تذکرات اخلاقی

تلاش در  طلب معیشت، کفاره بعضی گناهان

پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «إِنَّ مِنَ اَلذُّنُوبِ ذُنُوباً لاَ يُكَفِّرُهَا صَلاَةٌ وَ لاَ صَدَقَةٌ قِيلَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَمَا يُكَفِّرُهَا قَالَ اَلْهُمُومُ فِي طَلَبِ اَلْمَعِيشَةِ.» [۱] بعضی از گناهان، گناهانی هستند که نماز و صدقه آن ها را جبران نمی کند. بعضی از گناهان که حق الناس است، کفاره اش اداء حق الناس است و توبه بعضی از گناهان که حق الله است، استغفار است. (البته بعضی از گناهان آثار وضعی دارد که در جای خود باید بحث شود.) ولی پیامبر اکرم(ص) می فرماید: قسمی از گناهان، گناهانی هستند که با نماز و صدقه از بین نمی روند و جبران و پاک نمی شوند. پس چه چیزی این گناهان را پاک می کند؟ «اَلْهُمُومُ فِي طَلَبِ اَلْمَعِيشَةِ.» همت، جدیت و تلاش

 سخن نیکو

امام حسن عسکری(ع) می فرماید: وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا مُؤمِنِهُمْ وَ مُخالِفِهُمْ، أمّا المؤمِنونَ فَیَبْسُطُ لَهُمْ وَجْهَهُ وَ أمّاالْمُخالِفونَ فَیُکَلِّمُهُمْ بِالْمُداراةِ لاِجْتِذابِهِمْ اِلىَ الاْیمان[۱]. با مردم به نیکویی سخن بگویید. زبان نیکو قطعا برای دوست و دشمن مؤثر است. زبان نیکو باعث نزدیکتر شدن دوست می شود و برای غیر دوست هم باعث تحبیب می شود، البته در مواقعی با دشمن نیز باید با درشتی سخن گفت که احساس نکند این جا ضعف و زبونی وذلت وجود دارد. در این روایت منظور از «مؤمنهم و مخالفهم»؛ پیروان مکتب اهل بیت و غیر پیروان اهل بیت است. می فرماید: با پیروان مکتب اهل بیت یعنی شیعه و غیر مکتب اهل بیت یعنی عامه با همه به نیکویی سخن بگویید. واقعا ما

عظمت پیامبر(ص) و اهمیت وحدت

در مورد عظمت شخصیت پیامبر هرچه بگوییم کم گفتیم و چه بسا اصلا نمی توانیم بزرگی و عظمت آن شخصیت را تبیین کنیم. این که قرآن در مورد او می فرماید: ﴿ وَإِنَّكَ لَعَلی خُلُقٍ عَظيمٍ ﴾ حقیقت این خلق العظیم را نمی توانیم درک کنیم. آیات زیادی در قرآن در مورد شخصیت پیامبر نازل شده است. در روایات نیز ائمه معصومین(ع) دراین رابطه مطالب زیادی فرمودند، مثلا امام صادق(ع) به نقل از سلمان فارسی می فرماید: خود پیامبر فرمود که خداوند من را از درخشندگی نور خودش آفرید.[۱] این شخصیت با این عظمت که حتی جبرئیل وقتی می خواست بر او نازل شود اذن می طلبید، شخصیتی که جبرییل نیز همراه او در شب معراج نتوانست به مقاماتی که

لزوم بررسی صحت شنیده ها

قال الإمام حسن علیه السلام: «…بَینَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ أَرْبَعُ أَصابِعَ، ما رَأَیتَ بِعَینَیکَ فَهُوَ الْحَقُّ وَ قَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَیکَ باطِلاً کَثیرًا…»[۱] امام حسن (علیه السلام) فرمودند: بین حقّ و باطل به اندازه چهار انگشت فاصله است، آنچه با چشمت بینى حقّ است و چه بسا با گوش خود سخن باطل بسیارى را بشنوى. امام(ع) می خواهند بفرمایند: انسان تا به چیزی یقین پیدا نکرده و برایش محرز نشده، به شنیده ها اعتنا نکند. بین حق و باطل چهار انگشت فاصله است، آن چه به چشم دیده شد حق و واقعیت است. اما اگر چیزی را ندیدید، به صرف این که فلان و فلانی گفتند و یا می گویند این اتفاق افتاده یا فلانی این حرام را انجام داده، قبول

 سه امر نجات دهنده

امام سجاد(ع) می فرمایند: «ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ لِلْمُؤْمِن: كَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَ اغْتِیابِهِمْ، وَ إشْغالُهُ نَفْسَهُ بِما یَنْفَعُهُ لاِخِرَتِهِ وَ دُنْیاهُ، وَ طُولُ الْبُكاءِ عَلى خَطیئَتِهِ»[۱] سه چیز مایه نجات انسان می شود: حفظ زبان از سخن گفتن در مورد دیگران و غیبت مردم. حضرت می فرمایند: حفظ زبان از سخن گفتن در مورد مردم باعث نجات انسان است. گاهی کأنه به این توجه نداریم که این چه گرداب و باتلاق خطرناکی است. درباره همه چیز و همه کس حرف می زنیم و اظهار نظر می کنیم و غیبت می کنیم آن هم با احساس وظیفه دینی. بسیار عجیب است، انسان می بیند اتهام می زنند، غیبت می کنند به این که او فاسد است، او خائن است، او حرام

