جلسه نود و چهارم
قسم سوم وضع- وضع هیئات – نظریه امام (ره) در جمل انشائیه
۱۳۹۲/۰۱/۲۰
جدول محتوا
خلاصه جلسه گذشته
بحث درباره نظریه پنجم پیرامون هیئات جمل خبریه و انشائیه بود، عرض کردیم امام (ره) در این رابطه نظری دارند که مختار ما هم همین نظر است، نظر ایشان را در باب جملات خبریه در جلسه گذشته عرض کردیم، محصل نظر ایشان در باب جملات خبریه این شد که هیئت جمل خبریه برای دلالت بر اتحاد و هوهویت تصدیقیه بین موضوع و محمول وضع شده، در مقابل هوهویت تصوریه که در مرکبات ناقصه مطرح میشود لذا اینکه مشهور گفتهاند جملات خبریه برای حکایت از نسبت وضع شدهاند صحیح نیست، این نظر مبتنی بر مقدمهای درباره انواع قضایای حملیه بود که در جلسه گذشته به این مقدمه اشاره کردیم، آنچه گفته شد مربوط به جملات خبریهای است که در آنها از ادات و حروف استفاده نشده باشد اما در قضایای مأوّله یا جملات خبریهای که در آنها از حروف استفاده شده، هیأت جمله برای نسبت و ربط وضع شده است.
ب) جملات انشائیه
امام (ره) در مورد جملات انشائیه مطلبی دارند که ما این مطلب را اجمالاً عرض میکنیم، بین یکی از تقریراتی که از کلام امام (ره) شده با تقریر دیگر تفاوت است، کلمات امام (ره) هم به حسب ظاهر و نظر بدوی شاید قابل حمل بر هر دو تقریر باشد لکن ما قرائنی را ذکر خواهیم کرد که نظر امام (ره) بر یکی از این تقریرات قابل حمل است و آن تقریر اصح از دیگری است، اگر به خاطر داشته باشید ما در ابتدای بحث از هیئات گفتیم آنچه که مرحوم آخوند بیشتر به آن پرداخته و موضوع بحث قرار داده جملاتی هستند که هم قابلیت اخبار را دارند و هم قابلیت انشاء مثل «بعتُ»، تلاش مرحوم آخوند این بود که فرق بین «بعتُ» انشائی و «بعتُ» اخباری را بیان کند و الا در جملاتی که ممحّض برای اخبارند یا جملاتی که ممحّض برای انشاء هستند ابهامی وجود ندارد لذا آنچه که ما از قول مرحوم آخوند عرض کردیم که بین جمله خبری و انشائی هیچ فرقی از نظر معنی، موضوعله و مستعمل فیه وجود ندارد عمدتاً ناظر به «بعتُ» خبری و «بعتُ» انشائی بود، عمده بحث و نزاع در جملاتی بود که هم قابلیت اخبار را دارند و هم قابلیت انشاء مثل «بعتُ»، این نکته را متذکر شدیم تا توجه داشته باشید که ما گاهی در فرق بین جملات اخباری و انشائی به نحو کلی و عام بحث میکنیم و گاهی از خصوص هیئاتی مثل «بعتُ» که قابلیت اخبار و انشاء را دارد بحث میکنیم و الا فرق بین «ضربتُ» که جمله خبری است و «اضرب» که جملهای انشائی است واضح و روشن است. این مقدمه را عرض کردیم که توجه داشته باشید بحث کلی ما در رابطه با فرق بین جملات خبریه و انشائیه است ولی آنچه بیشتر مد نظر و محل بحث است جملاتی مثل «بعتُ» است که هم قابلیت انشاء را دارد و هم قابلیت اخبار. امام (ره) در کتاب مناهج الوصول میفرمایند: جملات انشائیه بر دو نوع است؛ یک نوع از جملات انشائیه در ابواب عقود و ایقاعات استعمال میشوند و نوع دیگر در ابواب اوامر و نواهی استعمال میشوند، آن قسمی که در اوامر و نواهی وجود دارد به محل خودش موکول میشود که در آنجا در مورد هیئت امر و نهی و دلالت آنها بحث میشود، عمده بحث ما در باب جملات انشائیهای است که در ابواب عقود و ایقاعات استعمال میشوند، امام (ره) در مورد این قسم میفرمایند: هیئت جمله انشائیه مستعمَل در ابواب عقود و ایقاعات مثل «بعتُ» انشائی در واقع آلت و ابزار و وسیلهای برای ایجاد یک شیء از اعتباریاتی است که بشر به آن محتاج است، در «بعتُ» که به عنوان صیغه عقد بیع بکار میرود در واقع به وسیله این هیئت ماده آن یعنی حقیقت بیع ایجاد میشود، حقیقت بیع در واقع چیزی است که مرتبط با ثمن و مثمن و بایع و مشتری است، پس هیئت «بعتُ» انشائی بر نفس ایجاد یک شیء اعتباری دلالت میکند شبیه آنچه که در ایجاد تکوینی اتفاق میافتد ولی هیئت «بعتُ» خبری از نفس این ایجاد حکایت میکند؛ به عبارت دیگر هیئت «بعتُ» انشائی موجِد حقیقت بیع است و هیئت «بعتُ» اخباری از این ایجاد حکایت میکند لذا هر دو معنای حرفی غیر مستقل دارند یعنی مفهوماً مستقل هستند و نه وجوداً. [۱]
