شرح رساله حقوق – جلسه هشتاد و دوم – حقوق سلبی پا – ۱.نپیمودن راه حرام – انواع مشی به سوی حرام – ۱.مشی، مقدمه حرام – ۲. مشی، عین حرام – ۳. مشی، جزئی از حرام

جلسه ۸۲ – PDF

جلسه هشتاد و دوم 

حقوق سلبی پا – ۱.نپیمودن راه حرام – انواع مشی به سوی حرام – ۱.مشی، مقدمه حرام – ۲. مشی، عین حرام – ۳. مشی، جزئی از حرام

۱۴۰۱/۱۰/۲۸

حقوق سلبی پا

گفتیم امام سجاد (علیه السلام) فرمود: «وَ أَمَّا حَقُّ رِجْلَیْکَ فَأَنْ لاَ تَمْشِیَ بِهِمَا اِلَى مَا لاَ یَحِلُّ لَکَ وَ لَا تَجْعَلَهُمَا مَطِیَّتَکَ فِی الطَّرِیقِ الْمُسْتَخِفَّهِ بِأَهْلِهَا فِیهَا»؛ حق یکی دیگر از اعضای بدن یعنی پا را امام سجاد (علیه السلام) در دو بعد سلبی و ایجابی مطرح می‏کند، اینکه با این عضو چه کارهایی نباید بکند و اینکه با این عضو چه کارهایی باید انجام دهد.
در بخش سلبی می‎فرماید این دو حق بر شما است، یعنی پای انسان بر خود انسان این دو حق را دارد:

۱.نپیمودن راه حرام

حق اول «فَأَنْ لاَ تَمْشِیَ بِهِمَا اِلَى مَا لاَ یَحِلُّ لَکَ» اینکه با آن دو پا راهی که ناروا است نپیماید، راهی که حرام است نپیماید. با این دو پا به سوی چیزی که حلال نیست حرکت نکند.

انواع مشی به سوی حرام

این از یک جهت یک دایره وسیعی دارد، هر کار حرامی که انسان به سوی آن حرکت کند مشمول این حق است که «فَأَنْ لاَ تَمْشِیَ بِهِمَا اِلَى مَا لاَ یَحِلُّ لَکَ»؛ با این دو پا به سوی چیزی که بر تو حلال نیست مشی نکنی.

۱.مشی، مقدمه حرام

مجالس لهو و لعب و گناه و حرام همه اینها ما لایحل لنا است. حرکت به سوی اینها می‎شود ممنوع. ببینید وقتی انسان در مجلس حرام شرکت می‎کند، خود شرکت در مجلس حرام، حرام است، اصلا جنبه مقدمیت ندارد، حضور در بعضی از مجالس حرام، فی نفسه حرام است. یک وقت شما در یک مجلس می‎نشینید و دروغ می‎شنوید، تهمت می‎شنوید، شنیدن غیبت فی نفسه حرام است، لذا خود حضور در آن مجلس گناه است، مجلس شرب خمر است، نفس حضور در آن مجلس حرام است، هر کار حرامی، مجلس لهو و لعب، اختلاط نامشروع زن و مرد یا مجلس توطئه و برنامه‎ریزی بر علیه مسلمان، یک برادر دینی یا مجلس توطئه بر علیه نظام اسلامی، بر علیه رسول خدا و امیرمؤمنان، خود این مجالس فی نفسه حرام است. کسی که به سوی این مجالس می‎رود تا زمانی که حضور در مجلس پیدا نکرده هنوز کار حرامی انجام نداده، این می‎شود مقدمه حرام، مشی مقدمه حرام است، اما خود راه رفتن در خیابان فی نفسه، هنوز که حکمی بر آن بار نشده است، منتهی مشی و طی طریق مقدمه وصول به آن حرام است، زیرا نفس حضور در چنین مجالسی حرام است اینجا بحث مقدمه حرام پیش می‎آید که آیا مقدمه حرام، حرام است یا خیر؟ آیا خود این مشی ینطبق علیه عنوان الحرام یا محرم یا خیر؟ حکم حرمت به این عمل و مشی و طی طریق ثابت می‎شود، منطبق می‎شود یا خیر؟ آن یک بحث دیگری است. حضرت آنچه که در اینجا می‎فرماید، می‎فرماید با این دو پا به سوی «ما لایحل لک» حرکت نکنید، پس یک جاهایی مشی، مقدمه حرام است، اینکه این حرام است یا نه، این یک بحث دیگر است، اینکه خود این مشی حرام است یا خیر، به عنوان مقدمه حرام؟ این یک بحث مستقلی است، تکلیفی که از آن زاویه بر ما ثابت می‎شود باید در جای خودش بررسی کرد، آن چیزی که امام اینجا می‎فرماید به عنوان یک حق است. می‎فرماید پای انسان به گردن انسان این حق را دارد که انسان به وسیله آن به سوی مجالس حرام نرود؛ پس این مشی به سوی حرام گاهی مقدمیت دارد برای حرام.

۲. مشی، عین حرام

گاهی این مشی خودش متصف به حرمت می‏شود، مقصدی در کار نیست به سوی «ما لایحل لک» نیست، مثل مشی در زمین غصبی، کسی برود در زمین غصبی راه برود، این مشی خودش متصف به صفت حرمت شده است، اینجا دیگر مقدمیت مطرح نیست.

۳. مشی، جزئی از حرام

یک قسم دیگر نیز مشی به عنوان جزیی از عمل حرام است مثل کسی که سعی می‎کند، تلاش می‎کند برای ضربه زدن به یک برادر مسلمان، این سعی یک طیف اعمال را در بر می‎گیرد. یک بخشی ممکن است این مشی باشد، یعنی یک سری سلسله اقداماتی را انجام می‏دهد که آّبروی کسی را ببرد. این ممکن است مجموعه‎ای از کارها یا مجموعه‎ای از اجزاء باشد، در برخی موارد مشی می‎شود جزیی از عنوان محرم مثل «السعی الی السلطان» سعی به سوی سلطان تا یک برادر دینی کشته شود یا اموالش گرفته شود، اینجا مشی جزیی از این سعی است.
پس مشی گاهی مقدمیت دارد به سوی حرام، گاهی جزئیت دارد برای حرام وگاهی عینیت دارد به این معنا که خودش متصف به حرمت است حال اینها نمونه دارد که مثالهایش را نیز بیان کردیم. انواع مشی؛ «المشی بهما الی ما لایحل لک» وقتی می‎گوید این حق انسان است که با پاهایش چنین مشیی نداشته باشد به نظر من هر سه را در بر می‎گیرد.