در گفت و گو با جماران؛
آیتالله سید مجتبی نورمفیدی: دو قطبیسازی در مسأله حجاب، برخلاف آموزههای دینی، امنیت ملی و نظر رهبر معظم انقلاب است/ دو قطبی بین فوتبال و دین، هنر و دین، دین و وطن و خطرناک است
آیت الله سید مجتبی نورمفیدی استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم به خبرنگار جماران گفت: نمیخواهیم بگوییم درباره مسألۀ بیحجابی بیتفاوت باشیم، اما آیا مرکزی که به دلیل این موضوع مواخذه شده، باید ببنیم این توان را دارد که جلو ورود بیحجابها را بگیرد یا نه؟ وقتی که از عهده آن مرکز برنمیآید، یا باید تعطیل شود و عده ای بیکار شوند، یا اینکه وقتی توان کنترل نداشت با این مشکل مواجه خواهد بود! آیا این درست است در جایی اینگونه برخورد شود، اما در فرودگاهها و پروازهای داخلی به مسأله حجاب کاملا بیتوجهی شود؟
پایگاه خبری جماران: آیت الله سید مجتبی نورمفیدی استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با تقبیح دو قطبی سازی جامعه گفت: دو قطبیسازی در هر موضوعی به خصوص در مسأله حجاب، برخلاف آموزههای دینی، امنیت ملی و نظر رهبر معظم انقلاب است و موجب هدر دادن انرژیها و باعث زمینه سوء استفاده دشمنان میشود.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با آیت الله سید مجتبی نورمفیدی در پی می آید:
از دیدگاه حضرتعالی دو قطبی شدن جامعه در موضوعات مختلف چه تبعات منفی دارد؟
دو قطبیسازی در موضوعات مختلف اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برخلاف آموزههای دین، امنیت ملی، منافع ملی و نظر مقام معظم رهبری است و موجب تفرقه بین آحاد جامعه میشود. دو قطبیسازی برخلاف وحدت میباشد، در حالی که وحدت رکن اصلی جامعه اسلامی است. این عمل از سوی دیگر زمینهساز سوء استفاده دشمنان است.
یکی از شگردهای دشمنان از صدر اسلام تاکنون این بوده است که جامعه اسلامی و دینی را به انواع دو قطبیها گرفتار کنند. دو قطبی شدن جامعه، ضمن اینکه انرژیها و نیروها را حذف و ناامیدی و یأس را ترویج میکند، باعث میشود که مردم از دشمن اصلی غافل شوند و همه تلاشهای فکری و فرهنگی را خنثی میکند. اگر دو قطبیها در موضوعات مختلف رواج پیدا کند، باعث فروپاشی اجتماع میشود تا جایی که حتی خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماع آلوده میشود و کشمکشها و تقابلها به عمق خانوادهها کشیده میشود.
البته دو قطبی به معنای اختلافنظر و اختلاف فکر و سلیقه نیست، اختلاف نظر و اختلاف فکر و سلیقه همه جا هست و از طرف خداوند تبارک و تعالی نیز به رسمیت شناخته شده است: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ». وقتی اختلاف سلیقهها به تقابل، تنازع و برخورد کشیده میشود آثار بسیار سوء اخلاقی ـ اجتماعی دارد مخصوصاً در حوزه امور دینی و احکام. اگر دو قطبی سازیهای دینی شیوع پیدا کند میتواند منجر به گریز از دین و دینداری شود. چون به جای جلب قلوب مردم ـ حتی افرادی که ممکن است نظر مخالفی داشته باشند ـ موجب لجاجت میشود.
اگر بخواهیم به ریشههای تاریخی و آنچه که در تاریخ صدر اسلام اتفاق افتاده، اشاره کنم و کُد دهم، موارد زیادی وجود دارد. میتوانیم بگوییم که بنیامیه یکی از عوامل اصلی ایجاد دو قطبی در جامعه بود، چون دو قطبیها باعث میشد مردم از حقایق دور و از دشمن اصلی غافل شوند. امروزه دل رسانههای بیگانه و وابسته، به سرنوشت مردم نمیسوزد و به فکر آینده این مملکت نیستند و برای آنها شاید چیزی بهتر از دو قطبیسازیها نباشد، مخصوصاً در مسائل فرهنگی و دینی. الان متأسفانه گاهی زمینههای سوءاستفاده دشمنان در داخل توسط برخی افراد کماطلاع فراهم میشود و دو قطبیهای کاذب ایجاد میشود؛ دو قطبی بین فوتبال و دین، بین هنر و دین، بین دین و وطن و .. اینها خطرناک است و به تعبیر مقام معظم رهبری، مردم را خسته و محیط جامعه را شکننده میکند.
در همین زمینه، ترویج دو قطبی «با حجاب و بی حجاب» چه آثار بدی برای جامعه دارد؟
از جمله موضوعاتی که در مسأله دو قطبیسازی مواجه هستیم، مسئله دو قطبی بیحجاب و باحجاب است. این مسئله به نظر من به هیچ وجه با روشی که رسول خدا(ص) و خداوند تبارک و تعالی در تشریع و تبلیع احکام دین داشتند، سازگار نیست و به تعبیر رهبری به نفع جامعه نیست.
