رسول خدا (ص) فرمودند: «ما مِن عَبدٍ اهتَمَّ بمَواقيتِ الصَّلاةِ و مَواضِعِ الشَّمسِ إلاّ ضَمِنتُ لَهُ الرَّوحَ عندَ المَوتِ، و انقِطاعَ الهُمُومِ و الأحزانِ، و النَّجاةَ مِنَ النارِ»
هیچ بندهای نیست که به اوقات نماز اهمیت بدهد مگر اینکه من سه چیز را برای او ضمانت میکنم: ۱. راحتی موقع مردن،۲. از بین رفتن غم، اندوه و درد، ۳. نجات از آتش.
رسول خدا شخصا سه چیز را ضمانت کرده، یکی مربوط به دنیا، یکی مربوط به زمان ورود به عالم برزخ و یکی هم مربوط به قیامت، یعنی سه عرصهای که بزرگترین مشکلات و آلام و دردها را برای ما میتوند فراهم کند.
- در دنیا بدترین چیز حزن، اندوه و درد است، این مهمترین مشکلات بشر است، بحث این نیست که اگر کسی نماز اول وقت بخواند دیگر در دنیا مشکل ندارد، اینجا نمیگوید من ضمانت میکنم هیچ مشکلی نداشته باشد، نمیگوید ضمانت میکنم از نظر مادی وضعش خوب شود، گرچه آن آثار هم هست، اما آنچه که ضمانت شده از نظر مادی این نیست که حالا کسی نماز اول وقت بخواند پول دار میشود. دنیا یک اقتضائاتی دارد، زندگی در این دنیا آمیخته با درد و رنج و اندوه است، بدترین چیزی که بشر را در این دنیا آزار میدهد اندوه است.
یک داستانی از ناصرالدین شاه نقل میکنند که راست یا دروغ آن را نمیدانم، اگر غیر واقعی هم باشد اما حکمت آمیز است.
ناصرالدین شاه سلطنت و قدرت و پنجاه ساله داشت، یک خادمی داشت که این خادم درست در نقطه مقابل ناصرالدین شاه هیچ چیزی نداشت، نه قدرت، نه ثروت، از نظر اعتبار مثل شاه نبود، اما بسیار با نشاط و بسیار سرزنده، انگار همه چیز در دنیا داشت، روزی ناصر الدین شاه به یکی از اطرافیانش گفت من تعجب میکنم این شخص که هیچ چیز ندارد و فقط خدمتکار است چرا اینقدر با نشاظ و راضی است؟ انگار همه چیز دارد، اما من که همه چیز دارم، قدرت دارم، ثروت دارم و این همه نیرو تحت امرم است، چرا گرفتار غصه و غم و اندوه هستم؟ او گفت: دوست دارید کاری کنم که این از این حالت در بیاید و گرفتار غم و اندوه شود؟ ناصرالدین شاه گفت: چه میخواهی بکنی؟ او گفت: شما در یک کیسه نود و نه سکه بگذار و این را به این شخص بدهید و بگویید این صد سکه است. ناصرالدین شاه گفت خب چه میشود؟ او گفت: شما این کار را انجام دهید، از فردا خواهید دید که او خورد و خوراک ندارد. نود و نه سکه در کیسه قرار داده شد و دادند به آقایی که آنجا خدمتکار بود، گفتند این صد سکه را شاه داده، او خیلی خوشحال شد و این سکه ها را با عجله و با شور و شوق برداشت و پیش خانواده رفت و گفت که شاه امروز به ما خیلی لطف کرده و صد سکه داده است؛ از روی اشتیاقی که داشتند این سکهها رو شمردند و دیدند که نود و نه سکه است و او یک دفعه به فکر فرو رفت که به من گفتند که محتویات کیسه صد تا است چرا نود و نه تا است.
از اینجا هزاران فکر و خیال به سرش ورود کرد که نکند کسی دزیده، نکند شاه به کسی داده و او در بین راه آن را برداشته است. از آن به بعد از اندوه آن یک سکه، خواب و خوراک از او گرفته شد. حال نود و نه سکه داشته ولی آن یک سکه ای که از بین این سکه ها کم بود فکر او را به هم ریخت از فردای آن روز ناصرالدین شاه دید که دیگر این شخص مثل سابق نیست، خورد و خوراک ندارد و زانوی غم بغل کرده است. این قاعده نود و نه کار خودش را کرد.
