خطر درّندگی زبان

رسول گرامی اسلام(ص) فرموده‎اند: «من‏ كان‏ يؤمن‏ باللّه‏ و اليوم‏ الاخر فليقل‏ خيرا أو يسكت» .

کسی که به خدا و روز قیامت باور و ایمان دارد، باید یا سخن نگوید یا جز خیر بر زبان نراند.

این مطلب بلندی است. بین ایمان به مبدأ و معاد و عملکرد زبان ملازمه است. کسی که ایمان به عمق جان او رسوخ کرده باشد، خداباور و معادباور باشد، یا سکوت می‎کند و حرف نمی‎زند یا اگر می‎خواهد حرف بگوید به خیر سخن می‎گوید.

ما دوست داریم که حرف بزنیم؛ خیلی از ما گرفتار شهوت کلام هستیم. شهوت کلام لزوماً فقط برای سخنرانان و اهل منبر نیست. گاهی ممکن است کسی در عمر خود یکبار هم سخنرانی نکرده باشد و اساساً نتواند سخنرانی کند اما دوست دارد که حرف بزند. خیلی از امور می‎تواند منشأ میل به زیاد سخن گفتن و شهوت کلام باشد. انگیزه‎های پُرگویی، یا ابراز وجود است یا تحقیر دیگران است، یا تشفّی نفس است، کسی برای این‎که نفس او راحت شود و لذت ببرد، یک حرفی می‎زند، اعم از اینکه با این حرف شخصیت یک نفر را خراب می‎کند یا بالا می‎برد یا انتقام می‎گیرد، یا خودش را بالا می‎برد و دیگران را تحقیر می‎کند.

وقتی که انسان شهوت کلام داشته باشد و اهل پُرگویی باشد، قهراً مطالبی می‎گوید که آفاتی دارد و این آفات ایمان سوز و آخرت خراب کن است. اگر در روایات جستجو کنیم، شاید بیش از دویست آفت برای زبان برشمرده‎اند. ما با این‎که این روایات را می‎شنویم، باید بیشتر رعایت کنیم.  صحبت کردن راجع به افراد، قضاوت کردن راجع به افراد [مخصوصاً الان که انسان می‎بیند زبان‎ها رها شده‎اند] آسیب‎های زیادی در اجتماع پدید می‎آورد؛ آسیب‎های مستقیم و غیر مستقیم. با زبان، آبروها می‎رود، اختلافات تشدید می‎شود، بنیان خانواده‎ها به هم می‎ریزد، کینه‎ها روز به روز افزوده می‎شود، مهر و محبت و الفت بین مردم کم می‎شود، خسارت‎های مادی زیادی در پی دارد.

واقعاً کمی راجع به این موضوع فکر کنیم و بدانیم طبق فرمایش پیامبر خدا(ص) کسی که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، جز خیر سخن نمی‎گوید یا سکوت می‎کند. جالب این است که ما به ظاهر مؤمنین، برای خودمان توجیه درست می‎کنیم. بدترین سخنان را می‎گوییم ولی مدعی هستیم که سخن خیر می‎گوییم. این‎ها مواردی است که وسوسه‎های شیطان وارد می‎شود. در آیات قرآن داریم که شیطان از چپ، راست، پشت سر و روبرو، به انسان حمله می‎کند. یک وقت در وجود انسان وسوسه می‎کند و سخن شرّ را برای ما به گونه‎ای زیبا می‎کند و ما را فریب می‎دهد که فکر می‎کنیم که سخن خیر می‎گوییم؛ ولی وقتی عمیق شویم می‎بینیم خیر نیست.

این است که امیرالمؤمنین(ع) در یک عبارت بسیار گویا، رسا و لطیف می‎فرماید: «اللِّسَانُ‏ سَبُعٌ‏ إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَر» ؛ زبان، درّنده‎ای است که اگر رها شود، گاز می‎گیرد. چطور اگر حیوان درّنده کنترل نشود، می‎درد و حمله می‎کند و گاز می‎گیرد، زبان نیز یک درّنده‎ای است که اگر رها شود، گاز می‎گیرد. واقعاً هم همین‎گونه است. بعضی از زبان‎ها درّنده هستند و گاز می‎گیرند. انگار جز نیش و تلخی، چیز دیگری از این زبان‎ها صادر نمی‎شود. اگر ما به معاد و به خداوند ایمان داریم، بدانیم که زبان درّنده است؛ حیوان درّنده به طبع و خوی درّندگی باید این کار را کند؛ مگر این‎که تحت سلطه بیاید و رام و اهلی شود.

واقعاً باید از این موجود درّنده‎ی نیش‎زننده‎ی گاز گیرنده‎ی خطرناک، به خدا پناه برد. ببینیم این یک تکه گوشت چقدر رهاسازی می‎شود و چقدر درّندگی می‎کند، چقدر می‎آزارد، دل می‎شکند، آبرو می‎برد، تهمت می‎زند، غیبت می‎کند؛ این‎ها اعتقاد به مبدأ و معاد را تضعیف می‎کند.

خداوند إن شاء الله به ما توفیق کنترل این موجود درّنده را عنایت فرماید.