اهمیت گفتن «نمی‎دانم» در ندانسته ها

روایتی از امیرالمؤمنین (ع) را می‎خوانم و امیدوارم بتوانیم به اینها عمل کنیم. چون آزمون و امتحان ما مبلغین و روحانیون، آزمون در اموری است که معنای واقعی آزمون داشته باشد. معنای آزمون این نیست که یک بهانه ای فراهم شود و چند سؤال و جواب داده شود و نمره ای با ارفاق بدهند و بگویند که به مرحله بالاتر بروید و داخل بهشت شوید.

آزمون ها واقعی است، یعنی در صحنه عمل جوهره انسان را می سنجند که آیا آلودگی ندارد یا آلودگی دارد و باید وارد فضای جهنم شود تا این آلودگی ها در اثر عذاب پاک شود و قابلیت ورود به بهشت خداوند را پیدا کند.

یکی از این آزمون ها و امتحانات که قطعاً بسیاری از ما در معرض آن قرار می‎گیریم، قرار گرفتن در مقام پاسخ به سؤالی است که جواب آن را نمی دانیم. خیلی از ما در این موقعیت قرار می‎گیریم که سؤالی از ما می پرسند که جواب آن را نمی دانیم و نوعاً می‎خواهیم حفظ آبرو کنیم. جواب را هم اگر ندانیم، آن را می سازیم و خلق می‎کنیم و یک چیزی ارائه می دهیم.

امیرالمؤمنین (ع) می‎فرماید: «وَ لَا يَسْتَحْيِي الْعَالِمُ إِذَا سُئِلَ‏ عَمَّا لَا يَعْلَمُ أَنْ يَقُولَ لَا عِلْمَ لِي بِه‏»[۱] عالم هیچ شرم و حیا نمی‎کند که اگر از او سؤال شد درباره چیزی که نمی داند، بگوید من علم و اطلاع در این موضوع ندارم. ما در موارد زیادی حتی اگر مورد سؤال قرار نگیریم، به مناسبت هر بحثی و در هر جمعی ورود پیدا می‎کنیم و اظهار نظر می‎کنیم. از کرات آسمانی گرفته تا اعماق دریا. چون می‎خواهیم خودمان را اثبات کنیم و می‎خواهیم بگوییم ما هم هستیم. می‎خواهیم خودمان را به رخ بکشیم. این یک آلودگی است، کسی که دنبال به رخ کشیدن خود است، یعنی آلوده است. حالا درصد آلودگی ها متفاوت است، گاهی درصد آلودگی زیاد است و گاهی درصد آن کم است ولی در مجموع آلودگی است. اگر کسی مورد سؤال قرار بگیرد و نداند، طبق این روایت، باید بگوید نمی دانم. هم رضایت خدا در این کار است و هم اعتماد و محبت خلق را جلب می‎کند، ولو اینکه در کوتاه مدت ممکن است تلخی هایی به همراه داشته باشد. کسی که عالم باشد، در مواجهه با این امور، می‎گوید نمی دانم اما کسی که جاهل است، در هر مسأله ای می‎خواهد وارد شود و سخن بگوید و نتیجه آن این است که در این امتحان مردود شود. « إِذَا سُئِلَ‏ عَمَّا لَا يَعْلَمُ أَنْ يَقُولَ لَا عِلْمَ لِي بِه» اگر در مورد چیزی که نمی داند سوال شود، پاسخ او این است که نمی دانم. اما ما برعکس عمل می‎کنیم و طوری اظهار می‎کنیم که گویا علامه دهر هستیم و در همه چیز خودمان را صاحب نظر می دانیم و اگر مثلاً کسی خرده بگیرد، هزاران توجیه شیطانی برای این کار فراهم می‎کنیم. کسی که علم ندارد، خیلی بیشتر تلاش می‎کند که خودش را اثبات کند و الا کسی که عالم است و مقامات علمی او معلوم است، اگر یک جایی گفت من نمی دانم، کسی این را به عنوان نقص او نمی داند.

امیدوارم که خدای متعال به ما این آمادگی و توفیق را عنایت کند که مصداق این بیانات ائمه معصومین (ع) باشیم. ما بیشتر در معرض این آزمون هستیم، خدا ان شاء الله ما را از همه آزمون های الهی سربلند بیرون بیاورد.

[۱]. المحاسن، ج۱، ص ۳۲۸، ح ۶۶۴.