قناعت به جهل مانع پیوستن انسان به صالحان (بخش دوم)

در جلسه گذشته روایتی از حضرت علی(ع) را خواندم که «لولا خَمسُ خِصالٍ لَصارَ النّاسُ کُلُّهُم صالِحینَ: أوَّلُهَا القَناعَةُ بِالجَهلِ، وَالحِرصُ عَلَى الدُّنیا، وَالشُّحُّ بِالفَضلِ، وَالرِّیاءُ فِی العَمَلِ، وَالإِعجابُ بِالرَّأیِ»[۱]

اگر پنج خصلت بود همه مردم جزء صالحان قرار می‏گرفتند. آن پنج خصلت را نام بردم که یکی از آنها «القَناعَةُ بِالجَهلِ». حضرت علی(ع) فرمود «أوَّلُهَا القَناعَةُ بِالجَهلِ» اولین مانع برای اینکه انسان در جرگه صالحان قرار بگیرد قانع بودن به ندانستن است. قانع بودن به جهل است. اینکه نسبت به آن چیزهایی که نمی‏داند جنب و جوشی ندارد و حرص و جوش نمی‎خورد، می‎گوید همین مقدار که می‎دانیم کافی است، خیلی از ما مصداق قناعت به جهل هستیم، به ندانسته‎هایمان قانع هستیم. حال یک چیزهایی می‎دانیم و می‎گوییم کافی است. اینکه تلاش نمی‎کنیم و عمق مطالب را کشف نمی‎کنیم و چیزهایی که نمی‎دانیم یاد نمی‎گیریم متأسفانه در خیلی از ما وجود دارد، فکر می‎کنیم تلاش برای یادگیری فقط مخصوص درس و مدرسه است، در حالیکه همه مراحل زندگی انسان، چه ایام تحصیل و چه ایام تعطیل باید مصروف دانستن شود. اشتیاق به دانستن باید در ما تقویت شود و آن وقت است که اگر یک تلاش مستمری برای دانستن داشته باشیم می‏توانیم بگوییم قانع به جهل نیستیم. لذا برای اینکه بخواهیم  در زمره صالحان قرار بگیریم علاوه بر روحیه بندگی و اطاعت و عبودیت، اصلاح رذائل درونی و باطنی باید به ندانسته‏هایمان نیز قانع نباشیم. این به موازات آنها کمک می‏کند که انسان در زمره صالحان قرار بگیرد. لذا اگر مراتب عالی و بالای بندگان خدا را می‎خواهیم و می‏خواهیم مشمول «اَلسَّلامُ عَلَینا وَ عَلی عِبادِ اللَّه الصّالِحینَ» شویم این مانع را باید از سر راه برداریم و این مانع نیز مقید نشده به اینکه همه شرایط فراهم باشد، نه در هر شرایطی انسان باید این روحیه را حفظ کند

انشاء الله خدا به ما توفیق دهد و انشاء الله شایستگی پیدا کنیم که با برداشتن این موانع در زمره صالحان قرار بگیریم.

[۱]خصال شیخ صدوق، ج۱، ص۱۹۸.