خارج اصول – جلسه چهل و هشتم – ۵. حجیت خبر واحد – ادله حجیت خبر واحد –دلیل اول: کتاب – آیه نبأ – بررسی استدلال به مفهوم شرط – اشکال دوم – بررسی پاسخ محقق نایینی – اشکال سوم به محقق نایینی – اشکال چهارم به محقق نایینی و بررسی آن

جلسه ۴۸ – PDF

جلسه چهل و هشتم 

5. حجیت خبر واحد – ادله حجیت خبر واحد –دلیل اول: کتاب – آیه نبأ – بررسی استدلال به مفهوم شرط – اشکال دوم – بررسی پاسخ محقق نایینی – اشکال سوم به محقق نایینی – اشکال چهارم به محقق نایینی و بررسی آن

۱۴۰۳/۰۹/۱۱

 

خلاصه جلسه گذشته

در مورد اشکال دوم نسبت به استدلال به مفهوم شرط در آیه نبأ، عرض کردیم محقق نایینی یک پاسخی ذکر کرده‎اند که مورد اشکال قرار گرفته است. اصل اشکال این بود که بین مفهوم و تعلیل تعارض وجود دارد و لذا ما نمی‎توانیم به مفهوم این آیه استدلال کنیم. محقق نایینی در پاسخ فرمود که مهفوم بر تعلیل حکومت دارد و اصلا مسئله تعارض مطرح نیست، گفتیم نسبت به این پاسخ چند اشکال مطرح شده، دو اشکال را در جلسه قبل ذکر کردیم.

اشکال سوم به محقق نایینی

اشکال سوم مطلبی است که از کلمات محقق اصفهانی قابل استفاده است و آن اینکه اساسا مفهوم نسبت به تعلیل حاکم نیست، چون در این صورت مشکل دور پیش می‏آید. توضیح ذلک:
از یک طرف اگر بخواهد قضیه شرطیه در آیه نبأ مفهوم داشته باشد، متوقف بر این است که مفهوم نسبت به تعلیل حاکم باشد، یعنی حکومت مفهوم بر تعلیل اگر ثابت نشود و همانطور که مستشکل گفته بین آنها تعارض باشد، قهرا تعلیل جلوی تحقق مفهوم را می‎گیرد؛ زیرا تعلیل مقدم بر مفهوم است و مانع از ثبوت مفهوم خواهد شد.
از طرف دیگر اگر بخواهد مفهوم بر تعلیل حکومت داشته باشد، متوقف بر این است که قضیه شرطیه دارای مفهوم باشد زیرا اگر مفهوم نداشته باشد اساسا معنا ندارد که مفهوم بر تعلیل حکومت پیدا کند. پس حکومت مفهوم بر تعلیل متوقف بر ثبوت مفهوم است و ثبوت مفهوم متوقف بر حکومت مفهوم بر تعلیل است. و این دور واضح است.
این اشکال البته به یک معنا (همانطور که دیروز هم اشاره شد) بازگشت به عدم ثبوت مفهوم می‎کند یعنی کأنه محقق اصفهانی می‎خواهد بگوید این آیه مفهوم ندارد و لذا نوبت به حکومت نمی‎رسد منتهی در قالب دور این را بیان کرده است و می‎تواند پاسخ محقق نایینی را مخدوش کند.
اشکالات دیگری نیز نسبت به این پاسخ مطرح شده است که قبلا هم گفتیم خود محقق خویی برخی از این اشکالات را در مصباح الاصول مطرح کرده است و البته پاسخ داده است یعنی به دفاع از محقق نایینی برخواسته و به این اشکالات پاسخ داده، حال بعضی از این اشکالات اهمیت بیشتری دارد و بعضی کمتر، زیرا این اشکالات توسط محقق خویی پاسخ داده شده است، پاسخ‎های محقق خویی نیز قابل مناقشه است و لذا اگر بخواهیم هر سه اشکال و پاسخ‎های محقق خویی را نیز بگوییم و بعد مناقشه‎ای که در این پاسخ‏ها وجود دارد را بیان کنم زمان می‎برد و همین مقدار زمان که صرف این پاسخ و اشکال شده را به نظر کافی می‎رسد ولی دو اشکال را بیان می‎کنیم.

