امام عسکری (ع) میفرماید:
«إِنَّكُمْ فِي آجَالٍ مَنْقُوصَةٍ وَ أَيَّامٍ مَعْدُودَةٍ وَ اَلْمَوْتُ يَأْتِي بَغْتَةً مَنْ يَزْرَعْ خَيْراً يَحْصُدْ غِبْطَةً وَ مَنْ يَزْرَعْ شَرّاً يَحْصُدْ نَدَامَةً لِكُلِّ زَارِعٍ مَا زَرَعَ لاَ يُسْبَقُ بَطِيءٌ بِحَظِّهِ وَ لاَ يُدْرِكُ حَرِيصٌ مَا لَمْ يُقَدَّرْ لَهُ مَنْ أُعْطِيَ خَيْراً فَاللَّهُ أَعْطَاهُ وَ مَنْ وُقِيَ شَرّاً فَاللَّهُ وَقَاهُ»
شما عمر رو به نقصانی دارید، هر روز از عمر شما کم میشود، این یک واقعیتی است که هیچ کس نمیتواند خلاف این ادعا کند، ایام و روزهای زندگی و عمر شما معلوم و معدود است، شمارش شده است، هر کسی عمر مشخصی دارد و چند سالی زندگی میکند که این سالها معلوم است و اگر در ایام و روزها ضرب شود دقیقا معلوم است چه کسی، چه مقدار در این دنیا زندگی میکند، در این دنیا کسی که بیست سال عمر میکند یا سی سال یا هفتاد سال یا هشتاد سال یا صد سال، بالاخره صد سال را هم که در نظر بگیرید در سیصد و شصت و پنج روز ضرب کنیم به این نتیجه میرسیم که یک انسان صد ساله سی شش هزار و پانصد روز عمر میکند. اینکه حضرت میفرماید: ایام معدوده، مگر ما به صد سال میرسیم میخواهم بگویم صد سال که این روزها یک عمر بلند و دست نیافتنی است آدم اگر محاسبه کند میشود سی و شش هزار پانصد روز و بالاتر از این خیلی بعید است عمر کنیم، شما از این سی و شش هزار پانصد روز ببینید چند روز گذشته است، چهل سال، پنجاه سال، یعنی نصفش گذشته است، نصفش تقریبا میشود هیجده هزار و دویست و پنجاه روز، اگر ما در نگاه خوش بینانه عمر صد ساله داشته باشیم نهایتا هیجده هزار و دویست و پنجاه روز باقی است وقتی اینطور نگاه میشود میبینیم که خیلی نیست، کلی که نگاه میکند، به نظر خیلی مانده است ولی وقتی میخواهیم اینها را به روزهای قابل شمارش تقسیم کنیم نهایتا هیجده هزار و دویست و پنجاه روز برای کسی که پنجاه سال از عمرش گذشته است و میخواهد پنجاه سال دیگر عمر کند باقی مانده است. البته قطعا برای خیلی از ما خیلی کمتر است شاید پانزده هزار روز باشد، شاید ده هزار روز باشد، ده هزار روز چقدر است مگر، هر روز که میگذرد کمتر میشود.
«والموت یاتی بغتة» مرگ ناگهان میآید. مثلا چند سال؟! این مقدار روز این نهایت این است که ما یک زمانی را مشخص بدانیم و ناگهانی بودن را کنار بگذاریم، این هیجده هزار و دویست و پنجاه روز که میگوییم ممکن است سه روز باشد، یا دو روز یا یک روز.
«والموت یاتی بغتة مَنْ يَزْرَعْ خَيْراً يَحْصُدْ غِبْطَةً وَ مَنْ يَزْرَعْ شَرّاً يَحْصُدْ نَدَامَةً» کسی که خیر بکارد آن را با غبطه درو می کند و کسی که شر بکارد آن را با پشیمانی درو میکند، یعنی در این زندگی و این دنیا ما زارع هستیم، یا خیر میکاریم یا شر، کسی که تخم خوبی بکارد آن وقتی که محصولش را میخواهد درو کند با غبطه درو میکند، میگوید: چرا بیشتر نکاشتم، اگر بیشتر کاشته بودم بیشتر برای من مفید بود، غبطه میخورد به اینکه چرا بیش از این خیر نکاشته تا این محصول را درو کند و آن کسی که شر و بدی کاشته است طبیعتا آن هم محصول دارد و او هم باید درو کند، ولی وقتی که درو میکند با پشیمانی درو میکند، پشیمان از این است که چرا این بذر و این تخم را کاشته است.