ظاهر عبارت امام (ره) این است که «بعتُ» انشائی بر ایجاد یک شیء اعتباراً دلالت میکند و «بعتُ» خبری از یک ایجاد حکایت میکند، عرض کردیم از کلمات امام (ره) دو تقریر ارائه شده که این دو با هم فرق میکند:
تقریر اول
در یک تقریر از کلمات امام (ره) تصریح شده موضوعله در «بعتُ» انشائی غیر از موضوعله در «بعتُ» خبری است و معنای آنها متباین است و آن عبارتی است که در جواهر الاصول آمده که میفرماید: «فهیئة بعتُ الانشائیة موجدة للبیع و هیئة بعتُ الاخباریة تحکی عن هذا الایجاد فلکل من الانشاء و الاخبار معنیً غیر ما للآخر و الموضوعله فی بعتُ الانشائیة غیر الموضوعله فی بعتُ الاخباریة و معناهما متباینان» [۲] ؛ در این عبارت تصریح شده که موضوعله «بعتُ» انشائی غیر از موضوعله «بعتُ» اخباری است.
تقریر دوم
تقریر دوم از کلمات امام (ره) که از آن استفاده میشود موضوعله جملات خبریه و انشائیه یکی است عبارتی است که در تنقیح الاصول آمده که میفرماید: «والفرق بین بعتُ الانشائی و الاخباری بعد اشتراکهما فی أنّ هیئتهما وضعت للدّلالة علی الایجاد بالمعنی الحرفی کما ذکرناه آنفاً هو أنّ الهیئة فی الاول للایقاع و الایجاد بالفعل و فی الحال و فی الثانی للاخبار بتحققه فی الماضی أی تحقق الایقاع فی السابق إمّا تشریعاً کما فی بعتُ الدّار أمس او تکویناً کما فی ضربتُ زیداً أمس» [۳] ؛ در این عبارت میگوید «بعتُ» انشائی و «بعتُ» اخباری در یک جهت با هم مشترکند و آن این است که هیأت «بعتُ» خبری و انشائی برای دلالت بر ایجاد به معنای حرفی وضع شدهاند و فرق بین این دو در این است که در «بعتُ» انشائی، هیأت «بعتُ» بر ایجاد بیع در زمان حال دلالت میکند ولی هیأت «بعتُ» خبری بر ایجاد بیع در زمان سابق دلالت میکند، لذا ظاهر این عبارت این است که تفاوت «بعتُ» خبری و انشائی فقط به حسب زمان است که این ایجاد و ایقاع گاهی تشریعی است مثل اینکه گفته شود »بعتُ الدار أمس» و گاهی تکوینی است مثل اینکه گفته شود «ضربت زیداً أمس»، پس فرق جمله خبری و انشائی یک فرق واقعی و حقیقی نیست و تنها فرق بین آنها تفاوت به لحاظ زمان است.
این دو تقریر کاملاً در مقابل هم قرار دارند چون در تقریر اول گفته شد که موضوعله «بعتُ» خبری و موضوعله «بعتُ» انشائی با هم متباینند و حقیقت آنها دو چیز است لکن در تقریر دوم میگوید موضوعله «بعتُ» خبری و انشائی یک چیز است و تفاوت آنها فقط به لحاظ زمان است یعنی «بعتُ» خبری، دلالت بر ایقاع و ایجاد بیع در زمان ماضی ولی «بعتُ» انشائی، دلالت بر ایقاع و ایجاد بیع در زمان حال میکند. به حسب نظر بدوی عبارت مناهج الوصول بر هر دو تقریر قابل حمل است ولی قرائنی در کلام امام (ره) وجود دارد که باعث میشود ما ادعا کنیم کلام ایشان هم با تقریر دوم تناسب بیشتری دارد.
مرحوم آیت الله فاضل هم در آنچه از بحثهای ایشان منتشر شده اگر چه نامی از امام (ره) نبرده ولی معلوم است که نظر امام (ره) را بیان میکنند و ظاهراً مختار خودشان هم میباشد، مطلب را به گونهای بیان کرده که مناسب با تقریر دوم است که از تنقیح الاصول نقل شد [۴] .
