«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: إِنِّي لَأُبْغِضُ الرَّجُلَ (أُبْغِضُ لِلرَّجُلِ) أَنْ يَكُونَ كَسْلَاناً [كَسْلَانَ] عَنْ أَمْرِ دُنْيَاهُ وَ مَنْ كَسِلَ عَنْ أَمْرِ دُنْيَاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَكْسَلُ»[۱]؛ امام باقر (ع) میفرماید: نزد من مبغوض است کسی که در امر دنیایش تنبل و کسل باشد.
کسی که در کارهای دنیایش تنبلی پیشه کند نزد امام باقر مبغوض است. امام باقر که همه توجهاش به آخرت است میگوید من خوش ندارم و بدم میآید از کسی که در زندگیاش کسل باشد. بالاخره هر کسی در این دنیا یک کاری دارد؛ یا طلبه و اهل درس و بحث است یا کاسب است در بازار. یا در دانشگاه و اداره مشغول است. بالاخره تنبلی در امر دنیا یعنی اینکه کسی نسبت به کارهایی که باید انجام دهد بی رغبت باشد و وقتش را به بطالت بگذراند و تنبلی کند و نشاط و جدّیت در کارش نداشته باشد. باید ببینیم همه ما چقدر در به این جهت توجه میکنیم؟ چه مقدار تنبلی و سستی در کارهای ما هست. نشانه سستی و تنبلی این است که نمیدانیم چکار کنیم و حوصله نداریم و درس نمیخوانیم و نه به دیگران کمک و میکنیم. وقتمان را با خواب و کارهای بیهوده میگذرانیم. در طول روز محاسبه نمیکنیم که چقدر کار مفید انجام میدهیم. الان در ادارات ما چه خبر است؟ متوسط کار مفید در بین کارمندان دولت در یک روز کاری نیم ساعت یا یک ساعت است.
متأسفانه روح رخوت و تنبلی در حال فراگیر شدن است. ما خیلی از اوقات فکر میکنیم زرنگ هستیم، روی کسالت و تنبلی خود پوشش میگذاریم. یک پوشش تقدس و دنیا گریزی و زهد روی تنبلی خودمان میگذاریم که چرا باید از صبح تا شب کار کنیم. اینکه میگویند شیطان پیچیده است و ابزارهای رنگارنگی برای فریب دارد همین است. یک عمری ممکن است به زعم خودمان گمان کنیم که الحمدلله دنبال دنیا نبودهایم و سرمان در کار خودمان بوده و اینگونه خدا را شاکر میشویم اما چه بسا این فریب شیطان باشد برای توجیه تنبلیها؛ شیطان گاهی دعوت میکند به خدا و آخرت برای عقب ماندن از دنیا، برای اینکه در دنیا که مزرعه آخرت است کم کاری کنیم. لذا خیلی شیطان پیچیده است. با سلاح و حربه دنیا گریزی ما را از صعود باز بدارد.
امام باقر (ع) در ادامه این حدیث میفرماید: کسی که در کارهای دنیویاش تنبل باشد در کارهای آخرتیاش، تنبل تر است. کسی که حوصله کار در دنیا ندارد، حوصله عبادت هم ندارد. حوصله توجه به خداوند را هم ندارد. تقوا در متن زندگی این است. تقوای مورد نظر امیرالمؤمنین (ع) که خودشان هم داشتند این است که در متن اجتماع با مردم، فعال، کوشا ولی در عین حال جهت کلی فعالیتها و حرکتها به سمت آخرت باشد اما با تلاش و کوشش و جدیت.
واقعاً خود ما به عنوان یک طلبه چه مقدار کار مفید میکنیم؟ هر کدام از ما تواناییهایی داریم. هیچ کسی تواناییاش محدود نیست البته ظرفیتها فرق میکند. نقل شده که میگویند اگر یک معلول که پا ندارد، نتواند قهرمان دو و میدانی شود، این اشکال و ضعف از خودش است. ببینید توانایی انسان چگونه است؛ بسیاری از انسانهایی که از خیلی از مواهب طبیعی محرومند اما کارهای خارق العادهای انجام میدهند. با تلاش و همت. آنوقت ما! گاهی انسان تأسف میخورد. باید جامعه روحانیت، جامعه پر تلاش و با نشاط و فعال و به روز و اهل مطالعه و تحقیق باشد. بله در کنارش به تفریح و زندگیاش هم برسد. ما نه کارمان را درست انجام میدهیم و نه به زندگی و تفریحمان میرسیم. به خانواده میگوییم کار داریم و خودمان دلمان خوش است که کار انجام میدهیم اما خودمان وجداناً بررسی کنیم که به خانواده وقتی میگوییم کار داریم، چقدر کار انجام میدهیم. نگاه کنید در سایر وقتها غیر از آن ساعتی که به خانواده میگویید کار داریم، چه گلی به سرتان زدید که الان در این یک ساعت میخواهید بزنید. انسان حس میکند یک روح رخوت آرام آرام در ما شایع میشود.
لذا باید بدانیم کسی که در کار دنیا کسل باشد، این نزد ائمه مبغوض است و در کارهای اخروی هم کسل تر است. ان شاء الله خدا به ما روحیه تلاش و کوشش و فعالیت و در عین حال تقوا و خداترسی عنایت بفرماید.
[۱]. الكافي (ط – الإسلامية)؛ ج۵ ؛ ص۸۵، ح۴.
نظرات