امیرالمومنین علی(ع) می فرماید: «اقْبَلْ عُذْرَ أَخِيكَ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ عُذْرٌ فَالْتَمِسْ لَهُ عُذْراً»[۱].
عذر برادرت را بپذیر و چنان چه عذری ندارد برای او یک عذری جستجو کن.
این یک جمله بسیار کلیدی و مهم در روابط اجتماعی است. چیزی که به شدت ما امروز به آن نیازمندیم. به هر حال در ارتباطات بین افراد چه ارتباطات خانوادگی و چه ارتباطات فامیلی و چه ارتباطات کاری، گاهی مسائلی پیش می آید که مورد پسند اطراف این ارتباط نیست. دو دوست و هم بحث گاهی بینشان به هر دلیلی مسئله ای پیش می آید که طرف دیگر نمی پسندد. اگر روابط، روابط سالمی باشد قهرا به نوعی سعی می کنند این مشکلی را که بینشان پیش آمده حل کنند. مثلا ندانسته یا از روی غفلت، کاری کرده که موجب یک ناراحتی و مشکلی نسبت به طرف مقابل شده است. حال اگر طرف مقابل عذر آورد، باید عذرش پذیرفته شود. یک وقت نیز به روی خودش نمی آورد و د رصدد جبران نیست و عذر نمی آورد. این جمله امیرالمومنین در واقع نسبت به هر دو فرض ناظر است. یعنی حضرت می فرماید: اگر برادر دینی تو عذری آورد عذر او را بپذیر و اگر عذرش به نحوی بود که قابل قبول نبود شما خودتان عذری برای آن درست کنید. حتی در جایی که عذری نیاورد و آن برخورد دومی را کرد باز شما برای او عذری درست کنید. این یک قاعده است در روابط اجتماعی بین برادران ایمانی. البته استثناء دارد این قاعده. مثلا اگر دو نفر با هم بحث می کنند یکی هر روز دیر بیاید یک روز عذر بیاورد که خواب ماندم و یک روز عذر بیاورد که ماشین نبود یا بگوید ترافیک بود، یعنی غالب اوقات این عذرها وقتی در کنار هم قرار می گیرد، دیگر سوء ظن درست می کند. حال اگر در مواقعی اتفاقی افتاد عذری برای این کار آورد این را بپذیرید یا اگر عذری هم نیاورد شما برای او عذری در ذهن خودتان درست کنید یا به او بگویید حتما این چنین بوده. همین رفتار چقدر کمک می کند به بهبود روابط اجتماعی و چقدر از مشکلات را کم می کند. حالا شما این را در کنار بعضی از رفتارها بگذارید که نه تنها التماس عذر نمی کنند و نه تنها عذر برادرشان را قبول نمی کنند بلکه برای عکس آن دلیل و شاهد و مدرک می آورند. یعنی بر خلاف آن چه که او ادعا کرده است تلاش می کنند که عذر او را رد کنند. خیلی از ما این گونه هستیم که یک برادر دینی عذری می آورد برای کاری، برای حادثه ای؛ ما این قدر سوء ظن به هم پیدا کردیم که نه تنها عذر یکدیگر را قبول نمیکنیم بلکه برای آن یک دلیل و بهانه ای می تراشیم و می گوییم او به علت فلان چیز این کار را کرده و من می دانم. اگر روابط بین ما با این چارچوب پیش برود آن وقت بعد از مدتی تبدیل به عداوت ودشمنی می شود و روز به روز فاصله های ما را زیادتر می کند. ما در این چارچوب توصیه های بسیاری داریم، مثل «ضع امر اخیک علی احسنک»؛ امر بردار دینی خود را بر بهترین وجه حمل کن، سخنش را، گفتارش را، کردارش را. این ها همه مکمل هم می باشند. ما نه تنها بر احسن الوجوه حمل نمی کنیم بلکه بر بدترین وجه حمل می کنیم و تفسیر می کنیم.
به هر حال حسن ظن باید در بین ما تقویت شود، خوش بینی مگر در یک موارد خاص باید در ما تقویت شود. این ها باعث تالیف بیشتر قلوب می شود. آرامش روحی و روانی به انسان می دهد. اگر این مقدار از خوش بینی بین انسان ها حاکم شود قهرا جو عمومی جامعه یک جو آرامی می شود. اگر این اصول اخلاقی را که ائمه ما (علهیم السلام) به مناسبت های مختلف بیان کردند در حد ابتدایی بین مسئولین و روحانیت و مردم و دانشگاهیان و فعالان اقتصادی حاکم شود، بسیاری از مشکلات ما حل میشود. خیلی از مشکلات ما به خاطر دوری از الگوی اهل بیت است. با زبان سخن از اهل بیت می گوییم و خیلی تبلیغ می کنیم اما این بیشتر تبلیغ نام است و در عمل بر خلاف این آموزه ها رفتار میکنیم، بنده از خودم می گویم این گونه نیست چون ما عمامه به سر داریم هر کاری می کنیم لزوما بر مبنای توصیه های اهل بیت است. گاهی خود ما در بعضی از اوقات درست نقطه مقابل آن چه که اهلبیت گفته اند عمل می کنیم. گاهی نیز سیره اهل بیت را تبیین می کنیم اما وقتی خودمان می خواهیم عمل کنیم به صورت خیلی آشکار بر خلاف آن عمل می کنیم. لذا امیدوارم خداوند متعال به ما توفیق دهد که بتوانیم اندکی از این معارف بلند را در خودمان پیاده کنیم و در زندگی به کار ببندیم.
[۱] بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۶۵، ح۲۹.
نظرات