عبادت خالص شرط بهره‌مندی از برترین مصالح

روایتی از صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) به مناسبت ایام فاطمیه نقل می‌کنم. فاطمه زهرا(س) می‌فرماید: «مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِه‏». کسی که عباداتش را خالص کند، عبادات پاک و بی‌شائبه را تقدیم به محضر ربوبی کند، خداوند تبارک و تعالی افضل مصلحت‌ها را برای او مقرر می‌کند. خدا بالاترین فضیلت‌ها یا افضل مصلحت‌ها را بر او فرود می‌آورد.

اولاً گوینده این سخن، فاطمه زهرا(س) است که در صدق و راستی نمونه بود و آنچه می‌گفت مثل سخن پیامبر(ص) مبتنی بر آموزه‌های وحیانی و بدون تردید مبیّن یک حقیقت است. این یک قاعده است که ما به آن کم توجه می‌کنیم. کسی که برای خدا عبادتش را خالص کند، یعنی هر کاری می‌کند برای خدا باشد، رضای خدا را در نظر بگیرد و عبادت هم صرفاً مناسک نیست؛ هر چیزی که با آن بتوان خدا را بندگی کرد، از مناسکی که انجام می‌دهد، نماز و روزه و حج و زکات و خمس و هر چه که هست، یا خدمتی که به خلق خدا می‌کند و احسانی که به دیگران می‌کند، نیکوکاری که در حق دیگران روا می‌دارد، دلی را شاد می‌کند، همه این اعمال اگر به قصد تقرب الی الله و نه برای دیدن دیگران و نه برای کف زدن دیگران و نه برای تشویق دیگران و نه برای اینکه دیگران درباره او به خوبی و نیکی سخن بگویند، نه برای اینکه منزلت اجتماعی پیدا کند؛ بلکه برای آن است که خدا نزد او محبوب است، در همه این کارها فقط این را در نظر می‌گیرد که خدا از این کار خوشش می‌آید و خدا راضی می‌شود؛ خدا می‌پسندد که کارها فقط برای او انجام شود؛ اگر کسی این کار را انجام دهد، بدون تردید «أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِه»؛ نمی‌گوید دنیا را به پایش می‌ریزد، نمی‌گوید او را ثروتمند می‌کند و نمی‌گوید به او مقام می‌دهد، نمی‌گوید قدرت و اعتبار اجتماعی پیدا می‌کند، می‌گوید افضل مصلحت‌ها را نثار او می‌کند.

مصلحت‌ها هم برای افراد متفاوت است. واقعاً مصلحت دو برادر ممکن است کاملاً با هم متفاوت باشد؛ مبتنی بر ظرفیت و شخصیت آنها، روحیات و خصلت‌های آنها، یک وقت ممکن است چیزی را ما گمان کنیم این خیلی به نفع ماست و به مصلحت ماست، اما واقعاً این چنین نیست؛ این برای ما فسادانگیز است، همان ممکن است برای دیگری مصلحت داشته باشد. قضاوت‌هایمان را باید با این دید انجام دهیم که مثلاً خدا نعمتی به کسی می‌دهد و دیگری از آن نعمت بی‌بهره است؛ رضایت به همین مسأله بسیار مهم است. واقعاً این نعمت ممکن است برای یک نفر وسیله امتحان و آزمون و آزمایش باشد، برای دیگری این اصلاً موجب سقوط باشد؛ برای سومی موجب صعود باشد. همه ما در این دنیا اقامت موقت داریم؛ دیر و زود همه بار سفر خواهیم بست؛ هیچ کسی در این دنیا ماندنی نیست، همه رفتنی‌اند. مهم این است که اندوخته‌های ما در این دنیا که سرمایه‌های ابدی ماست، چه چیزی باشد. تشخیص این اندوخته‌ها یا بهترینش آن است که خداوند برای ما مقدر می‌کند. البته به این هم اشاره کنم که اینطور نیست که انسان تنبلی‌ها و بی‌عملی‌های خودش را توجیه کند و بگوید من هیچ کار نمی‌کنم و خدا بالاخره خودش درست می کند. این توجیه بی‌عملی نباید باشد؛ تلاش و کوشش سخت لازم است؛ اما بعد از آن با توکل به خداوند هر آنچه برای انسان پیش می‌آید، افضل مصلحت‌هاست، به شرط اینکه ما عبادات خالص و پاکمان را تقدیم خداوند کنیم. کارهایی که می‌خواهیم انجام دهیم برای خدا انجام دهیم، بقیه را به دست خدا بسپاریم؛ آنچه که خدا مصلحت بداند برای ما مقرر می‌کند. مقایسه کردن، اینکه فلانی اینطور است و من اینطورم، او این را دارد و من ندارم، اینها معنا ندارد. اگر کسی واقعاً عباداتش را پاک و خالصانه کند و از این آلودگی‌ها دور کند و هر آنچه که انجام می‌دهد برای خدا باشد، تلاش او این باشد که خدا را در نظر بگیرد، البته این کار سختی است و ساده نیست؛ جاده‌ای که در آن طی مسیر داریم خیلی لغزنده است. خیلی از افراد گرفتار لغزش شده‌اند و می‌شوند و زمین می‌خورند. اما حداقل بنای ما بر این باشد کارهایی که ما انجام می‌دهیم برای او باشد. این کار را که بکنیم، بدون تردید طبق فرمایش فاطمه زهرا(س) خداوند افضل مصالح ما را برای ما قرار می‌دهد.

ان‌شاءالله خداوند این توفیق را نصیب همه ما بفرماید.