حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «ما یسرنی لو متّ طفلاً و ادخلتُ الجنة و لم اکبر فاعرف ربّی»
میفرمایند: من به هیچ وجه مسرور نمیشوم از اینکه در دوران کودکی بمیرم و داخل بهشت شوم و بزرگ نشوم تا معرفت به پروردگارم پیدا کنم.
در اینکه انسان اگر در دوران کودکی از دنیا برود یعنی زمانی که هنوز تاج تکلیف بر سر او نهاده نشده به بهشت داخل میشود بحثی نیست چون به مرحلهای نرسیده تا نافرمانی خداوند را کرده که مستحق جهنم شود اما جای نگرانی وجود دارد و آن اینکه طفل وقتی به بهشت داخل میشود سطح درک و معرفتش پایین است و درجه او در بهشت یک درجه پایینی است اما اگر این طفل بزرگ شود و البته معرفت او بالا رود درجات او در بهشت افزون میشود؛ امیرالمؤمنین(ع) میفرماید که من خوش نداشتم و ندارم که در کودکی از دنیا بروم و وارد در بهشت شوم بدون معرفت؛ این تأکید بر اهمیت معرفت است. درجه معرفت انسان مبیِّن و معیِّن جایگاه انسان در بهشت است.
نکتهای که در ذهن عموم مردم و ما وجود دارد این است که پاداش و ثواب و درجات بهشت را بر اساس عمل میدانیم و عمل را فقط را برخی از عبادات و اموری که جنبه عملی دارد، میدانیم اما واقع مسئله بر اساس تعالیم و آموزههای دینی این است که اساس شخصیت و جایگاه و منزلت انسان به میزان معرفت اوست (معرفت نه یعنی دانش و چند اصطلاح) کسی که تلاش بکند که فهم درست از مسائل و جهان پیرامون خودش و نظام هستی و از حقائق و معارف پیدا کند، درجه او بالا میرود؛ اینکه این همه روی فضل علم و علماء و متعلم تأکید شده برای این است که مهمترین رکن سعادت بشر معرفت اوست.
واقعاً این فرصت برای من و شما فراهم شده؛ این فرصت که برترین جایگاه و منزلتها را در بهشت داشته باشیم، فراهم است و این هر روز در اختیار ماست و ما از آن غافل هستیم. به دنبال چه چیزی هستیم؟ ما با این بستری که برایمان فراهم است از همین جلسات درسی که در آن هستیم اگر با خلوص نیت باشد این باعث رفعت ما میشود. بهرحال باشد توجه بکنیم به فقه اکبر و معرفت خداوند، قرآن و معارف الهی و امثال اینها؛ اگر کسی با دلیل بهتر خداوند را بشناسد آیا این جایگاه او را بالا نمیبرد؟ قطعاً بالاتر میبرد یعنی هر تلاش علمی برای افزایش معرفت خودمان انجام دهیم از خواندن حدیث، یا مسئلهی فقهی یا امثال اینها ما را به اوج میبرد و اما ما به این توجه نداریم و از آن غافل هستیم.
مگر غیر از این است که ما میخواهیم تلاش کنیم در درجه اول وارد جهنم نشویم اگر هم بهشت میرویم، درجات بالا برویم؛ نباید فکر کرد که بین کسانی که از حیث درجات معرفتی متفاوت هستند، فرقی نیست و همه در یک درجه هستند، نه اصلاً تلاش برای درک درست معارف و برهانیتر فهمیدن شدن عقائد یعنی افزونتر شدن جایگاه و منزلت در بهشت.
البته فرصت زندگی ضمن اینکه یک فرصت است در عین حال تهدید هم هست؛ طفلی که میمیرد به طور تضمینی وارد بهشت میشود ولی در درجه پایین از آن قرار میگیرد ولی کسی که بالغ میشود ممکن است که عاقبتش به سعادت ختم نشود اما این اختیار سعادت یا عدم آن به دست خودمان است و ما میتوانیم خودمان را کنترل کنیم و درجات خودمان را بالا ببریم. این فرصت هر روز و هر شب در اختیار ماست؛ حضور در حوزههای علمیه و درسها و سر کار داشتن با کتب روایی و آیات و احادیث، این فرصت و بخت بزرگ را که برای ما فراهم شده تا ما به وسیله آن یک زندگی سراسر سعادت و ابدی و تضمینی را برای خودمان فراهم کنیم ولی ما خیلی راحت این را نابود میکنیم. همین درسها را که سالها مشغول هستیم چقدر به آن توجه میکنیم تا به سعادت اخروی برسیم و به وسیله آن هر روز جایگاه خودمان را بالاتر ببریم و خودمان را مقربتر کنیم؛ با این سرمایه چه کردهایم؟ همین درس آمدن هر روز ما برای ما یک عادت شده و یک روز میآییم و یک روز نمیآییم؛ چقدر برای ما مهم است؟ مباحثه کردنها چقدر منظم است و چقدر برای ما اهمیت دارد؟ اگر حضور در درس و مباحثه و مطالعه باشد و دقت شود چه جایگاهی برای ما فراهم میشود؟ برخی اوقات ساعاتی را در منزل به بطالت وقت میگذرانیم اما اگر چند دقیقه یک کتاب را مطالعه و در آن فکر کنیم و معرفت را بالا ببریم این یعنی دائما سرمایه را اضافه کردن.
این روایت حضرت(ع) از این جهت خیلی مهم است و اهمیت معرفت را بیان میکند که میفرماید من اصلاً دوست ندارم این گونه از دنیا بروم ولو وارد بهشت شوم چون این فرصت و این امکان از من گرفته میشود که معرفت به پروردگارم پیدا کنم.
خداوند به ما این توفیق را بدهد که انشاء الله از این سرمایهها درست استفاده کنیم.
نظرات