آثار مطالعه و دقت در مطالب علمی

در همه اینها عمده دلیل این فتاواست، اینجا بحث استدلالی است و شما هم باید در بین این مباحث با نحوه استدلال آشنا شوید؛ یعنی اینها در حقیقت تمریناتی است، این فروعی که ما اینجا بحث می‌کنیم و ادله را مطرح می‌کنیم و مورد نقد و بررسی و اشکال قرار می‌دهیم، هر کدام از این مسائل یک تمرین است و اگر شما پا به پای این مسائل همراهی کنید و کار کنید و مطالعه کنید، گام به گام به اجتهاد نزدیک می‌شود. اجتهاد همین است؛ اجتهاد یعنی اینکه انسان قدرت و توانایی داشته باشد از ادله، حکم را استفاده کند. همین مسأله هفده را شما مشاهده کردید که چقدر بحث داشت؛ اگر هر جلسه با این سیر بحث همراهی کنید، یعنی واقعا آمادگی داشته باشید، قبل از کلاس مطالعه کنید و ذهنتان را به کار بیندازید، نقد و اشکالاتی که می‌شود را به راحتی نپذیرید؛ حتی حرف‌های من را باید شما روی آن فکر کنید که اینها چقدر استحکام و چقدر ضعف و اشکال دارد. ما در همه این مسائل سعی می‌کنیم هیچ قول و دلیلی را فروگذار نکنیم. اجتهاد همین است؛ شما هم این را یک امر دور از دسترس ندانید؛ نگویید ما که نمی‌‌خواهیم مجتهد شویم. چرا نمی‌خواهید مجتهد شوید؟ وقتی توانایی دارید باید مجتهد شوید؛ اگر استعداد دارید ولی دنبال نکنید، مسئول هستید. یک طلبه با استعداد و درس‌خوان را مؤاخذه می‌کنند که چرا مجتهد نشدی؟ این اصلا وظیفه شماست. بله، یک کسی توانایی محدود دارد؛ حتی استعدادهای متوسط با کار و تلاش و کوشش و پیگیری به مراتب عالی علمی دست پیدا می‌کنند و استعدادهای نسبتا قوی در اثر کم کاری درجا می‌زنند و متوقف می‌شوند.

شما بسیاری از دانشمندان را نگاه کنید؛ همه اینها نبوغ علمی خاصی نداشتند، استعداد یا هوش فوق العاده نداشتند. بخشی از آنها کسانی بودند که کار و تلاش شبانه‌روزی داشتند. همه آنها مشکلات داشتند، کمتر کسی در بین آنها بوده که مشکل نداشته و همه چیز برای او مهیا بوده است. زندگی‌های آنها را ببینید که با چه سختی‌هایی دست و پنجه نرم کردند؛ چه در حوزه و دایره علوم اسلامی و چه در خارج از دایره علوم اسلامی. آن انگیزه و عشق و علاقه باشد، باید این سختی‌ها را تحمل کرد. عرض من این است که برای دستیابی به قدرت استنباط و اجتهاد هیچ روزی را رها نکنید و به امید فردا نباشید. الان بیاییم و برویم، دیگر فرصت و زمانی نیست؛ اینطور که زمان مخصوصی را برای شما نگه دارند و شما را ببرند در آن زمان و آن اتفاق بیفتد. همه اینها در همین ایام، همین روزها، همین رفت و آمدهای عادی که ما برای آن اهمیت قائل نیستیم، شکل می‌گیرد. توانمندی علمی و رشد علمی و مسائل اخلاقی هم همین است؛ در همین رفت و آمدهای روزانه و عادی، همین آدم‌ها هر روز با هم می‌آیند و می‌روند اما یکی روز به روز دارد این پله‌ها را طی می‌کند و بالا می‌رود و یک کسی اینجا می‌آید و وقتی بیرون می‌رود، کأن با قبل از آمدن هیچ فرقی نکرده است. چون اینجا که نشسته حواسش در کوچه و خیابان است و اصلا فکر نمی‌کند و زحمت فکر کردن به خودش نمی‌دهد و تلاش نمی‌کند. بله، اینکه آدم بخواهد تمرکز کند مقداری سخت است؛ اینکه آدم تلویزیون نگاه کند، بگو و بخند داشته باشد، این راحت است و طبع آدم با این بیشتر سازگار است. زحمت می‌خواهد؛ هیچ کسی در هیچ رشته‌ای بدون زحمت به هیچ کجا نرسید.

همین روزها و همین لحظه‌ها و فرصت‌ها برای شما فرصت‌های طلایی و سازنده آینده علمی و غیرعلمی شماست. این فرصت‌ها و لحظه‌ها دیگر تکرار نمی‌شود. ایام جوانی بهترین فرصت برای پرداختن به این امور است. کسانی که شخصیت‌های بزرگ علمی شدند در طول تاریخ، شیخ انصاری هم با جمع زیادی می‌رفت کلاس، آدم‌هایی پایین‌تر از ایشان. همه با هم می‌رفتند و می‌آمدند اما کسانی که این فرصت‌ها را قدر دانستند، بالاخره رشد کردند. واقعا این فرصت‌ها حیف است؛ نکند که چند سال در این درس‌ها و در بحث‌ها شرکت کنید و برایتان از این جهت ثمره‌ای نداشته باشد.

به هر حال ملازمه‌ای که ما این چند روز درباره آن بحث می‌کردیم که بین حرمت نکاح و جواز نظر وجود دارد، این ملازمه مطلق نیست. ما می‌گوییم حرمت نکاح با جواز نظر ملازمه دارند به شرطها و شروطها؛ اگر آن شرایط موجود باشند این ملازمه ثابت است. این را به عنوان یک قاعده فقهی در باب نکاح می‌توانیم از آن یاد کنیم. این یک قاعده فقهی است؛ الملازمة بین حرمة النکاح و جواز النظر. منتهی شرط دارد؛ شرط آن چیست؟ حرمت نکاح ذاتی یا عرضی یا ناشی از زوجیت باشد؛ عقوبت و کیفر نباشد، قابل زوال نباشد و حرمت تکلیفی محض هم نباشد. اگر این شرایط و امور فراهم شد، این ملازمه ثابت است. پس در جایی که حرمت تکلیفی محض هست، جواز نظر ثابت نیست. در جایی که حرمت موقت است، جواز نظر ثابت نیست؛ در جایی که حرمت ناشی از اموری است غیر از زوجیت، غیر از رضاع، غیر از پیوندهای خویشاوندی، جواز نظر ثابت نیست. اگر حرمت ابدی نباشد، جواز نظر ثابت نیست ولی اگر این شرایط فراهم باشد، می‌توانیم ادعا کنیم ملازمه بین حرمت نکاح و جواز نظر را.