استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم، به مناسبت چهلمین سال پیروزی انقلاب بیان کرد: مشکلات فعلی، عظمت انقلاب را کم نمیکند/ پیش از انقلاب خودباوری نبود/ انقلاب، تعداد جمعیت شیعیان دنیا را بالا برد.
اختصاصی شبکه اجتهاد: آیت الله سیدمجتبی نورمفیدی، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم، روز چهارشنبه ۱۷ بهمنماه ۹۷، به مناسبت آخرین روز درسی پیش از مراسم ۲۲ بهمن، نکات مهمی را در رابطه با انقلاب اسلامی و لزوم بزرگداشت این سرمایه گرانسنگ بیان کرد. عضو شورای علمی مرکز فقهی ائمه اطهار قم معتقد است مشکلات و کاستیهای موجود، بههیچوجه از عظمت انقلاب کم نمیکند، بلکه این مشکلات، در کشورهای پیشرفته دنیا هم وجود دارد. بخشهایی از سخنان وی، از نگاه شما میگذرد:
آنچه در این مجال اندک میخواهمعرض کنم این است که واقعاً با همه مشکلات نابسامانیها و سختیها و کاستیها ما نمیتوانیم عظمت انقلاب را نادیده بگیریم. واقعاً من به دور از هرگونه تعصب چه تعصب صنفی و چه تعصب دینی عرض میکنم که انقلاب اسلامی ایران، یک کار بسیار بزرگ بود و دست آوردهای بسیار بزرگی داشته است. البته این احتیاج به یک بحث مبسوطی دارد که ما یکایک امور را بررسی کنیم که کجا موفقیت و پیشرفت داشتیم و کجا ناکامی.
شاید خیلی از شما شرایط پیش از انقلاب را درک نکردید برای شما ملموس نبوده، شاید بسیاری از شما با برخی از تحلیلهای سطحی از انقلاب مواجه میشوید. متأسفانه برخی وقتی میخواهند انقلاب را تحلیل کنند ارزشها و شاخصهای انقلاب را تنزل میدهند در یک حد معمولی، مفاسد و غدههای سرطانی که در رژیم گذشته بود الآن نیست. نمیگویم الآن مشکل نیست الآن مشکل خیلی هم زیاد است ولی واقعاً خودباوری در گذشته اساساً در ذهنیت و فرهنگ جامعه ایرانی جایی نداشت. این خودباوری مسئله مهمی است. اینکه ملتی اعتقاد داشته باشند که میتوانند به قلههای رفیع و بلند پیشرفت و تمدن برسند یا یک ملتی که گمان کنند که امکان ندارد که ما بتوانیم بهجایی برسیم، خیلی در آینده آن ملت مؤثر است. گزارشهای تاریخی و خاطراتی که از آن ایام منتشر شده است مبنی بر این است که شخص اول این مملکت، در مورد کوچکترین امور تا بحرانهایی که در این کشور پیش میآمد، همواره میگفت با آمریکاییها مشورت کنید و نظر آنها را بپرسید. رابطه ما و آمریکا، رابطه دو کشور همعرض و همطراز نبود. آنها بر عالم و بر منطقه و بر ما استیلا داشتند. این کار شاه در حقیقت یک استیذان و استجازه و نظرخواهی بود برای اینکه نظر آنها اعمال شود.