اشکال چهارم به محقق نایینی

اشکال چهارم این است که در صورتی سخن نایینی را می‎توان پذیرفت که در ادامه آیه عبارت «فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ» نبود، اگر این عبارت نبود، می‎شد قبول کرد که مفهوم آیه بر تعلیل حاکم است. اما این جمله‎ای که در ذیل این آیه آمده مانع از حکومت می‎شود، بلکه اقتضا می‎کند که تعلیل بر مفهوم حاکم شود. زیرا پشیمانی و ندامت به عنوان یک اثر مترتب بر اخذ به خبر فاسق و عدم تبین است. آیه در واقع می‏گوید به خبر فاسق اخذ نکنید، اول جستجو کنید که مبادا به خاطر این خبر با یک قومی برخوردی کنید که موجب ندامت شما شود و شما را گرفتار پشیمانی کند. چرا می‏گوید گرفتار پشیمانی می‎شوید؟ معنای پشیمانی چیست؟ مبتلا به یک مفسده‎ای می‎شود و آن هم مخالفت با واقع است. یعنی واقعیت امر چیز دیگری بوده و شما به خاطر عدم تبین کاری کردید که بعد معلوم شده است که صحیح نبوده و واقعیت نداشته، به خاطر آنچه که از فاسق شنیدید، کاری کردید که موجب ندامت شما می‎شود.
این در حالی است که مفسده «فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ» در واقع هم نسبت به خبر فاسق وجود دارد و هم نسبت به خبر عادل، یعنی اگر ما یک خبری را از عادل بشنویم و تبین نکنیم، چه بسا خبر عادل نیز مطابق با واقع نباشد و موجب ندامت شود. لذا این عبارت که بر مسئله ندامت تأکید می‎کند در واقع حاکم بر مفهوم است. اگر عادل خبری آورد ما ایمن از مخالفت با واقع هستیم؟ قطعا اینطور نیست، زیرا خبر عادل هم ممکن است با واقع مطابق نباشد. لذا با توجه به اینکه ممکن است ندامت و پشیمانی پیش بیاید، دیگر مفهوم آیه نسبت به تعلیل نمی‎تواند حکومت داشته باشد بلکه به عکس است. این اشکالی است که نسبت به محقق نایینی مطرح شده است.

بررسی اشکال چهارم

پاسخ محقق خویی

محقق خویی به این اشکال پاسخ دادند. خلاصه پاسخ محقق خویی این است که ندامت گاهی به واسطه کاری است که هیچ عذر و حجت شرعی بر آن نیست و گاهی عذر و حجت شرعی برای آن وجود دارد. یعنی اگر مثلا کسی کاری بکند که با واقع مطابق نباشد طبیعتا این باعث می‎شود او پشیمان شود، اما این پشیمانی که به خاطر عدم مطابقت با واقع است گاهی هیچ عذری نمی‏توان برایش بیان کرد ولی گاهی قابل اعتذار است. اگر مخالفت با واقع بر مبنای حجت شرعی نباشد ندامت و پشیمانی قابل اعتذار نیست کسی که این کار را کرده، استحقاق عقاب دارد. اما گاهی ندامت همراه با عذر و حجت است، از اینکه انسان به واقع نرسیده و با واقع مخالفت کرده گرفتار ندامت است ولی در این ندامت معذور است و حجت شرعی دارد.
آنچه که در این آیه به آن اشاره شده، ندامت از نوع اول است. یعنی می‎خواهد بگوید نکند با عدم تبین در خبر فاسق کارتان به جایی بکشد که با یک قومی اصابت کنید و موجب پشیمانی شما این مربوط خبر فاسق است که اتکای به خبر او اساسا نمی‎تواند هیچ عذری برای ما درست کند، ولی خبر عادل اگر درباره‎اش تبین نشود و با واقع هم مخالف باشد، این دیگر معذور است. زیرا به خبر عادل استناد کرده است و این برای او حجت است.
محقق خویی می‎فرماید اگر قرار باشد «فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ» همه انواع ندامت را شامل شود حتی آنجایی که ما عذر داریم، اماره داریم، اصل عملی داریم، لازمه‎اش این است که بگوییم هیچ یک از امارات و اصول عملیه اعتبار ندارند، زیرا در همه احتمال مخالفت با واقع وجود دارد، مگر مثلا یک اصل عملی که اقتضای برائت می‎کند، همیشه مطابق با واقع در می‎آید؟ چه بسا آنجا مثلا باید اجتناب شود، اما اجتناب نمی‎شود. اما این حجت است، سایر امارات نیز همینطور هستند. لذا «فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ» شامل یک دسته از ندامت‎هاست و آن هم ندامت‎هایی است که حجت شرعی بر آن نیست مثل خبر فاسق، ولی ندامت‎های مخالف با واقع که بر پایه حجت معتبر شرعی باشد، اساسا مشمول این ذیل آیه قرار نمی‎گیرد.

