امام باقر(ع) وصیتی به جابر بن یزید جعفی دارند که در یک قسمت از این وصیت جمله­ای دارند که واقعاً این جمله، از جملاتی است که باید در هر کوی و برزن نوشته شود و مخصوصاً در این شرائط، در هر صبح و شام با این جمله زندگی بکنیم.

امام باقر(ع) می­فرمایند: «لا فقر کفقر القلب و لا غنا کغنا النفس»

توضیح روایت: روایات در باب مذمت فقر و آثار سوء فقر زیاد است. فقر واقعاً آثار خوبی ندارد و در این تردیدی نیست اما فقر و غنای واقعی چیست؟

از دید اهل بیت(ع) فقر واقعی فقر و نداری قلب است و غنای واقعی غنای نفس است؛ چه بسا کسانی که غنای مالی دارند ولی ذره­ای قلب­شان غنا ندارد و چه بسا کسانی که فقیر­ترین مردم هستند و از مال دنیا بی بهره­اند ولی قلب­شان این­قدر فراخ و غنا دارد که همه دنیا در برابر آنان ناچیز می­آید.

واقعاً “إذا دار الأمر بین فقر قلبی و فقر مادی” غنای نفس و غنای مالی کدامیک مقدم است و کدامیک ویرانگر­تر است؟ و کدامیک شخصیت انسان را متلاشی می­کند و کدامیک باعث تنزّل انسان و سقوط او می­شود؟

از دید اهل بیت(علیهم السلام) فقر واقعی فقر و نداری و بی سرمایه بودن قلب و دل می­باشد. سرمایه دل محبت و عشق و طاعت و بندگی خداوند است، محبت به مردم و محبت کسانی که به انسان نیازمند هستند اینکه انسان خودیت و منیت را از خود بیرون کند و خود محوری را از خود بیرون کند، هر چه خودیت در درون انسان کم رنگ­تر شود خدا قوی­تر می­شود. فقر دل و فقر قلب ویران کننده­ترین چیز برای انسان می­باشد، و غنای نفس بهترین سرمایه برای انسان است که می­توان با آن بهترین معاملات را انجام داد برای آخرت و در شدائد و گرفتاری­ها از آن استفاده کرد. خداوند به همه ما غنای نفس عنایت بکند و ما را از جمله فقیرانی که در دلشان فقر دارند، قرار ندهد.

دیدگاهتان را بنویسید