قال الصادق(ع): «قَالَ الْحَوَارِيُّونَ لِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ يَا مُعَلِّمَ الْخَيْرِ أَعْلِمْنَا أَيُّ الْأَشْيَاءِ أَشَدُّ فَقَالَ أَشَدُّ الْأَشْيَاءِ غَضَبُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالُوا فَبِمَ يُتَّقَى غَضَبُ اللَّهِ قَالَ بِأَنْ لَا تَغْضَبُوا قَالُوا وَ مَا بَدْءُ الْغَضَبِ قَالَ الْكِبْرُ وَ التَّجَبُّرُ وَ مَحْقَرَةُ النَّاسِ.»[۱]
از امام صادق(ع) نقل شده است که حواریون عیسی به آن حضرت عرض کردند که سختترین چیزها چیست «أَيُّ الْأَشْيَاءِ أَشَدُّ»، چه چیزی از همه سختتر است: فرمود: « فَقَالَ أَشَدُّ الْأَشْيَاءِ غَضَبُ اللَّهِ»، سختترین چیزها غضب خداست، یعنی کأنه شدیدتر از این چیز در این عالم وجود ندارد، اینکه خدا غضب کند، هیچ چیزی سختتر از این نیست، غضب خدا یعنی انسان به آخر خط برسد، کسی که مغضوب خدا میشود یعنی به آخر خط رسیده، زیرا خدا ارحم الراحمین است، به تعبیر ساده خدا به این سادگیها غضب نمیکند، ممکن است گناه یا خطایی از ما سر بزند، خدا ما را تنبیه کند، اما غضب خداوند اشد الاشیاء است.
سپس حواریون سؤال کردند که چگونه خودمان را از غضب خدا حفظ کنیم؟« قَالُوا فَبِمَ يُتَّقَى غَضَبُ اللَّهِ» به چه چیزی خودمان را از غضب خدا حفظ کنیم؟ چگونه از غضب خدا پرهیز کنیم؟ « قَالَ بِأَنْ لَا تَغْضَبُوا»؛ حضرت عیسی علی نبینا و آله علیه السلام فرمود: شما غضب نکنید، عجیب است گاهی ما غضب خداوند را درباره چیزهایی میدانیم که فی الواقع منشأ غضب خدا نیست و چیزهایی پیش ما بیاهمیت است که فیالواقع منشأ غضب خدا میشود، تلقیهای ما و دریافتهای ما از معارف و حقایق عالم هستی و عالم اعتبارات و تشریع الهی متفاوت با آن واقعیتها است. اشد الأشیاء، میفرماید: غضب خدا است و آنچه که موجب حفظ ما از این غضب است، طبق فرمایش حضرت عیسی (ع): ان لاتغضبوا است.
سپس حواریون سوال میکنند، «مَا بَدْءُ الْغَضَبِ»؟ اغاز غضب و خشمگین شدن چیست؟ منشأ غضب ما چیست؟ « قَالَ الْكِبْرُ وَ التَّجَبُّرُ وَ مَحْقَرَةُ النَّاسِ» ریشه غضب انسان یکی از این سه چیز است:
- کبر، خود بزرگ بینی و خود برتر بینی. همان چیزی که باعث اخراج شیطان از بهشت شد، مانع از سجده شد. ما وقتی به خودمان مراجعه میکنیم میبینیم بسیاری از ما گرفتار این رذیلت هستیم، کبر لزوما این طور نیست که مربوط کسی باشد که موقعیت و جایگاه ظاهری دارد این حالت کبر میتواند برای هر کسی نسبت به یک نفر پایینتر از خودش از حیث شغلی و اجتماع و ظاهری وجود داشته باشد. همسایهای داریم که یک انسان سادهای است و به اصطلاح کارهای نیست، همین که با او موجه شویم خود را در حالت برتری میبینیم که من آن هستم که کذا و آن وقت در رفتار ما اثر میگذارد، در نگاه ما اثر میگذارد.
- التجبر، خود کامگی، استبداد، زورگویی، خود محوری. حرف، حرف من باید باشد، هر چه من بگویم باید عمل شود، این داخل خانه میتواند باشد، در محیط کار میتواند باشد، فرقی نمی کند، خود کامگی منشأ غضب است.
- محقرة الناس، کوچک شمردن مردم که با آن کبر ملازمه دارد. اینها با هم پیوسته است، کبر و تجبر و محقرة الناس دست به دست هم میدهند و انسان غضب میکند. وقتی اوضاع بر وفق مراد پیش نمیرود، غضب میکند.
این امور باعث میشود که غضب بکنیم و این غضب باعث غضب خدا میشود، کسی که به واسطه کبر و خود کامگی و کوچک شمردن دیگران، غضب کند و خشمگین شود، موجب غضب خدا میشود و غضب خدا اشد الاشیاء است و خدا که غضب کند دیگر معلوم نیست چه به سر انسان بیاید.
خدا عاقبت همه ما را به خیر کند و ما را از شر این
[۱] خصال شیخ صدوق، ص۶، ح۱۷. وسائل، ج۲، ص ۳۶۲، کتاب الجهاد، ابواب جهاد النفس باب ۵۳، ح ۱۵.
نظرات