اقبال لاهوری جملهای دارد که بسیار قابل توجه است. وی میگوید، «مسلمانان معمولاً سرمایهها را برای سودهای اندک از بین میبرند». ما مثل اینکه عادت داریم سرمایههای اصلی اعتقادی و ملی خودمان را برای یکسری منافع کوتاه مدت قربانی کنیم، در حالی که در دراز مدت آثار سوئی دارد.
من معتقدم در اینکه حجاب یک حکم قطعیِ تردیدناپذیر در اسلام است، هیچ جای بحث ندارد. اصل حجاب ضروری است و ممکن است شکل و نوع آن بسته به فرهنگها متفاوت باشد. حتی من بحثی را در گذشته داشتم درباره اینکه آیا حکومت میتواند الزام به حجاب داشته باشد یا نه؟ درباره این موضوع مفصل بحث کردم که اصل مشروعیتِ الزام به حجاب از سوی حکومت قابل اثبات است و ادله متعددی داریم. البته به عنوان «اولی» الزام قابل اثبات، است، اما ممکن است به عناوین «ثانوی» الزام برداشته شود و مشروعیت و جواز، به منع تبدیل شود. بالاخره ممکن است عناوین ثانویۀ متعددی پیش بیاید که در شرایطی از این الزام رفع ید کنیم. اما به هیچ وجه صلاح نیست به دو قطبی در جامعه دامن زده شود. الان گاهی در اجتماعات بسیار کوچک و در محیط خانوادگی ممکن است این دوگانهها درباره حجاب پیش بیاید و افراد به جای اینکه با هم گفت و گویی داشته باشند و متدینین بتوانند با منطق، برهان و نرمی، حکم خدا را تبلیغ کنند به تقابلی بیفتند که بیشتر باعث گریز و دور شدن از حجاب شود.
تلقی من این است که بخش زیادی از رفتارهایی که صورت میگیرد بیش از آنکه جنبه ضد دینی داشته باشد، ناشی از لجاجتهایی است که عدهای در مسائل مختلف از خود بروز میدهند، لذا ریشههای این لجاجتها را باید ضعیف کرد و اگر این ریشهها ضعیف شوند امکان اثرگذاری روشهای نرم همراه مدارا برای ترویج این حکم شرعی هم مؤثر خواهد بود.
یادم است که مقام معظم رهبری در بجنورد صحبتی داشتند که نقطه مقابل برخی از اظهارات و سخنانی است که این روزها مطرح میشود و به تقابل دامن میزند. ایشان گفتند درباره این موضوعات باید بسیار منطقی، متین و بدون احساساتِ بیمورد ورود کرد، اما گاهی مواجه میشویم با تصمیمات یا رفتارهایی که بیش از اینکه به حل مسئله کمک کند، متأسفانه به لجاجتها دامن میزند.
در خبرها آمده است که «مجتمع گردشگری مهر و ماه» در جاده تهران-قم به دلیل بی حجابی پلمپ شد و هفتصد نفر بیکار شدند. اما از سوی دیگر اصناف و بخش های دیگری مانند هواپیمایی و… هم هستند که چنین برخوردی با آنها صورت نمی گیرد یا اساسا امکان برخورد وجود ندارد. از دیدگاه حضرتعالی تبعیض در برخوردها صحیح است؟
درباره مواردی که اشاره کردید، بالاخره باید در کشور رویه واحدی مبتنی بر کارشناسی، مطالعات عمیق و روشهای مؤثر اتخاذ شود. امروزه دوگانگی در رفتار در جاهای مختلف دیده میشود؛ حتی در مراکز رسمی. گویی هیچ برخوردی صورت نمیگیرد، اما در جای دیگر و در محیطی که اشاره کردید برخورد سختگیرانهای میشود.
نمیخواهیم بگوییم درباره مسألۀ بیحجابی بیتفاوت باشیم، اما آیا مرکزی که به دلیل این موضوع مواخذه شده، باید ببنیم این توان را دارد که جلو ورود بیحجابها را بگیرد یا نه؟ وقتی که از عهده آن مرکز برنمیآید، یا باید تعطیل شود و عده ای بیکار شوند، یا اینکه وقتی توان کنترل نداشت با این مشکل مواجه خواهد بود! آیا این درست است در جایی اینگونه برخورد شود، اما در فرودگاهها و پروازهای داخلی به مسأله حجاب کاملا بیتوجهی شود؟
لذا ناهماهنگی و ناموزون بودن رفتار و برخورد در موضوع حجاب با مراکز و جاهای مختلف درست نیست. باید در این مسئله بازنگری جدی شود، بررسیهای دقیق صورت گرفته و کارهای مؤثر و فرهنگی انجام شود. همچنین اِعمال روشهای قانونی کارشناسانه، و مبتنی بر رعایت همه جوانب و ملاحظه همه ابعاد قضیه باشد.
بنابراین من دو قطبیسازی را بسیار بسیار خطرناک میدانم و همان طور که در ابتدا اشاره کردم، دو قطبیسازی در هر موضوعی به خصوص در مسأله حجاب، برخلاف آموزههای دینی، امنیت ملی و نظر رهبر معظم انقلاب است و موجب هدر دادن انرژیها و باعث زمینه سوء استفاده دشمنان میشود.
نظرات