اما بعد از انقلاب، واقعاً امام خمینی و بعد ایشان رهبر معظم انقلاب به اتکا خداوند و پشتیبانی ملت تصمیمگیری میکردند و میکنند. همه آنها که اشکال هم میکنند بالاخره نمیتوانند این را انکار کنند که شخص اول این مملکت زیر بلیت هیچکس در این دنیا نیست. اینکه مثلاً از فلان کشور آمریکا یا فلان ابرقدرت بخواهد دستور بگیرد این اصلاً در قاموس انقلاب نیست. مقامات اصلی این کشور با همه ضعفها و فرازها و فرودهایی که داشتند، بالاخره این مسئله که خودشان تصمیم بگیرند و اعتقاد و اعتماد به خداوند و مردم داشته باشند را سرلوحه کارهایشان قرار میدادند. این مسئله کوچکی نیست. ریشههای مفاسد، اینها است. اینکه شاه بگوید ببینیم آنها چه میگویند تا ما هم این کار را بکنیم این اوج بدبختی یک ملت است. با اینکه چهل سال از انقلاب گذشته و این همه گرفتاری وجود دارد که امروز به اوج هم رسیده و همهجا مشاهده میکنید، اما باز هم این استقلال آسیب ندیده است. اینها سرمایههایی است که باید حفظ شود. اینها ارزشهایی است که نمیشود آن را نادیده گرفت.
مسئله دیگر حاکمیت دینی است حاکمیت دینی در سطح کلانش را عرض میکنم نه اینکه بگویم الآن حاکمیت دینی است قطعاً ما با حکومت دینی ایدئال خیلی فاصله داریم. حتی در خیلی از جاها عقبگرد هم داشتیم. شکی در این نیست ولی حاکمیت دینی از آرزوهای دیرین روحانیت و متدینین و مؤمنان در طول تاریخ بوده است. اینها کارهای مهمی است که در انقلاب اتفاق افتاد و تحول عظیمی بود که در فکر و فرهنگ مردم ایجاد شد.
همه اینها مهم است. در این سالها کارهای زیادی شده است. این استقلالطلبی و خودباوری مظاهر و جلوههای بسیار زیادی هم داشته است. الآن توانمندیهای ایران و دانشمندان ایرانی در حوزههای مختلف قابلستایش است. در همین حوزه علمیه، کارهای بسیار بزرگی انجام شده است. اینکه بعضاً حوزه و روحانیت و طلاب را رمی به بیکاری و تنبلی میکنند بیانصافی است. به اذعان کسانی که هم گذشته حوزهها و هم امروز آن را درک کردهاند، کارهای مهمی صورت گرفته است. شما ببینید تولید فکر و علم و اندیشه در این حوزه چقدر است. کتابهایی که منتشر میشود به چه میزان است. بله، ما همگام با تحولات دنیا پیش نرفتیم. حرکتمان کُند است ولی این به معنا نیست که کار نشده باشد.
در همه حوزهها واقعاً عظمت انقلاب و عظمت کاری که مردم کردند قابلمشاهده است. تأثیراتی که انقلاب در این کشور داشت تأثیراتی که در منطقه داشت تأثیراتی که در کل دنیا داشت تأثیراتی که برای مذهب اهلبیت داشت. الآن در گوشه و کنار این عالم، کسانی و جمعیتهایی بهعنوان تشیع و پیروان اهلبیت هستند، از آفریقای جنوبی گرفته تا اندونزی و چین و مالزی. اینها همه افراد انگشتشماری بودند که مقارن با پیروزی انقلاب و تحت تأثیر شخصیت امام خمینی شیعه شدند و الآن خودشان تبدیل شدند به یک جمعیتهای قابلتوجه. اینها آثار مهمی است. لذا واقعاً اگر کسی گمان کند که این مشکلات باعث کاسته شدن از آن عظمت است اشتباه است. هیچکس نباید به ذهنش خطور کند که مثلاً چون این مشکلات است پس آن کار اشتباه بوده است. اگر اظهار پشیمانی شود یعنی اینکه حقیقت این موضوع اصلاً درک نشده است.اما در کنار اینها حفظ این سرمایهها هم خیلی مهم است گمان نکنیم با این سرمایهها تا ابد میتوانیم ادامه دهیم اگر ما بتوانیم این سرمایهها را حفظ کنیم روزبهروز پیشرفتها بیشتر میشود اگر این سرمایهها را نتوانیم حفظ کنیم طبیعتاً روزبهروز ضعیفتر میشویم.
