جلسه سی و سوم
آیه ۴۹ – بخش سوم: «و فی ذلکم بلاء من ربکم عظیم» – مطلب اول: توضیح کلی درباره «بلاء» و «ابتلاء»
۱۴۰۱/۱۲/۱۶
جدول محتوا
بخش سوم: «و فی ذلکم بلاء من ربکم عظیم»
بخش سوم آیه این است: «و فی ذلکم بلاء من ربکم عظیم». این بخش اشاره به این دارد که در این امور، بلاء عظیم و امتحان عظیم از ناحیه پروردگار شما بر شماست. مسأله بلا و ابتلا به صورت کلی در قرآن مکرراً مورد اشاره قرار گرفته است. ما یک توضیح مختصری در مورد بلا میدهیم و اینکه این بلا متصف به وصف «عظیم» شده و اینکه فرموده «و فی ذلکم» در این امور بلاء عظیم از ناحیه پروردگار شماست، این چند مطلب را باید در اینجا توضیح دهیم.
مطلب اول: توضیح کلی درباره «بلاء» و «ابتلاء»
مطلب اول یک توضیح اجمالی راجعبه اصل مسأله بلا و ابتلا است.
۱. غرض از «بلاء» و اختصاص آن به دنیا
بلا و ابتلا اجمالاً به معنای آزمون و امتحان است. آزمون و امتحان در دنیا واقع میشود؛ دار آخرت جای آزمون و امتحان نیست. آزمون عمدتاً برای سنجش برخی تواناییها در افراد است. در دنیا میبینید که مثلاً از افراد در امور مختلف امتحان و آزمون گرفته میشود؛ نوعاً آزمونها برای کشف توانمندیها و استعدادهای علمی، مهارتی و اموری از این قبیل است. وقتی یک دانشآموز و دانشجو امتحان میدهد، توانایی علمی او مورد سنجش قرار میگیرد. کسی که آزمون رانندگی میدهد، توانایی او در جهت رانندگی و اینکه چقدر میتواند از عهده این کار برآید، مورد ارزیابی قرار میگیرد. پس آزمونها همه یک هدف و یک غرض را دنبال میکنند: سنجش تواناییها و ارزیابی استعداد و مهارت اشخاص. آخرت جای آزمون و امتحان نیست؛ چون به طور کلی در آخرت چیزی مخفی و پوشیده نیست. اگرچه در این دنیا هم برای خداوند چیزی مخفی و پوشیده نیست، اما حداقل برای خود شخص آشکار نیست که چقدر توان دارد و چه مقدار صبور است و به مقام شکر رسیده یا نه؛ اینها اموری است که اشاره خواهیم کرد. اما به طور کلی در آخرت سخن از بلا و بلیه و ابتلا نیست، چون آنجا دیگر چیزی برای سنجش وجود ندارد. آنجا همه چیز ارزیابی و معلوم شده و البته اگر گاهی هم در مورد عذاب آخرت عنوان بلیه به کار رفته، معنای آزمون ندارد. پس آزمون، بلا، ابتلا و امتحان که اینها همه مرادف هم هستند، مربوط به این دنیاست.
هدف و غرض از این آزمون هم سنجش و ارزیابی توانمندی و مهارت و قدرت اشخاص در امور مختلف است. این هم مطلب اول؛ یعنی آن مقدمهای که گفتیم درباره بلا و ابتلا در بدو امر باید بگوییم، یک مقدمهای است که باید به آن توجه کرد. پس مطلب اول ما مشتمل بر دو سه مقدمه است که این مقدمه یا مطلب اول بود.
۲. بلاء به خیر و شر
نکته دوم این است که بلا و ابتلا در فرهنگ قرآنی هم امور خیر و هم امور شر را دربرمیگیرد؛ یعنی ابتلا در خیر و ابتلا در شر، هر دو متصور است. صریح قرآن است که «وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً» ، در اینجا فتنه به معنای آزمون است. ما شما را مورد امتحان قرار میدهیم، هم با شر و هم با خیر؛ چون هم شر میتواند وسیله بلا و امتحان باشد، و هم خیر. در قرآن به هر دو طریق اشاره شده است. «کلُّّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ»؛ هرکسی مرگ را خواهد چشید و ما شما را با خیر و شر امتحان خواهیم کرد؛ چنانچه در مورد بنیاسرائیل در سوره اعراف فرموده: «وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ»، ما آنها را با حسنات و سیئات آزمودیم؛ بنی اسرائیل هم وقتی که به آنها نعمت داده شد مورد آزمایش قرار گرفتند؛ یعنی نعمتها در دست آنها آزمون و امتحان بود، و هم آن وقتی که گرفتار سختی و مشقت و دشواری بودند.
