شرح رساله حقوق – جلسه صد و بیستم – ۲. کثرت یاد مرگ – سایر آثار مرگ – ۸. آسان شدن مرگ – ۹. احیای قلب – ۱۰. قناعت

جلسه ۱۲۰ – PDF

جلسه صد و بیستم 

2. کثرت یاد مرگ – سایر آثار مرگ – ۸. آسان شدن مرگ – ۹. احیای قلب – ۱۰. قناعت

۱۴۰۳/۰۹/۲۸

 

درباره آثار یاد مرگ مطالبی را عرض کردیم. با استناد به روایتی از امام صادق(ع) به هفت اثر از آثار ذکر موت اشاره کردیم که در صدر آنها مسئله هدم شهوات و از بین بردن شهوات بود. لطافت روح، تقویت ایمان و عقیده و باورهای قلبی، تحقیر دنیا از آثاری بود که بعضی جنبه ایجابی داشت و برخی جنبه سلبی.

برخی آثار دیگر یاد مرگ

اگر بخواهیم کثرت یاد مرگ را فهرست کنیم زیاد است. اگر مجموعه آیات و روایاتی که اشاره به آثار مرگ اندیشی دارد، بخواهیم اگر بیان کنیم بسیار زیاد است. پیامبر(ص) و برخی ائمه(ع) در چندین روایت جداگانه به برخی از آثار و نتایج یاد مرگ اشاره کردند، از جمله؛

۸. آسان شدن مرگ

پیامبر(ص) در یک روایت می‎فرماید: یاد مرگ مردن را برای انسان آسان می‎کند، بالاخره همه از مرگ می‎ترسند، یک چیز ساده‎ای نیست، انتقال از یک نشئه به نشئه دیگر، از یک عالم به عالم دیگر امر مشکلی است، مخصوصا برای کسی که اصلا به یاد مرگ نباشد. این یاد مرگ نبودن، مرگ را برای انسان سخت می‎کند، ولی یاد مرگ، مرگ را برای انسان آسان می‎کند.

۹. احیای قلب

در روایتی آمده « عنه (صلى الله عليه و آله) : أكثِروا ذِكرَ المَوتِ ، فما مِن عَبدٍ أكثَرَ ذِكرَهُ إلاّ أحيا اللّه ُ قلبَهُ و هَوَّنَ علَيهِ المَوتَ » می‎فرماید: هیچ بنده‎ای نیست که یاد مرگ را بسیار داشته باشد مگر آنکه خدا قلب او را احیاء کند، یعنی یاد مرگ باعث زنده شدن قلب است، و هون علیه الموت، موت را برای او آسان می‎کند، کسی که یاد موت باشد، این بازدارنده است از بعضی از کارها و ترغیب کننده است به بعضی از کارها، تعلق انسان را به دنیا کم می‎کند. می‎دانید که انسان موقع مردن به شدت نگران آن چیزهایی است که به آنها علاقه دارد، لذا همه آنچه که به آنها تعلق دارد موقع مردن در مقابل او صف می‎کشند. هرچه آمادگی کمتر باشد این جدایی سخت‎تر است، هر چه آمادگی بیشتر باشد این جدایی آسان‎تر است، مثل درختی که ریشه در خاک نداشته باشد یا ریشه ضعیفی داشته باشد یا درختی که به شدت در خاک ریشه داشته باشد، تعلق انسان به دنیا ریشه‎های انسان در خاک است، هرچه این ریشه‎ها تنومندتر باشد سکرات موت بیشتر است. زیرا کندن این درخت با این ریشه کار هر کسی نیست، این است که انسان خیلی عذاب می‎کشد، سکرات موت وقتی بر انسان هموار می‎شود که ریشه تعلقش به دنیا ضعیف باشد، اگر یک نهالی دو یا سه ریشه در خاک داشته باشد یک طفل نیز این نهال را می‎تواند از خاک در بیاورد. اما اگر این ریشه‎ها عمق پیدا کرده باشد و ضخیم شده باشد به این سادگی قابل خارج کردن و جدا شدن نیست. برای این است که اگر انسان یاد مرگ باشد، زیاد یاد مرگ باشد، موت برایش آسان می‎شود. ببینید احیاء قلب، آسان شدن موت و خیلی آثار دیگر، ما الان در مقام بر شمردن این آثار نیستیم.

