پیامبر (ص) از نگاه علی (ع)

هفدهم ربیع الاول روز ولادت با سعادت حضرت ختمی مرتبت، رسول گرامی اسلام (ص) و میلاد رئیس مذهب تشیع امام جعفر صادق (ع) است. در مورد پیامبر اکرم(ص) اگر بخواهیم یک شناخت صحیح تر و کامل تر و نزدیک به واقع پیدا کنیم، چاره ای نداریم جز اینکه رجوع کنیم به قول کسانی که اعرف الناس هستند به وجود پیامبر. در مرتبه اول، خداوند تبارک و تعالی است. ببینیم خداوند چگونه پیامبر را معرفی کرده است؛ خداوند وجود پیامبر را چگونه موسع کرده و چگونه تربیت کرده و انتظار خداوند تبارک و تعالی از ما چیست؟ ما باید چه نسبتی با پیامبر داشته باشیم؟ و نیز دست پروردگان پیامبر، اصحاب و یاران پیامبر(ص) و مهم تر از همه اهل بیت پیامبر(ص) و در رأس همه امیرالمؤمنین (ع). امیرالمؤمنین (ع) در جاهای مختلف، در نهج البلاغه و خطبه ها و روایات و احادیثی که از امیرالمؤمنین رسیده ببینید چگونه نسبت به پیامبر، شیفتگی و عشق دارد و چگونه پیامبر را معرفی می‎کند.

امیرالمؤمنین کسی است که می‎گوید من از کودکی در دامن پیامبر بزرگ شده ام. من مثل کودکی که از مادرش شیر می‎خورد، از پیامبر علم و اخلاق و توحید آموختم. همه شخصیت امیرالمؤمنین به لطف الهی در دامن پیامبر شکل گرفته است. برای همین است که در غم رحلت پیامبر می‎فرماید هیچ مصیبتی سنگین تر از مصیبت از دست دادن پیامبر نیست و نبوده و پس از آن نخواهد بود و مصیبت بعد از رحلت پیامبر پایان پذیر نیست.

امیرالمؤمنین (ع) می‎فرماید پیامبر با عنایات خداوندی و به وسیله جبرائیل از کودکی و شب و روز برای تخلق به اخلاق الله  توجیه می‎شد و مربی دائمی داشت تا اخلاق الله در او متجلی شود. پیامبر به تعبیر امیرالمؤمنین در کوه حرا خلوت می‎کند و با خدا راز و نیاز می‎کند که آمادگی و شایستگی دریافت وحی پیدا کند. ببینید یک تربیت و تلاش خودش و راز و نیاز خودش، او را به آن مرحله از استعداد و شایستگی می رساند که مبلغ رسالت الهی و حامل وحی الهی شود. امیرالمؤمنین در جای دیگری می‎فرماید: خداوند اخلاق عالیه همه بشریت را به پیامبر تعلیم داد و به او برای تخلق به این اخلاق یاری رساند. معلوم می‎شود انسان اگر بخواهد به اخلاق عالیه برسد، هم خودش باید زحمت بکشد و هم یاری الهی می‎خواهد. اگر لطف الهی نباشد انسان نمی‎تواند متخلق به این اخلاق باشد.

در بیانی دیگری امیرالمؤمنین می‎فرماید: پیامبر با کرامت بود؛ اصلاً او در معدن کرامت و بزرگواری متولد شد و در گهواره عفت و پاکیزگی رشد کرد. امیرالمؤمنین در رابطه با شجاعت پیامبر می‎فرماید: آن چنان شجاع و با صلابت بود و در برابر دشمن می ایستاد که دیگران به عنوان سپر در پشت او احساس ایمنی می‎کردند. ایشان جلوتر از همه بود و در عین حال بقیه مجاهدان کأنه او را سپر خود می دانستند؛ بر عکسِ رهبران و فرماندهانی که در جنگ ها عقب هستند و سربازان جلو هستند اما پیامبر در جنگ آن چنان با شجاعت می جنگید که سایرین او را سپر قرار می دادند.

امیرالمؤمنین در مورد استقامت پیامبر می‎فرماید: در ابلاغ رسالت هیچ کوتاهی نداشت و بدون هیچ عذر تراشی در راه خدا می جنگید. در جای دیگر می‎فرماید: پیامبر برای اعتلای کلمة الله همه عزیزان خود را به کام خطر می‎فرستاد. پیامبر به گونه ای بود که اگر همه در مقابل او می ایستادند، او در مسیر خودش استوار بود. امیرالمؤمنین می‎فرماید اگر همه دشمنان در تکذیب رسالت هم‎دست بودند و با اتحاد بر علیه او کینه ورزی می‎کردند اما اینها هیچ گاه باعث نشد که پیامبر از دعوت حق باز بماند. این فراز و نشیب‎ها و تهدیدها و فشارها، باعث نشد که از این مسیر باز بماند.

امیرالمؤمنین می‎فرماید: پیامبر کسی بود که دنیا و مظاهر فریبنده آن را کوچک می‎شمرد، البته نه به این معنا که از دنیا استفاده نکند اما در نزد او دنیا و مظاهر فریبنده دنیا خوار بود و سعی می‎کرد دنیا را در چشم دیگران هم خوار کند. به هر حال: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة» امیرالمؤمنین (ع) می‎فرماید زندگی پیامبر بهترین سرمشق است برای کسی که به دنبال الگو و سرمشق برای زندگی است و هر کسی که به دنبال بزرگی است، زندگی پیامبر برای او مایه فخر و بزرگی است.

ما چنین سرمایه هایی داریم، امیرالمؤمنین پیامبر را اینگونه معرفی کرده است. ما باید به این شخصیت اقتدا کنیم که مقتدای خود امیرالمؤمنین بوده است. گاهی ما می بینیم آنقدر که در اذهان اهتمام به امیرالمؤمنین داده می‎شود، به پیامبر به آن اندازه اهمیت داده نمی‎شود؛ در حالی که پیامبر ولی الله بالاصالة بود و امیرالمؤمنین ولی الله بالعرض است. پیامبر مقتدای امیرالمؤمنین است. این پیامبر با این شخصیت باید الگوی ما باشد و الگوی تمام نمای زندگی ما در زندگی خصوصی و ارتباط با دوستان و ایستادگی در مقابل دشمنان و نزدیک کردن قلوب به یکدیگر و کرامت و مهربانی. اخلاق پیامبر آن قدر اخلاق مهربانانه و دلسوزانه بود که در قرآن خداوند متعال می‎فرماید بیم آن می رود که بخاطر این مهر و محبت و دلسوزی که مردم نسبت به داری، جان خود را از دست دهی.

خداوند ان‎شاء الله به ما توفیق پیروی و اقتدا به شخصیت والای پیامبر مکرم اسلام را عنایت بفرماید.