آمر به معروف، یک نسبت و ارتباطی با خدا پیدا می‏کند. خلیفه و جانشین در همه موارد،

غضب کلید همه شرور

امام صادق(ع) می فرماید: الغضب مفتاح کل شرٍ غضب کلید هر شری است. اگر انسانی در قوه غضبیه اش از حد خود خارج شود،کلید همه شرور را در دست گرفته است. قوای انسانی مانند غضب و شهوت و … هم جنبه افراط در آن ناپسند است و هم جنبه تفریط. آنچه در قوای انسانی مطلوب است اعتدال است یعنی در مباحث اخلاقی اعتدال بین قوای نفسانی یکی از موضوعات مهم در سعادت و کلید رستگاری انسان است. اعتدال در قوه شهوانی لازم است مطلق شهوت ناپسند نیست، بلکه باید اعتدال در آن رعایت شود لذا تفریط در قوه شهوت هم مردود است. اگر قوه شهوت در کسی به طور کلی کنار گذاشته شود، خلاف نظام خلقت است زیرا بقای نسل

 اثر شخصی و عمومی گناه

پیامبر خدا (ص) فرمودند: «إِنََّ الْمَعْصِيَةَ إِذَا عَمِلَ‏ بِهَا الْعَبْدُ سِرّاً لَمْ تَضُرَّ إِلَّا عَامِلَهَا، وَ إِذَا عَمِلَ بِهَا عَلَانِيَةً وَ لَمْ يُغَيَّرْ عَلَيْهِ أَضَرَّتْ بِالْعَامَّة»[۱]؛ اگر عبدی معصیت کند و این در خفا و پنهانی انجام شود مسلّماً به عاملش آسیب می‏زند. در این تردیدی نیست ولی آسیب فقط به عامل معصیت است. ضرری را متوجه دیگران نمی‏کند. اما اگر عبد و بنده خدا به نحو آشکار معصیت انجام بدهد به همه ضربه می‏زند. این نکته مهمی در رابطه با ذنب و گناه است یعنی هر آنچه که در محیط شرع به عنوان گناه شناخته شده، معلوم می‏شود که یک جنبه شخصی دارد و یک جنبه عمومی؛ در بحث‏های حقوقی دیده‏اید که می‏گویند جنبه شخصی جرم و گاهی تعبیر

سخنان و رفتارهای تفرقه انگیز بهانه شیعه هراسی

این ایام، ایام ولادت با سعادت نبی مکرم اسلام، خاتم انبیاءJ است. وجود مقدس پیغمبر اکرمJ، کامل ترین، وسیع ترین و ارزشمند ترین وجود در عالم هستی است. یعنی مقرب تر از پیغمبر اکرمJ در این عالم نیست. سعه‏ی وجودی، میزان تقرب  انسان به ذات باری تعالی است. اصلا معنای قرب چیست؟ نزدیک شدن به خداوند که هدف غائی خلقت و عبادات و اعمال و رفتار ما است به چه معناست؟ قطعا منظور از این نزدیکی، نزدیکی مکانی نیست. اصلا این مسئله یعنی نزدیکی مکانی و جسمی و… در اینجا تصور نمی شود. پس منظور از قرب چیست؟ انسان مقرب تر به خداوند کیست؟ هر چه کمال وجودی بیشتر باشد، قرب هم بیشتر است. لذا اگر کسی، عمری را عبادت

اهمیت سلام کردن

یکی از مسائلی که به حسب ظاهر مسئله ساده و امر پیش پا افتاده‏ای است و شاید ما درباره‏اش فکر نکنیم یا اهمیتی به آن ندهیم، مسئله سلام کردن است. این مسئله خیلی مورد توجه واقع نمی‏شود که چرا این قدر در کلمات معصومین (ع) به خصوص رسول خدا(ص) بر این مسئله تأکید شده است. آثار مهمی که این عمل هم برای خود اشخاص و هم در جامعه به دنبال دارد، مورد توجه قرار نمی‏گیرد. مسئله‏ای که هم موجب تکامل روحی انسان است و هم پاداش اخروی و ثواب دارد و هم آثار اجتماعی مهمی دارد اما متأسفانه توجهی به آن مخصوصاً از ناحیه ما طلاب نمی‏شود. مکرراً انسان می‏بیند که در یک مسیری مثلاً طلاب و روحانیون از کنار

 پرهیز از غلو

یکی از مسائلی که به طور جدّی در کلمات رسول خدا و ائمه معصومین (ع) هشدار و بیدارباش نسبت به آن داده شده، مسئله غلو است. معنای غلو معلوم است؛ زیاده روی و تجاوز از حدّ شیء را غلو گویند. پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) کأنّ آینده امت اسلامی را می‏دیدند و نگران این خطر بودند. نگرانی هم به حسب تجربه امم گذشته بوده و هم به طور طبیعی با ملاحظه رفتار مردم؛ شخصی که مردم را بشناسد و جامعه شناس باشد، می‏فهمد که مردم در امور، افراط و تفریط دارند. وقتی مردم در امور عادی زندگیشان افراط می‏کنند، قهراً در مسائل اعتقادی نسبت به رسول خدا و اهل بیت هم همین اتفاق می‏افتد یعنی نگرانی رسول خدا و

کیاست

نقل احادیث ائمه معصومینb یک تذکر و یاد آوری است. اساس اصلاح انسان به همین تذکرهاست یعنی انسان به چیزی بیشتر از تذکر احتیاج ندارد. زیرا در فطرت و درون انسان ندای حق و حق طلبی و حقیقت خواهی همیشه وجود دارد و تذکرات باعث می شود آن نداهای درونی شنیده شود. همه‏ی ما همیشه محتاج تذکر هستیم. امیر المومنین j درباره کیاست، روایات و مطالبی را بیان کرده اند. در مورد مسئله کیاست از سایر ائمه معصومین b  و وجود مقدس پیامبر گرامی اسلامn هم کلمات نورانی وارد شده که با دقت و نگاه اجمالی به آنچه که اهل بیت b و شخص پیامبر n فرموده اند، می توانیم بگوییم که کیاست دو شعبه و دو سطح دارد. این