حضرت علی(ع) می فرماید: «إِنَّ أَبْصَرَ الْأَبْصَارِ مَا نَفَذَ فِي الْخَيْرِ مَذْهَبُهُ وَ أَسْمَعَ الْأَسْمَاعِ مَا وَعَى التَّذْكِيرَ وَ انْتَفَعَ بِهِ»
بیناترین چشمها و دیدگان آن دیده و چشمی است که نگاهش تنها متوجه به خیر و خوبی باشد. یعنی در بررسیها و دیدنها و توجه به امور، حالا چه دیدن ظاهری با چشم ظاهری و چه توجه قلبی، فقط متوجه خیر باشد و نگاهش را به خیر بدوزد.
آنچه که انسان باچشم ظاهری میبیند ممکن است در لحظاتی ولو به صورت اتفاقی خیر نباشد. حال از دیدن یک نامحرم گرفته تا چیزهای دیگری که میتواند به عنوان معصیت تلقی شود. فرق است بین نگاه اتفاقی و بین خیره شدن، فرق است بین نگاه تصادفی و بین چشم دوختن، اینکه حضرت تعبیر «نفذ» را به کار برده «ما نفد فی الخیر مذهبه» یعنی نفوذش و خیره شدن و توقفش در خیر باشد. اگر چشمی به این عادت کند، اگر روش و منش یک چشمی این باشد که فقط به خوبیها چشم بدوزد، یک بار بزرگی از دوش دل و قلبش برداشته. بالاخره اگر چشم جز خوبی نبیند، قطعا صفحه دل او نیز جز خوبی بر او نقش نمیبندد، اگر چشم ظاهری از شرور اجتناب کند، این در اصلاح و پاک سازی افکار و اندیشهها و قلب و دل انسان بسیار مؤثر است «ان ابصر الابصار ما نفذ فی الخیر مذهبه»، اصلا سلوکش این باشد، روشش این باشد، بیناترین چشم آن چشمی است که عادتش و مذهبش و سلوکش و روشش چشم دوختن به خوبیها باشد.
«أَسْمَعَ الْأَسْمَاعِ» شنوا ترین گوش، آن گوشی است که پند و اندرز و یاد آوری را بشنود و از آن بهره بگیرد، این شنواترین گوش است، ممکن است کسی چشمش از نظر یک طبیب متخصص چشم، خیلی هم قوی باشد، تا دوردستها را هم ببیند، یا گوش کسی بسیار قوی باشد و صداهای بسیار ضعیف را هم بشنود، اما با این منطق شنواترین گوش آن گوشی است که از پند و اندرزها بهره بگیرد و آنها را مورد عمل قرار دهد.
قویترین گوش یعنی شنواترین گوش، همانطور که قویترین چشم یعنی بیناترین؛ قوت و قدرت اعضاء به کار کرد ذاتی آنهاست. چشم کارکردش دیدن است و گوش کارکردش شنیدن است، طبیعتا قویترین چشم بیناترین است، قویترین گوش شنواترین است ولی این شنوایی یا بینایی نه به آن است که انسان فقط محسوسات پیرامونش را ببیند یا صداهایی را بشنود، بیناترین چشم آن چشمی است که به خوبیها معطوف شود و شنواترین گوش آن گوشی است که پند واندرز را بشنود و از آن بهره ببرد.
حضرت دو کار و دو مرحله برای گوش تصویر میکنند «ما وعی التذکیر» یعنی یادآوری و تذکار و اندرز را بگیرد، بپذیرد و بشنود و از آن منتفع شود، حال این پند و اندرز، پند و اندرز خداوند، انبیاء، اولیاءالهی و همه آنهایی است که به انسان یاد آوری میکنند که هست و چه هست و از کجا آمده و به کجا میرود، این شنواترین گوش است و مهم آن است که انسان به آنچه که میشنود عمل کند، ممکن است کسی مطلبی را از این گوش بشنود و به قول مردم از آن گوش در کند، این فایده ندارد، انتفا مهم است بهره بردن اهمیت دارد. لذا باید سعی کنیم که چشممان را بیناترین چشم قرار دهیم، چشم دلمان را فقط به سوی خوبیها معطوف کنیم، دل را از شرور پاک کنیم، توجه قلب و روح فقط به خیر باشد، و گوشمان را شنواترین گوش قرار دهیم از پند و اندرزها بهره بگیریم که اگر از چنین چشم و گوشی بهره ببریم و دارای چنین چشم وگوشی باشیم قطعا در دنیا و آخرت سعادتمند خواهیم بود.
نظرات