با توجه به نزدیک بودن ایام شهادت امام زین العابدین علی بن الحسین (ع) به روایتی از این امام همام اشاره میکنم:
«قالَ الاْمامُ عَلىّ بنُ الْحسَین، زَیْنُ الْعابدین (عَلَیْهِ السَّلام): ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فیهِ مِنَ الْمُؤمِنینَ كانَ فی كَنَفِ اللّهِ، وَأظَلَّهُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ فی ظِلِّ عَرْشِهِ، وَآمَنَهُ مِنْ فَزَعِ الْیَوْمِ الاْكْبَرِ: مَنْ أَعْطى النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ، ورَجُلٌ لَمْ یَقْدِمْ یَداً وَرِجْلاً حَتّى یَعْلَمَ أَنَّهُ فى طاعَهِ اللّهِ قَدِمَها أَوْ فى مَعْصِیَتِهِ، وَرَجُلٌ لَمْ یَعِبْ أخاهُ بِعَیْب حَتّى یَتْرُكَ ذلكَ الْعِیْبَ مِنْ نَفْسِهِ.»[۱]
امام سجاد (ع) میفرمایند: «سه خصلت و سه صفت اگر در هر یک از مؤمنین باشد، آنها در پناه خدا خواهند بود و در روز قیامت در سایه عرش الهی و در سایه رحمت الهی قرار میگیرند و روزی که روز سختیها و شدائد بزرگ است در امان خواهند بود:
- کسی که به مردم چیزی را بدهد که از آنان برای خودش میخواهد؛ میگوید هر چیزی که از دیگران انتظار دارید و از دیگران طلب میکنید، هر چیزی که شما از دیگران میپسندید نسبت به شما عمل کنند، شما با آنها عمل کنید، آنچه را که برای خودش میپسندد و از دیگران توقع دارد خودش نسبت به دیگران عمل کند «مَنْ أَعْطى النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ»؛
این خیلی مهم است! انسان وقتی در مجموعه روایات و تعالیم دینی دقت میکند، احساس میکند جهت گیری کلی تربیت الهی در راستای از بین بردن منیّت و خودخواهی است، این منیّت تا در انسان باشد به هیچ جا نمیرسد، اساس انحراف و سقوط انسان همین منیّت است، وقتی منیّت باشد همه چیز باید به سمت «من» بیاید، منیّت و خودخواهی با خداخواهی سازگار نیست، هرچه درجه منیّت و خودخواهی و خویش پرستی بیشتر باشد، انسان از عرش الهی دورتر است و کمتر تحت حمایت خدا میباشد و سختی و شدت او در روز قیامت بیشتر خواهد بود و هرچه این منیّت در انسان کشته و خفیف و خار بشود این آثار در انسان بیشتر میشود، ممکن است کسی خیلی هم به ظاهر دین مدار باشد، اهل عبادت و صوم باشد، ظواهر شرعی را رعایت کند و به احکام کاملاً پایبند باشد ولی در وجود او یک منیّتی وجود داشته باشد که آن منیّت او را به خیلی از جاها بکشاند. اساس تربیت الهی و انبیاء بر این است که انسان را از این خودخواهی و منیّت دور کند، اینها عملی باید بشود و با شعار و حرف ممکن نیست، انسان خودش باید بفهمد که میخواهد همه را با خود همراه کند وخود را معیار درستی یا نادرستی میداند، خودش را معیار اخلاق و عقاید میداند یا نه؟ باید ببیند که چقدر خودش برای خودش مهم است.
- کسی که قدم از قدم بر نمیدارد مگر اینکه بداند این حرکت و قدم برداشتن، در راه طاعت خداوند است یا معصیت خداوند، این را میسنجد که آیا خداوند این را میپسندد یا نمیپسندد؟
- کسی که از برادر مؤمن خودش به عیبی که در خودش است، عیب جویی نکند تا زمانی که آن عیب را در خودش از بین نبرده است، ما عیب هایی که در خودمان است را نادیده میگیرم و برایمان مهم نیست ولی به واسطه همان عیبهایی که در خودمان وجود دارد از دیگران عیب جویی میکنیم، به خودمان مراجعه کنیم ببینیم که این عیب را داریم یا نداریم، تا زمانی که آن عیب را داریم نمیتوانیم بواسطه آن عیب دیگران را سرزنش کنیم.
علی ای حال این روایت میتواند به این معنی باشد که سه گروه: یکی کسی که «أَعْطى النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ»، دیگری کسی که طاعت و معصیت را در نظر میگیرد و سوم کسی که بدنبال عیب جویی با عیبهایی که در خودش است نیست مگر آن که آن عیب را در خودش از بین ببرد.
خلاصه آن که یا اینکه بگوییم سه گروه هستند که تحت حمایت خداوند هستند و روز قیامت تحت عرش الهی و از سختیها و شدائد در امان هستند یا بگوییم سه صفت و خصلت اگر در کسی باشد این چنین است. ظاهر این است که سه گروه هستند که اینها در روز قیامت از سختیها و شدائد در امان هستند و تحت عرش الهی هستند و پیوسته تحت حمایت خداوند میباشند.
[۱]. بحار، ج۷۵، ص۱۴۱، ح۳.
نظرات