۱۰. قناعت

یکی دیگر از این آثار که پیامبر(ص) از آن یاد می‏کند این است که اگر انسان زیاد یاد مرگ باشد به آنچه که دارد قانع است و او را کفایت می‎کند، حرص او را از بین می برد. رضایت و خشنودی از زندگی، احساس رضایت، انسان با مرگ اندیشی رضایتش از زندگی افزون شود.
در کلامی از حضرت علی (ع) شهوات و لذت‎های ناروا، با یاد مرگ از بین می‎رود. می فرماید: «أَلَا فَاذْكُرُوا هَاذِمَ اللَّذَّاتِ وَ مُنَغِّصَ الشَّهَوَاتِ وَ قَاطِعَ الْأُمْنِيَاتِ عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ لِلْأَعْمَالِ الْقَبِيحَةِ، وَ اسْتَعِينُوا اللَّهَ عَلَى أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ وَ مَا لَا يُحْصَى مِنْ أَعْدَادِ نِعَمِهِ وَ إِحْسَانِهِ»
هشدار می‎دهد، یاد مرگ کنید عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ لِلْأَعْمَالِ الْقَبِيحَةِ، هر کار زشتی که می‎خواهید انجام دهید از مرگ یاد کنید. هر وقت به فکر کار ناشایست می‎افتید، هر گاه آهنگ کار قبیح می‎کنید، یاد مرگ بیفتد. ببینید مساوره از ماده سور بر وزن قوم است، به معنای هجوم، پریدن و جهیدن به یک سمت. گاهی ممکن است یک وسوسه شیطانی، آتشی را در درون انسان روشن کند که بی مهابا و ناخودآگاه دست به یک کار ناشایست بزند. همه اینهایی که کار قبیح می‎کنند گاهی غافل‎گیر می‎شوند از این جهت که مساوره دارند، مساوره به معنای گام به گام و کم کم به سوی حرام و کار قبیح رفتن نیست بلکه جهش و پریدن و حمله کردن است، یعنی کأنه همه چیز یادشان می‎رود و سر از پا نمی‎شناسند؛ دیدید یک حیوان درنده وقتی یک شکار را می‎بیند مخصوصا وقتی گرسنه باشد چگونه ناخودآگاه به سوی آن حمله می‎برد و شکار می‎کند طعمه خودش را. گاهی انسان‎ها تسلیم وسوسه‎های شیطانی می‎شوند یعنی یک وسوسه‎ای در درون آنها ایجاد می‎شود که حمله می‎برد به سمت آن کارها، حال یا این دروغ است یا غیبت است یا خدای نکرده یک کار حرام دیگر است یا تعرض به مال دیگر یا خیلی از امور می‎تواند باشد. این آتش وقتی در درون انسان روشن شود ممکن است آتش خشم باشد، گاهی خشم باعث می‎شود که انسان حمله کند، گاهی شهوت این حالت هجوم را برای انسان پیش می‎آورد.
حضرت علی(ع) می‎فرماید: عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ لِلْأَعْمَالِ الْقَبِيحَةِ این کار را بکنید فَاذْكُرُوا هَاذِمَ اللَّذَّاتِ وَ مُنَغِّصَ الشَّهَوَاتِ وَ قَاطِعَ الْأُمْنِيَاتِ سه وصف ذکر می‎کند.
هَاذِمَ اللَّذَّاتِ بر هم زننده لذت‎ها، چرا می‎گوید هَاذِمَ اللَّذَّاتِ برای اینکه انسی که بشر با بعضی از امور دارد و لذت‎های کاذبی که برای انسان ممکن است شکل بگیرد، عیش و عشرتی که ممکن است انسان در برخی موارد برای خودش حس کند، آن زمانی که در اوج مستی است و سر مست از خوشی، وقتی یاد مرگ می‎افتد آن کاخ و ساختمان کاغذین، ساختمان دروغین او فرو می ریزد، شهوت وقتی بر انسان غلبه می‎کند اینطور است، وقتی شهوت جنسی غلبه کند دیگر به سختی می‎تواند کسی از آن فرار کند، این مسئله کمی نیست، اینکه تعبیر هَاذِمَ اللَّذَّاتِ به کار می‎برند این بسیار دقیق و لطیف است.
وَ مُنَغِّصَ الشَّهَوَاتِ از ماده نغص، به معنای ناگوار یا در بعضی کتاب‎ها به معنای گلوگیر شدن آب آمده، یعنی این شهوات و خواسته‎ها انسان را گلوگیر می‎کند، مرگ یعنی کأنه گلوی شهوت را فشار می‎دهد، این گلوگیر شهوات است. چطور وقتی گلوی کسی گرفته می‎شود دیگر از همه چیز جدا می‎شود یاد مرگ لذت ها را از بین می برد و گلوگیر کننده شهوات است.
وَ قَاطِعَ الْأُمْنِيَاتِ قطع کننده آرزوهای دور و دراز است. آرزوهای دور و دراز که من چه بشوم، به کجا برسم، ثروتم، قدرتم، بعد وقتی یاد مرگ می افتیم می گوییم چه فایده، حالا همه اینها فراهم شد، چه فایده، ثم ماذا؟
وَ اسْتَعِينُوا اللَّهَ عَلَى أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ من شاهدم همان موت و خصوصیت نابود کنندگی لذت‎ها و از بین بردن و گلوگیر شدن شهوات بود.

برچسب‌ها:, , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,