بررسی پاسخ محقق خویی

اولا: اینکه ایشان می‎فرماید «فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ» مربوط به ندامت‎هایی است که به خاطر مخالفت با واقع، آن هم بدون دلیل معتبر شرعی پیش می‎آید و قسم دوم را از دایره این ندامت‎ها خارج کرد. مشکل این است که ما هنوز این مطلب را نمی‎دانیم و داریم بررسی می‎کنیم که آیا خبر عادل از این دسته محسوب می‎شود یا خیر؟ به عبارت دیگر این مصادره به مطلوب است. ایشان فرض گرفته است که خبر عادل یک حجت شرعی است و ندامتی که به دنبال مخالفت خبر عادل با واقع پیش می‎آید، ندامت همراه با عذر است، در حالیکه این اول الکلام است، ما هنوز نمی‎دانیم که خبر عادل حجت است یا خیر؟ از خود این آیه می‎خواهیم این را استفاده کنیم.
ثانیا: چه فرقی است بین «أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ» و «فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ»؟ اصلا این دو از هم تفکیک نمی‎شوند،«أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ» یعنی اصابت به یک قومی از روی جهالت، اثر و ثمره اصابت به قوم از روی جهالت، ندامت و پشیمانی است. این در واقع اثر اصابة القوم بجهالة است و جدای از آن محسوب نمی‎شود این جزیی از تعلیل است و در واقع دارد ارشاد می‎کند که اگر شما بدون تبین با قومی برخورد کردید آن وقت مستلزم ندامت و پشیمانی است و برای اینکه اصابة القوم بجهالة نشود، شما در مورد خبر فاسق تبین کنید. لذا تأکید روی ذیل یعنی «فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ» و جدا کردنش از «أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ» وجهی برایش به نظر نمی‏رسد .
دو اشکال دیگر نیز اینجا قابل طرح است که من توصیه می‎کنم این اشکالات را خود شما مراجعه کنید. اگر بخواهیم همه آنچه را که دیگران مطرح کردن را بگوییم، بحث خیلی طولانی می‎شود و فرصت هم نیست.

جمع بندی بحث تا اینجا

تا اینجا نسبت به استدلال به مفهوم شرط دو اشکال مطرح کردیم.
اشکال اول این بود که این آیه اصلا مفهوم ندارد، زیرا شرط مذکور در آیه، شرط محقق موضوع است که مورد بحث قرار گرفت.
اشکال دوم مربوط به مانع بود که آن را هم شیخ انصاری مطرح کرده است. اشکال این بود که این آیه گرفتار معارضه است و تعلیل و مفهوم با هم معارضه دارند. پاسخ‎هایی به این اشکال داده شده است، پاسخ‎های محقق خراسانی را با نقد و بررسی آن ملاحظه فرمودید، پاسخ محقق نایینی را با نقد و بررسی آن ملاحظه کردید.
باید یک جمع بندی در رابطه با این اشکال داشته باشیم و بعد برویم سراغ اشکال سوم.

برچسب‌ها:, , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,