آذر ۱۳۹۹(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)

جلسه نوزدهم – جمع بندی بخش اول و بیان مفاد قاعده لاضرر

جلسه ۱۹ – PDF  جلسه نوزدهم جمع بندی بخش اول و بیان مفاد قاعده لاضرر ۱۳۹۳/۱۰/۱۶ جمع بندی بخش اول در این جلسه جمع بندی مختصری از بخش اول می کنیم و بعد از این وارد بخش دوم یعنی مفاد قاعده لاضرر می شویم. بخش اول پیرامون مستدات قاعده لاضرر بود که به طور کلی پنج دلیل را ذکر کردیم و همه آن ها را مورد بررسی قرار دادیم. دلیل اول آیات بود، در دلیل اول به شش آیه استناد کردیم، محصل استدلال به این آیات این بود که نفی ضرر به نحو مطلق استفاده نمی شود، اما فی الجمله آیات دلالت بر نفی مشروعیت ضرر دارد، و آن هم به حسب مواردی است که در آن ها این آیات

جلسه هجدهم – ادله: روایات – طائفه پنجم، ششم و هفتم

جلسه ۱۸ – PDF  جلسه هجدهم ادله: روایات – طائفه پنجم، ششم و هفتم ۱۳۹۳/۱۰/۱۳ آخرین دلیل روایات بود. تا این جا به چهار طائفه از روایات اشاره کردیم و معلوم شد بعضی از این روایات صلاحیت استناد دارند و برخی ندارند، سه طائفه دیگر باقی مانده که در این جلسه بیان خواهیم کرد. طائفه پنجم در برخی روایات ثبوت برخی از تکالیف معلل به عدم ضرر و یا نفی برخی از تکالیف معلل به ضرر شده، این روایات در ابواب مختلف فقهی وارد شده و کثیر است مخصوصاً در ابواب عبادات از جمله باب صوم، زکات، حج و طهارت که فقط به چند نمونه از این روایات اشاره می کنیم، البته این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که

جلسه هفدهم – ادله: روایات – روایت «لاضرر و لاضرار»

جلسه ۱۷ – PDF  جلسه هفدهم ادله: روایات – روایت «لاضرر و لاضرار» ۱۳۹۳/۰۹/۱۵ خلاصه جلسه گذشته بحث در ادله قاعده لاضرر بود، تا این جا سه طائفه مورد بررسی قرار گرفت. طائفه چهارم روایاتی است که به صورت مستقل جمله «لاضرر و لاضرار» را بیان کرده، عرض کردیم در این جا دو بحث داریم: یکی ورود استقلالی این جمله و این که آیا اساساً مستقلاً وارد شده یا نه، بحث دیگر که تا حدودی مبتنی بر این بحث است این است که مذیّل به ذیل کلمه فی الإسلام است یا نه؟ اقوال اما در مورد بحث اول و این که این جمله مستقلاً از پیامبر (ص) صادر شده یا نه دو قول وجود دارد: بعضی قائلند به این که

جلسه شانزدهم – ادله: روایات – روایت جدار و بررسی ورود استقلالی لاضرر

جلسه ۱۶ – PDF  جلسه شانزدهم ادله: روایات – روایت جدار و بررسی ورود استقلالی لاضرر ۱۳۹۳/۰۹/۰۸ خلاصه جلسه گذشته در مورد مدرک قاعده لاضرر در بخش روایات، تا اینجا چند طائفه را مورد بررسی قرار دادیم یکی روایات مربوط به قضیه سمرة بن جندب بود که در بعضی از نقل های آن «لاضرر و لاضرار» در ذیل حدیث به عنوان یک کبری کلی ذکر شده بود. البته در بعضی نقل ها این ذیل وجود نداشت، لذا بررسی ما در طائفه اول از روایات به این جا منتهی شد که روایاتی که قضیه سمرة را بیان کرده و در ضمن آن جمله لاضرر و لاضرار آمده صلاحیت قرار گرفتن به عنوان مدرک و مستند قاعده لاضرر را دارد، قسمت دوم

جلسه پانزدهم – ادله: روایات ( بررسی تذییل دو حدیث به جمله لاضرر و لاضرار)

جلسه ۱۵ – PDF  جلسه پانزدهم ادله: روایات ( بررسی تذییل دو حدیث به جمله لاضرر و لاضرار) ۱۳۹۳/۰۹/۰۴ خلاصه جلسه گذشته بحث در مورد دو روایت مربوط به باب شفعه و منع فضل الماء والکلإ بود، بحث پیرامون این دو روایت این بود که آیا این دو روایت می تواند مستند قاعده لاضرر باشد یا نه؟ کلمات شیخ الشریعه، محقق نائینی و امام (ره) اجمالاً بیان شد، ادله ای که دال بر عدم تذییل این دو روایت به جمله لاضرر و لاضرار بود تقریباً مورد اشاره قرار گرفت و نتیجه تا اینجا این شد که به واسطه این ادله و بعضی از اشکالاتی که بواسطه تذییل به این جمله در معنای این دو روایت پدید می آید یا باید

جلسه چهاردهم – ادله: روایات ( بررسی تذییل دو حدیث به جمله لاضرر و لاضرار)