هدف از اینکه بشر در دنیا امتحان میشود به خیر و شر، چیست؟ هدف این است که معلوم شود انسان چگونه عمل میکند و زندگی میکند؛ آن وقتی که حسنه به او داده میشود، او محاط به خیر میشود، این آزمون برای این است که درجه شاکر بودن او معلوم شود. خداوند تبارک و تعالی میفرماید: «قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» ، خدا میخواهد ببیند شما چه کار میکنید و چگونه عمل میکنید؛ آزمون برای این است که میخواهد ببیند شما چه مقدار توان دارید. اگر قرآن سخن از آزمون به وسیله خیر و حسنه به میان میآورد، میخواهد ببیند انسانی که این نعمت به او داده شده، شاکر هست یا نه؛ اگر شکر داشته باشد «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ»؛ البته شکر به معنای واقعی کلمه. «وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ» ، این از زبان حضرت موسی نقل شده است؛ خدا ببیند اگر شما در مقابل این نعمت، شکر به جا آوردید، لأزیدنّکم، این یک قانون و سنت الهی است. پس همیشه اینطور نیست که شرور و مصائب و مشکلات وسیله ابتلا و آزمون انسان باشد؛ شاید حتی بلا و آزمونی که انسان در برخورداری از نعمتها به آن مبتلا میشود، سختتر از آن وقتی باشد که مبتلا به گرفتاری شود. بالاخره نعمتهایی که خداوند به انسان میدهد، نعمت امنیت، نعمت آسایش و حیات، نعمت سلامتی، اگر مکنت و تمکن میدهد، اینها همه وسیله بلا و آزمایش است؛ و همچنین نعمتهای معنوی، اینکه بالاخره در فضایی قرار بگیرد که بتواند طریق را ببیند، این ضمن اینکه خودش یک نعمت بزرگ است، اما شکر و سپاس فراوان عملاً و قولاً طلب میکند. کسی که از این نعمت برخوردار است؛ کسی که نعمتهای فراوانی در اختیار اوست، اگر خدای نکرده لساناً و عملاً شکرگزار نباشد، مواجه با عذاب و تگناها خواهد شد. پس آزمون به وسیله نعمتها غرضش معلوم شدن عیار آدمیت و جوهره وجودی انسانهاست.
همچنین اگر با مصائب و مشکلات مورد آزمون قرار گیرد، برای این است که ببیند کیف تعملون، شما چگونه عمل میکنید. ابتلا و آزمون با شرّ و گرفتاری و مصیبت برای این است که قدرت صبر آدمیان سنجیده شود. در برابر نعمت باید شکرگزار بود، در برابر نقمت باید صابر بود؛ پس هر دو آزمون است، هر دو بلا و امتحان است. منتهی این دو برای این است که ما چگونه عمل میکنیم. عمل مورد انتظار در مقابل نعمت، شکر است؛ و عمل مورد انتظار در مقابل نقمت، صبر است. این یک قاعده کلی در فرهنگ قرآنی است که به مناسبتهای مختلف در قرآن از این سخن رانده شده است. در آیه ۱۶۸ سوره اعراف میفرماید: «قَطَّعْنَاهُمْ فِي الْأَرْضِ أُمَمًا مِنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»، میفرماید ما اینها را به عنوان گروههایی از امتها و مردمان قرار دادیم، یک عدهای از آنها صالحان و عدهای هم دون ذلک بودند؛ و آنها را با حسنات و سیئات مورد آزمایش قرار دادیم. هدف این است که عمل آنها را در برابر حسنات و سیئات ببینیم؛ یعنی در برابر خیر و شر، در برابر نعمت و نقمت. این یک قاعده در قرآن است که آزمون صورت میگیرد و غرض هم کشف توانایی قدرت شکر و صبر انسانها در نعمتها و نقمتهاست. این هم نکته دوم که در مطلب اول عرض کردیم. تا اینجا دو نکته عرض شد، یکی اینکه دنیا دار امتحان و بلا است، آخرت جای بلا و آزمون نیست. دوم اینکه این امتحان و آزمون هم با نعمت انجام میشود و هم با نقمت.
۳. هدف از بلاء
نکته سوم اینکه این آزمونها با غرض و هدف انجام میشود و آن اینکه شخصیت و عیار وجودی انسانها آشکار شود. طبیعتاً این عمل در مقابل نعمت، یک شکل و یک نوع خاصی است، ولی در مقابل نقمت، یک اقتضای دیگری دارد. یکی اقتضای شکر دارد؛ نعمت اقتضای شکر دارد، نقمت اقتضای صبر دارد.
این سه نکته را در مطلب اول گفتیم و این آغازی است برای ورود به بحث. مطلب دوم در حقیقت تطبیق این مطالب کلی نسبت به این مورد است. حالا میخواهیم ببینیم «ذلکم» اشاره به چه دارد. این امور برای شما آزمون بزرگ است، «ذلکم» اشاره به چه دارد؟ و دیگر اینکه وجه عظیم بودن آنها چیست؟ اینها مطالبی است که در آینده به آن خواهیم پرداخت.
نظرات