امام زین العابدین (علیه السلام) میفرماید: «اشدّ ساعات ابن آدم ثلاث ساعات: الساعه التى یعاین فیها ملک الموت، الساعه التى یقوم فیها من قبره و الساعه التى یقف فیها بین یدى اللَّه تبارک و تعالى» [۱]
امام سجاد (علیه السلام) میفرمایند: سخت ترین لحظات انسان سه لحظه است: این خیلی عجیب است، گاهی در زندگی مشکلات و و سختیها و شدائدی پیش میاید که گمان میکنیم آن سختیها، سختیهای غیر قابل تحمل و شدید ترین آنها است، اما به فرموده امام سجاد (علیه السلام) سختترین ساعات و لحظات انسان سه لحظه است:
- آن لحظهای که ملک الموت را میبیند؛ لحظه دیدن ملک الموت، لحظه خیلی سختی است، لحظهای است که میخواهد از همه دلبستگیها به یکباره جدا شود، همه آن چیزهایی که برایش عزیز هستند، همه آن افراد، موقعیتها، اموال، انسانها، همه این پیوندها را باید قطع کند، خیلی سخت است، ما یک چیز از چیزهایی که داریم وقتی میخواهیم از دست بدهیم ببینید چقدر سخت است برایمان، یک مال، یک مقداری پول، یک وسیله یا فرزند یا همسر یا مادر، آنچه که از مصیبتها در این دنیا برای انسان پیش میآید به خاطر از دست دادن آن چیزهایی است که دوست دارد. اینها را تک تک از دست میدهد، تازه اگر در یک شرایط خاصی چندتا رابا هم از دست بدهد خیلی سخت است، اما وقتی ملک الموت به سراغ انسان میآید، آن لحظه ای که میخواهد یکباره همه دلبستگیها را کنار بگذارد، باید خیلی سختتر باشد، سختی آن وقتی درک میشود که خودمان تفکرکنیم دراینکه وقتی چند چیز را از دست میدهیم (آبرویمان را از دست میدهیم، مالمان را از دست میدهیم، عزیزمان را از دست میدهیم، موقعیت خود را از دست میدهیم) چقدر فشار دارد، حال آن لحظه، لحظه دیدار ملک الموت، لحظهای است که میخواهد همه اینها را کنار بگذارد، لذا باید خیلی سخت باشد.
- دوم ساعتی که از قبر خود بر میخیزد، «الساعة التى یقوم فیها من قبره»، آن ساعت هم ساعت وحشت و تنهایی و ترس از محاسبه است؛ آنچه که در عالم برزخ طی کرده، اینها مقدمه برای حسابرسی بوده است.
- و ساعت سوم آن ساعتی است که در برابر خداوند تبارک وتعالی میایستد؛ آن ساعتی است که احساس شرم و گناه و تقصیر و ندامت و پشیمانی و حسرت تمام وجود او را در بر میگیرد در برابر وجود با عظمت خداوند و ذات کبریایی حق تعالی، آن موقع تازه میفهمد، که چه نافرمانیها و طغیانها و عصیانهایی کرده و چه حقوقی از آن ذات اعظم الهی را پایمال کرده است، احساس ندامت و شرم و پشیمانی و حسرت، آن هم خیلی ساعت سختی است.
برای اینکه این ساعات سخت، حداقل برای ما کمی آسانتر شود، راه دارد، اگر ما به این کلمات باور داریم، اگر ایمان داریم به صدق و راستی ائمه (علیهم السلام) اگر یقین داریم چنیم مواقفی پیش روی ما هست که قطعاً هست، اولی زودتر و دومی کمی دیرتر و سومی دیرتر از هر دو، ولی قطعی است، ما چه مقدار برای برخورد با این سه لحظه آمادگی داریم؟
گاهی انسان فکر میکند میبیند اصلادر یک عالم دیگر و خواب است. ما غافل هستیم از این ساعات و لحظات سختی که پیش روی ما است، دلمان را خوش کردیم و خودمان را مشغول به چیزهایی….، اگر به این ساعات فکر کنیم، در اینجا دیگر بسیاری از سختیها را تحمل میکنیم، اگر به این ساعات فکر کنیم از بسیاری از لذتها چشم میپوشیم، اگر به این ساعات و لحظهها فکر کنیم حریم همدیگر را نگه میداریم، با هم با مهربانی و صفا صمیمت برخورد میکنیم، دلهایمان را از کینه و حسد خالی میکنیم، از سوءظن و بدبینی رها میشویم، از لجام گسیختگی زبان و سخن گفتن به هر نحو و کیفیتی دور میشویم.
اینها یک حقیقت است، مرگ باوری مانع بسیاری از رفتارهای انسان است، باور داشته باشیم اینها را، واقعاً اینها یک حقایق و واقعیتهایی است که ما با آنها مواجه خواهیم شد.
خداوند به ما توفیق عبور از این لحظات سخت را همراه با سربلندی عنایت بفرماید.
[۱]. خصال، ص۱۱۹، ح۱۰۸.
نظرات