قدرتهای بزرگ در گذشته تاریخ به خاطر بیتوجهی به همین مشکلاتی که با آن دستوپنجه نرم میکردند گرفتار زوال شدند. الآن بههرحال شرایط بسیار حساسی است و باید به دور از حب و بغض و با دلسوزی تمام به سمت این برویم که ضعفها و نابسامانیها را برطرف کنیم و ریشه آن چیزهایی که مردم را رنج میدهد را از بین ببریم. مردم ما ثابت کردند که اهل تحمل مشکلات و سختیها هستند ولی بهشرط اینکه تبعیض و فساد و دزدی و اختلاس نباشد. راه مسئله این است که ما تا میتوانیم به اینکه قانون حاکم شود کمک کنیم.
شفافیت در امور بالاترین مسئله است. این دولت الکترونیک که گفته میشود مسئله کمی نیست. باید دخالتها و زمینههای دخالت عوامل انسانی باانگیزههای مختلف را به حداقل برسانیم تا همهچیز شفاف باشد. باید قانون و خرد جمعی و سیستم حاکم شود، منتها با نگرش درست. واقعاً اگر کسی میخواهد سر کار برود بیایند و به شایستگی افراد نگاه کنند و هر کسی شایستهتر و توانمندتر و متعهدتر برود سر کار، نه اینکه با توصیه افرادی، شایستگآنجا بمانند و آدمهایی که شایستگی ندارند سر کار بروند. این پارتیبازیها مردم را رنج میدهد. من معتقدم اگر این امور اصلاح شود تبعیض و پارتیبازی و دزدی و اختلاس و این فسادها کم شود و مردم همه را به قول اهل مطبوعات در اتاق شیشهای و تحت نظر ببینند، حاضرند همه مشکلات را هم تحمل کنند. مردم ما درک میکنند. مردم ما واقعاً مردم نجیبی هستند، ولی اگر در کنار این مشکلات آن زمینههای فساد از بین نرود معلوم نیست همراهیها ادامه پیدا کند.
من درعینحال امید دارم که این دوران بهعنوان دوران گذار باید طی شود. الآن حساسیتی که مجموعاً در مقابل فساد و اشرافی گری پیش آمده امیدوارکننده است، ولی این حساسیتها باید همهجانبه باشد نه گزینشی. اینها باعث شده مجموعاً یک عده مقداری دستوپایشان را جمع کنند. در گذشته شاید اینها اصلاً خیلی بیان نمیشد ولی الآن به مدد شبکههای مجازی، این مسائل برملا میشود.
معتقدم بهمرور این تأثیرگذاری خواهد داشت و از این مرحله عبور خواهیم کرد الآن کشورهای پیشرفته دنیا را که نگاه میکنید، میبینید که در آنجا نیز مفاسد بسیار است و خیلیهایش برملا نمیشود بهعلاوه آنها این شرایطی که الآن ما در آن هستیم را گذراندند. آنها هم سالهای سال این گرفتاریها را داشتند. هر چه این نظارت عمومی یا همان امربهمعروف و نهیازمنکر یا مطبوعات و رسانهها تقویت شود، کمک میکند که این مفاسد ریشهکن شود.
آخرین جمله این است که امروز روحانیت و مسؤولین وظیفه بسیار سنگینی دارند. راه چاره این است همه مردم دلسوزانه و برادرانه دست محبت و آشتی به هم بدهیم و کینهها را دور کنیم. اینقدر به دنبال حذف، تخریب و از میدان به در کردن هم نباشیم. اگر همه با هم دستبهدست هم دهیم باز هم زمان برای حل مشکلات کم داریم. همه باید با یکپارچگی و وحدت و دلسوزی، حول محور رهبری حرکت کنیم. بدون این محور نمیتوانیم از این گردنهها عبور کنیم.
نظرات