تهذیب الاصول هم تقریباً همان عبارات مناهج الوصول را آورده است لذا از عبارات آن بدست نمیآید که بیشتر با تقریر اول موافق است یا تقریر دوم. [۵]
آنچه ذکر شد برای این بود که معلوم شود از نظر امام (ره) در رابطه با جملات انشائیه که در ابواب عقود و ایقاعات استعمال میشوند مثل «بعتُ» که قابلیت اخبار هم در آنها وجود دارد چه فرقی بین «بعتُ» خبری و انشائی وجود دارد، در مورد موضوعله هیأت جملات خبریه عرض کردیم بحثی نیست و اختلافی وجود ندارد اما بحث درباره هیأت جملات انشائیه در این است که بالاخره به نظر امام (ره) موضوعله جملات انشائیه چیست و جملات انشائیه به نحو مطلق با جملات خبریه چه تفاوتی دارند؟ بین «بعتُ» انشائی و «بعتُ» خبری چه فرقی وجود دارد؟ ما باید از این سؤالات پاسخ دهیم، اما قبل از همه در مورد فرق بین «بعتُ» انشائی و «بعتُ» خبری توضیحی را ارائه میدهیم و سپس به قرائنی که در این رابطه وجود دارد اشاره خواهیم کرد.
توضیح تقریر دوم
به نظر میرسد امام (ره) در واقع معتقد است فرقی از حیث موضوعله بین «بعتُ» خبری و «بعتُ انشائی» وجود ندارد یعنی این گونه نیست که «بعتُ» انشائی یک بار برای دلالت بر انشاء وضع شود و همین هیأت برای دلالت بر خبر وضع شود و دو وضع مستقل و دو معنای مستقل داشته باشد بلکه فرق آنها فقط به اعتبار زمان است، برای اینکه فرق بین زمان با وجود اشتراک در هیأت معلوم شود به «یضربُ» مثال میزنیم، «یضربُ» فعل مضارع است که بر وقوع ضرب در زمان حال و استقبال دلالت میکند و فرقی بین این دو از نظر هیأت وجود ندارد. تنها تفاوت بین این دو از نظر زمان است که یکی در زمان حال و دیگری در زمان آینده واقع میشود، در مورد «بعتُ» خبری و انشائی هم مطلب از همین قرار است، یعنی موضوعله هر دو یکی است و فقط زمان «بعتُ» انشائی با «بعتُ» خبری فرق میکند که زمان «بعتُ» انشائی مربوط به زمان حال است ولی زمان «بعتُ» خبری مربوط به زمان گذشته است.
حال با توجه به این مطلب، نظیر آن در «بعتُ» خبری و «بعتُ» انشائی وجود دارد. بر این ادعا میتوان مؤیدی ذکر کرد. در ماده بیع به حسب لغت و به حسب اصطلاح فقهی، خصوصیت انشائیت مطرح است، در لغت بیع، را به معنای «مبادلة مالٍ بمالٍ» دانستهاند که منظور از این مبادله قطعاً مبادله و جابجایی مکانی نیست، این گونه نیست که وقتی گفته میشود من خانهام را به فلان زمین فروختم معنایش این باشد که خانه را با زمین جابجا کرده باشد بلکه منظور از این مبادله، مبادله و جابجایی اعتباری که همان مبادله در مالکیت و تملیک است میباشد و این معنی در ماده و معنای بیع وجود دارد. در فقه هم در معنای بیع گفته میشود «البیع انشاء تملیک عینٍ بمالٍ»، که اینجا هم پای اعتبار و انشاء در کار است و حقیقت بیع مساوی با یک نوع انشاء میباشد، پس هم به حسب لغت و هم به حسب اصطلاح فقهی خصوصیت انشائیت در معنای بیع و ماده آن وجود دارد لذا هر جا گفته شود «بعتُ»، انشاء و ایقاع در آن وجود دارد، حال گاهی این «بعتُ» به صورت جمله خبری استعمال میشود و گاهی به صورت جمله انشائی استعمال میشود، در «بعتُ» خبری در واقع از انشاء در زمان گذشته حکایت میکند، وقتی گفته میشود من خانهام را فروختهام و در مقام اخبار است به این معنی است که انشاء بیع در زمان گذشته واقع شده است، پس از همان انشاء بیع حکایت میکند لذا معنای «بعتُ» خبری ایقاع و انشاء بیع در زمان ماضی است، وقتی هم «بعتُ» انشائی بکار برده میشود، از انشاء بیع حکایت میکند لکن منظور انشاء بیع در زمان حال میباشد، پس امکان ندارد «بیع» در جایی استعمال شود و خالی از انشاء باشد لذا هم «بعتُ» انشائی و هم «بعتُ» خبری از انشاء بیع حکایت میکند لکن زمان این دو با هم فرق میکند؛ «بعتُ» انشائی از ایجاد و انشاء بیع در زمان حال ولی «بعتُ»خبری از ایجاد و انشاء بیع در زمان ماضی حکایت میکند لذا بین موضوعله «بعتُ» انشائی و «بعتُ» خبری تفاوتی وجود ندارد و فرق آنها فقط به لحاظ زمان است.
[۱] . مناهج الوصول، ج۱، ص۹۴ و۹۵.
[۴] . سیری کامل در اصول فقه، ج۱، ص۴۷۸ و ۴۷۹.
نظرات