روایت از رسول گرامی اسلام (ص) که میفرماید: کل خصلۀ یطبعُ أو یطوی علیها المؤمن الا الخیانۀ و الکذب. هر خصلتی میتواند مؤمن از آن برخوردار شود و یا آن خصلت را پیدا کند الا دو خصلت. یکی خیانت و دیگری دروغ. واقعا این مسئله مهمی است که مؤمن هر صفتی میتواند داشته باشد. وقتی میگوید هر صفتی، منظور صفات خوب نیست در اینجا چون صفات خوب مفروغ عنه است؛ اینکه هر صفتی را مؤمن میتواند دارا شود، ظهور در صفات ناپسند دارد. البته منظور این نیست که مؤمن واقعا مجاز باشد از این صفات برخوردار باشد، بلکه منظور این است که هر صفتی با ایمان قابل جمع است الا این دو. اصلا امکان ندارد بگوییم شخصی مؤمن باشد اما در عین حال اهل خیانت و یا دروغ باشد. اینجا نگفته است خیانت به برادر دینی، بلکه اساسا خیانت به غیر مؤمن هم جایز نیست، حتی به کافر. دروغ به غیر مؤمن هم جایز نیست حتی به کافر. مگر اینکه جزء مستثنیات دروغ باشد و در شرایطی برای اصلاح ذات البین، دفع شری از جامعه اسلامی در جنگ و… مجاز شود.
اما من کلی عرض میکنم که طبق این روایت مؤمن اهل خیانت نیست. پیامبر قبل از اینکه به مقام رسالت و نبوت برسد، به نام امین مشهور بود در بین کفار، قریش و مردم. یک مورد از پیامبر کسی گزارش نکرده که پیامبر خیانت کرده باشد. یا کسی یک دروغ از پیامبر نشنیده است. اتفاقا از ویژگی های پیامبر قبل از بعثت این مسئله راستگویی است، یعنی همه او را به عنوان امین و راستگو میشناختند. این است که پیامبر میفرماید مؤمن هر وصف و خصلتی میتواند پیدا کند الا دروغ و خیانت. واقعا مسئله خیانت و دروغ گفتن اگر از جامعه اسلامی در همه سطوح رخت بر ببندد، هشتاد درصد مشکلات ما حل میشود. این ابتلایی است که متاسفانه مسلمانان به آن پیدا کردند و به راحتی هم توجیه میکنند. برای دروغ انواع و اقسام توجیهات، برای خیانت هم همچنین.
بالاخره اگر ما میخواهیم سعادت ابدی پیدا کنیم و اگر میخواهیم بعد از این عالم در امان باشیم باید مراقب باشیم. در این عالم آثار سوء این دو خصلت زشت فراوان است اما واقعا بنای زندگی را بر این بگذاریم که امانت دار باشیم، امین باشیم و خیانت نکنیم. خیانت هم فقط جاسوسی نیست، بلکه مراتب و سطوح مختلف دارد. در روابط شخصی بین دو نفر میتواند مصداق پیدا کند تا در یک اداره، سازمان و حکومت. این آثارش هست که میتواند کم و زیاد باشد. بالاخره در محیط خانوادگی، همسر، دوست، همسایه و… میتواند مصداق پیدا کند.
مسئله صدق و راستگویی که شاید متاسفانه بتوان گفت این دو از مسائل عام البلوی جامعه است و خیلی از مشکلات از قبل اینها برای جامعه پیش میآید. انشاءالله خداوند به ما توفیق دهد که اهل خیانت و دروغ نباشیم. ممکن است در مرحله ای کارمان را پیش ببرد، اما در نهایت انسان را با بن بست مواجه کند و موجب رسوایی میشود و در بعضی از روایات هم آمده که چیزهایی که انسان فکر میکند به واسطه دروغ نصیب انسان میشود، در واقع سراب است و آب نیست.
باید به اینها باور و ایمان پیدا کنیم و سعی کنیم در زندگی به آن پایبند باشیم. البته در مواردی هم ممکن است راستگویی تلخی هم داشته باشد، اما این تلخی ها هم برای خودمان شیرین است و هم برای آن کسی که نسبت به او صدق و راستی به خرج میدهیم و هم رضایت خدا را در پی دارد.
نظرات