« لِكُلِّ زَارِعٍ مَا زَرَعَ لاَ يُسْبَقُ بَطِيءٌ بِحَظِّهِ وَ لاَ يُدْرِكُ حَرِيصٌ مَا لَمْ يُقَدَّرْ لَهُ» هرچه هر که بکارد برای او است لکل زارع ما زرع یعنی همه چیز دست خودمان است بله عنایت و لطف و کمک و دستگیری به جای خود، اما همه چیز به دست خود ماست یعنی کانه ما در این دنیا یک روزهای معدودی داریم و لحظه لحظه زندگیمان را در حال زراعت هستیم و هر آنچه که در بعد از این عالم نصیب ما میشود محصول خود ما است، هیچ کس نه مجبور است و نه سرنوشت ما دست کس دیگری است، البته طبیعتا «لایکلف نفسا الا وسعها» اقتضاء میکند هر کس به میزان توانایی و استعداد و مقدورات، اعمال و کارهایش سنجیده شود کسی که مقدوراتش خیلی زیاد است قطعا هموزن کسی که امکانات و مقدورات کمتری دارد سنجیده نمیشود، بلکه مثلا اگر بحث بخشندگی باشد آیا میگویند: این یک میلیون تومان کمک کرده است، او یک تومان کمک کرده است، نه؛ میگویند: این یک میلیون تومان کمک کرده است، چقدر از داراییش بوده که از آن گذشته و آن کسی که یک تومان کمک کرده است چه مقدار از داراییش بوده؟ به میزان گذشت از خویشتن آنجا درو میکند، لِكُلِّ زَارِعٍ مَا زَرَعَ لاَ يُسْبَقُ بَطِيءٌ بِحَظِّهِ، آن کسی که کند و کم کار میکند بهره و سودش هم از دست نمیرود، حال این بطی در مقابل حریص قرار گرفته است، آن جمله را هم بگویم تا مجموع این عبارت معنایش معلوم شود. انسان حریص و آزمند آنچه را که مقدرش نیست به آن نخواهد رسید. «لاَ يُدْرِكُ حَرِيصٌ مَا لَمْ يُقَدَّرْ لَهُ» انسان حریص و آزمند آن چیزی که برای او مقدر نشده است به آن نخواهد رسید.
این روایت خیلی جای بحث دارد. اینکه حریص در مقابل بطئ قرار گرفته است؛ بطئ یعنی چه؟ یعنی آدم شل کار و کم کار و یا آدم کم تحرک حریص یعنی آدم پر کار؟ خیر، یعنی آدمی که برای دنیا خیلی خودش را به این در و آن در نمیزند، لا یسبق بطی بحظه آن کسی که برای این دنیا خیلی بالا و پایین نمیپرد و خیلی خودش را به این در و آن در نمیزند، کسی نمیتواند برای رسیدن او به حظش از او سبقت بگیرد این تشویق به کم کاری نیست، انسان تا میتواند باید برای معیشت و هر کاری که دارد تلاش کند ولی مسئله این است که حریص در مقابل بطئ قرار گرفته است مطمئن باشد که بیش از آنکه برایش مقدر شده به دست نمیآورد، اما آن کسی که اهل حرص نیست، آن کسی که در این دنیا خودش را به این در و آن در نمی زند او به حظش میرسد و کسی نمیتواند بر حظی که او برایش در نظر گرفته شده پیشی بگیرد، هر چند خودش را به این در و آن در نمیزند، یعنی در واقع میخواهد بگوید همان زراعت خیر و شر مهم است و خیلی در این دنیا خودتان را به این در و آن در نزنید و تن به هر کاری ندهید، برای چند صباحی بیشتر، تمکن بیشتر و مال بیشتر، برای به دست آوردن آنها تن به هر کاری بدهد این کار را نکنید.
«مَنْ أُعْطِيَ خَيْراً فَاللَّهُ أَعْطَاهُ وَ مَنْ وُقِيَ شَرّاً فَاللَّهُ وَقَاهُ» آن کسی که به چیزی میرسد و به خیری می رسد خدا به او داده است و هر کسی که از شری نجات پیدا کند و برهد خدا او را رهانیده.
توجه به مبدا عالم و مسبب الاسباب، مقدر الامور آن کسی که اراده اش بر این دنیا حاکم است و رزق و روزی به دست اوست و عزت و ذلت به دست او است و کسی که خیرها از اوست و دفع شرور نیز از اوست، همه توجه به او باید باشد و ما در واقع زارعانی هستیم. اینکه گفته شده الدنیا مزرعة الآخره یک بیان تمثیلی است، انسان ها زارعانی هستند که یا بذر خیر در این دنیا می کارند یا بذر شر ولی آنکه خیر میکارد وقت درو با غبطه محصولش را درو میکند و آن کسی که شر میکارد وقت درو محصولش را با ندامت و پشیمانی.
فقط این مطلبی که امام عسکری(ع) فرمودند که ما محاسبه کنیم که هر روزی که بر ما میگذرد از عمر ما کم میشود و یک روزهای معدود برشمردهای از یک روز یا یک ساعت یا یک ثانیه از عمر ما کم میشود. چقدر مانده، هفده هیجده هزار روز! انسان باید همینطور محاسبه کند که از عمرش کم میشود، میبیند فرصتها دارد از دست میرود.
خداوند انشاء به برکت این ایام و برکت امام عسکری(ع) و برکت امام زمان(ع) و ادعیه خالصانه آن حضرت انشاء الله به ما توفیق دهد که قدر عمر و لحظات زندگیمان و قدر روزهای باقی مانده از زندگی و عمرمان را بدانیم و انشاء الله توفیق داشته باشیم که بیشتر به ارزش عمر و اوقاتمان پی ببریم و تا میتوانیم خودمان را از این رذائل و شرور نه فقط در رفتار و افعال بلکه در پندار و در باطن و در افکارمان انشاء الله دور کنیم
نظرات