عمده اندوهها و دردها و حزنهای بشر در همین قاعده نود و نه است. بحث داشتن و نداشتن نیست بحث زیاد و کم داشتن نیست، مهم این است که این دردها و اندوهها اگر باشد، همه چیز هم باشد آدم آسایش ندارد، فکر میکند در جهنم زندگی میکند، اگر این اندوه و حزنها و دردها نباشد فکر میکند در بهشت زندگی میکند.
آن چیزی که رسول خدا در اینجا ضمانت کرده این است «انقِطاعَ الهُمُومِ و الأحزانِ»؛ کسی که نماز اول وقت بخواند از این دردها و اندوهها جدا میشود، نه اینکه مشکل نداشته باشد، مشکل هم داشته باشد درد و اندوه نخواهد داشت، یک آرامشی خداوند به او میدهد که این آرامش از این راه پدید میآید، این ضمانت رسول خدا(ص)است، میفرماید: کسی که نماز اول بخواند من ضمانت میکنم اندوه ها و دردها و غمها از او جدا شود، این خیلی نکته ظریفی است، نمیگوید من کاری میکنم که دیگر مریض نشوید، بیپول نشوید، نه همه اینها در دنیا پیش میآید، طبع دنیا این است که انسان از این مشکلات داشته باشد، مهم این است که با این مشکلات چگونه برخورد میکند. آیا این مشکلات باعث میشود که اندوه وحزن و درد او را فرا بگیرد یا اینکه از اینها فاصله بگیرد؟ نماز اول وقت این خاصیت را دارد که به انسان چنین آرامشی بدهد. این برای دنیا.
- دومین مورد «الرَّوحَ عندَ المَوتِ» است، یکی از سخت ترین لحظات بشر موقع مردن است سکرات موت طبق آیات و روایات بسیار سخت است، کنده شدن از این دنیا و رفتن به عالم برزخ خیلی مشکل است، هر چه انسان در این دنیا بیشتر ریشه دوانده باشد سختی این کنده شدن بیشتر است، نماز اول وقت این انتقال را آسان میکند. بزرگترین مشکل انسان برای ورود به آن عالم این است.
- سومین مورد در قیامت است. مهمترین مسئله عذاب است، جهنم است. رسول خدا میفرماید این را نیز من تضمین میکنم، «النَّجاةَ مِنَ النارِ».
در یک روایتی پیامبر از قول خداوند نقل میکند: «إن ربکم یقول: إن هذه الصلوات الخمس المفروضات، من صلاهن لوقتهن وحافظ علیهن لقینی یوم القیامة وله عندی عهد ادخله به الجنة، ومن لم یصلهن لوقتهن ولم یحافظ علیهن فذاک إلی إن شئت عذبته وإن شئت غفرت له» این نماز های پنج گانه تکالیفی است که همه شما باید انجام دهید، آن کسی که این نمازها را در وقتش بخواند یعنی در اول وقت و بر اوقات این نمازها محافظت کند، «لقینی یوم القیامة وله عندی عهد ادخله به الجنة» من را در روز قیامت در حالی ملاقات میکند که یک عهد و پیمانی گردن من است که من او را وارد بهشت کنم؛ این همان نجاة من النار است که پیامبر آن را تضمین کرد این را رسول خدا از قول خدا میگوید. میفرماید: اگر کسی بر این اوقات محافظت کند له عندی عهد ادخله به الجنه. از آن طرف «ومن لم یصلهن لوقتهن ولم یحافظ علیهن فذاک إلی إن شئت عذبته وإن شئت غفرت له» اما اگر کسی بر اوقات محافظت نکند این دیگر دست من است، ان شئت عذبته و ان شئت غفرت له، اگر بخواهم عذابش میکنم و اگر بخواهم میبخشمش، یعنی دیگر عهد و پیمانی با این شخص ندارم که به خاطر گناهانش عذابش نکنم. این یک سپری است که انسان را ایمن میکند. نماز اول وقت این آثار را در دنیا و هنگام موت و در آخرت دارد. صریح تر از این؟ « عندی عهد ادخله به الجنة،» اینها نه اغراق است نه مبالغه است نه خدای نکرده وعدهای است که ضمانتی نداشته باشد، رسول خدا میفرماید من ضامن هستم، خود خدا میفرماید به گردن من است که اگر اینچنین باشد من این عبد را داخل در بهشت خواهم کرد.
اینها کافی است برای اینکه ما اهتمام بیشتر به نماز اول وقت داشته باشیم.
«والحمد لله رب العالمین»
نظرات