جلسه ۱۴ – PDF  جلسه چهاردهم ادله: روایات ( بررسی تذییل دو حدیث به جمله لاضرر و لاضرار) ۱۳۹۳/۰۹/۰۱ خلاصه جلسه گذشته یکی از ادله ای که محقق نائینی ذکر کرده اند برای عدم تذییل دو حدیث به جمله لاضرر و لاضرار، این است که این ذیل نه می تواند علت حکم باشد و نه می تواند علت تشریع باشد و اگر قرار است این ذیل وجود داشته باشد باید حمل بر حکمت تشریع شود، بنابراین آن را نمی توان یک کبرای کلی برای موردش قرار داد و لذا هیچ یک از این دو حدبث نمی تواند مدرک قاعده لاضرر باشد، چون در صورتی می توان این دو حدیث را مستند قاعده لاضرر قرار داد که بپذیریم این ذیل وجود

جلسه سیزدهم – ادله: روایات (روایات شفعه و منع فضل الماء – بررسی تذییل)

جلسه ۱۳ – PDF  جلسه سیزدهم ادله: روایات (روایات شفعه و منع فضل الماء – بررسی تذییل) ۱۳۹۳/۰۸/۲۷ خلاصه جلسه گذشته محصل دلیل اول مبنی بر عدم تذییل دو روایت شفعه و منع فضل الماء به جمله لاضرر و لاضرار دو مطلب بود، یکی اینکه همه قضایایی که مربوط به پیامبر (ص) بوده در روایت عبادة بن صامت مجتمع بوده و در روایت عقبة هم این قضایا اجتماع پیدا کرده، لکن ائمه حدیث اینها را از هم جدا کرده اند و به صورت روایات مستقل در ابواب خود گنجانده اند. مطلب دوم هم اینکه این ذیل جزء این دو روایت نبوده و در اصل مستقل بوده همانطور که خود عبادة بن صامت این را مستقل آورده. نسبت به دلیل شیخ

جلسه دوازدهم – ادله: روایات (روایات شفعه و منع فضل الماء – بررسی تذییل)

جلسه ۱۲ – PDF  جلسه دوازدهم ادله: روایات (روایات شفعه و منع فضل الماء – بررسی تذییل) ۱۳۹۳/۰۸/۲۵ بحث سندی دو روایت بحث در دو روایت مربوط به شفعه و منع فضل الماء بود، این دو روایت را بیان کردیم، سند هر دو روایت در کافی عن محمد بن یحیی عن محمد بن حسن عن محمد بن عبدالله بن هلال عن عقبة بن خالد عن ابی عبدالله (ع) می باشد. در مورد دو نفر در سند این روایت بحث است یکی در مورد محمد بن عبدالله بن هلال است. او با اینکه از مشایخ کلینی است ولی مجهول است و دیگری عقبة بن خالد است که از اصحاب امام صادق (ع) است ولی توثیق نشده، اگر بخواهیم به حسب این

جلسه یازدهم – روایات (روایات شفعه و منع فضل الماء)

جلسه ۱۱ – PDF  جلسه یازدهم روایات (روایات شفعه و منع فضل الماء) ۱۳۹۳/۰۸/۰۹ خلاصه جلسه گذشته بحث در روایات و احادیث مورد استناد در قاعده لا ضرر بود، روایات مربوط به قضیه سمرة بن جندب بیان شد اما چند روایت در رابطه با شفعه وارد شده، بعد از بیان این روایات در مورد اجزاء لاضرر و لاضرار به تفصیل بحث خواهیم کرد، حال اجمالاً باید ببینیم روایات، حکم لاضرر را مستقلاً یا صریحاً یا ضمن یک قضیه‏ای بیان کرده‏اند، که باید مورد بررسی قرار گیرد. روایات شفعه در بعضی از احادیث باب شفعه این مسئله مطرح شده، روایتی است که هم مرحوم کلینی و هم شیخ طوسی و هم شیخ صدوق نقل کرده‏اند، البته با یک تفاوتی که بین

جلسه دهم – ادله: روایات (بررسی زیادة کلمه «علی مؤمن» در روایات مربوط به قضیه سمرة بن جندب)

جلسه ۱۰ – PDF  جلسه دهم ادله: روایات (بررسی زیادة کلمه «علی مؤمن» در روایات مربوط به قضیه سمرة بن جندب) ۱۳۹۳/۰۷/۲۹ خلاصه جلسه گذشته بحث در وجود یا عدم وجود کلمه «علی مؤمن» در روایات مربوط به قضیه سمرة بن جندب بود، عرض کردیم مشهور قائلند به عدم این زیادة و محقق نائینی برای مشهور وجوهی را ذکر کرده، اصل این مسئله که اصالة عدم زیاده مقدم بر اصالة عدم النقیصه است به عنوان یک کبرای کلی مورد قبول است، لکن ایشان می فرماید: به خاطر وجود موانعی در مانحن فیه نمی توان ملتزم به این اصل شد، به عبارت دیگر اشکال ایشان، اشکال صغروی است یعنی ویژگی هایی که در این روایات وجود دارد باعث می شود که