 اجتماع باشکوه اربعین قدرت نمایی محبّین اهل بیت(ع) در برابر کفر و اباحی‎گری و افراطی‎گری در دایره اسلام است

به مناسبت این ایام لازم دیدم با استناد به روایات اهمیت حرکت عمومی مردم در ایام اربعین را بیان کنم. روایتی از موسی بن جعفر(ع) است که در کامل الزیارات آمده است. امام کاظم(ع) می‎فرماید: «أَدْنَى مَا يُثَابُ بِهِ زَائِرُ أَبِي عَبْدِاللَّهِ(ع) بِشَطِّ فُرَاتٍ‏ إِذَا عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ وَ وَلَايَتَهُ أَنْ يُغْفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّر». کمترین چیزی که به زائر امام حسین(ع) پاداش داده می‎شود، این است که تمام آنچه که در گذشته به عنوان گناه از او سر زده و آنچه که بعد از آن سر می‎زند، بخشیده می‎شود. اما این شرط دارد: «إِذَا عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ وَ وَلَايَتَهُ». این خیلی مهم است. خیلی‎ها می‎گویند با این روایت خیال ما راحت است؛

برتری عالم عامل بر عابد

در جلسه قبل مطالبی درباره­­ وجه اهمیت علم و برتری عالم و فقیه نسبت به عابد بیان شد. رسول خدا (ص) در روایتی می فرمایند:    «فَقِيهٌ‏ وَاحِدٌ أَشَدُّ عَلَى‏ الشَّيْطَانِ‏ مِنْ‏ أَلْفِ‏ عَابِد»[۱]؛ وجود یک فقیه بر شیطان، شدیدتر و سخت تر و مشقت بارتر است از وجود بیش از هزار عابد. اگر هزار عابد کار شیطان را سخت می کنند یک فقیه از هزار عابد بر شیطان گران تر است. در این جلسه اشاره­ای می کنم به این که عالمی این ارزش و برتری را دارد، عالمی در روز قیامت می تواند شفاعت کند، عالمی اشد بر شیطان از هزار عابد است که به علمی که خداوند تبارک و تعالی عبادت می شود عامل باشد. عالم با همه ارزشی

 اطاعت و عبادت  عالمانه خداوند

امروز، روز اول سال تحصیلی جدید است و ما طبق معمول، ابتدا از باب تیمّن و تبرک، روایتی از وجود مقدس ائمه معصومین(ع) می‎خوانیم و إن شاء الله به سراغ بحث خواهیم رفت. روایت از امام صادق(ع) است که می‎فرماید: «إِذَا كَانَ‏ يَوْمُ‏ الْقِيَامَةِ بَعَثَ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَّ الْعَالِمَ وَ الْعَابِدَ فَإِذَا وَقَفَا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قِيلَ لِلْعَابِدِ انْطَلِقْ إِلَى الْجَنَّةِ وَ قِيلَ لِلْعَالِمِ قِفْ تَشْفَعْ لِلنَّاسِ بِحُسْنِ تَأْدِيبِكَ لَهُم‏».[۱] امام صادق(ع) می‎فرماید: روز قیامت که فرا برسد، خداوند تبارک و تعالی هم علما و هم عُبّاد را برمی‎انگیزاند؛ عالم و عابد، یعنی دو صنف و دو سنخ از مردم را برمی‎انگیزد. بعد که این‎ها برانگیخته شدند، در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی می‎ایستند؛ به عابد

 بهره برداری از فرصت ها

برای ایام تعطیلات خود برنامه ریزی کنید. چه این که بدون برنامه در یک چشم به هم زدن فرصت تمام می شود، برنامه ریزی شرط مهم برای بهره برداری بیشتر است. الان بگویید چهار ماه و نیم وقت دارم و در این مدت این کار را انجام می دهم. مقاله بنویسید و بخوانید، توانایی های که در طول سال تحصیلی امکان فراهم کردنش نیست را فراهم کنید. دنیای جدید، ابزارهای جدید و توانایی های جدید می خواهد. با روش تحقیق، روش مقاله نویسی و روش پژوهش بیشتر آشنا شوید. قلم یک شبه خوب نمی شود، کسی که می خواهد اهل قلم و اهل نوشتن شود کار علمی کند. باید تمرین و تلاش کند و این فرصت ها بهترین فرصت است.

 استفاده از فرصتها

باور کنید روزهایی خواهد آمد که حسرت همین ایام را خواهید خورد؛ حسرت حضور در این جلسات درس و بحث و فرصت مطالعه. لذا قدر بدانید و غنیمت بشمارید؛ الان جوان هستید و توانایی دارید؛ من بزرگانی را دیدم و از خودشان شنیدم که به جایی رسیده بودند حال یک صفحه کتاب خواندن و مطالعه را هم نداشتند. بعضی از شماها الان می‎گویید حال نداریم مطالعه کنیم؛ این حال نداشتن یعنی تنبلی. ولی آن حال نداشتن واقعاً ضعف جسمانی شدید بود که حتی یک کتاب نمی‎توانستند بخوانند. یا کسانی را دیدم که آرزو می‎کنند ای کاش چشم آن‎ها آنقدر توان داشت که بتوانند دو خط کتاب بخوانند ولی چشم آنقدر ضعیف شده که نمی‎توانند ببینند. این نعمت‎ها برای ما همیشگی