امروز اول ماه شعبان است و سوم و چهارم و پنجم این ماه اعیاد مبارکی است. این ایام، ایام ارزشمندی است. اگر بخواهیم ماههای رجب و شعبان و رمضان را در کنار هم قرار دهیم، ماه رجب در حقیقت مرتبه و مرحله اولی است برای انسان و فرصتی است که زمینه را برای کمالات روحی و معنوی فراهم کند و ماه شعبان مرحله میانی و متوسط است و ماه رمضان مرحله عالی است. استعداد ورود به ماه رمضان در این دو ماه میتواند فراهم شود، همانطور که ذهن انسان در دریافت مطالب علمی اگر آمادگی داشته باشد، بهتر میتواند مطالب علمی را دریافت کند، روح انسان هم در دریافت کمالات معنوی اگر آمادگی و استعداد داشته باشد، بیشتر میتواند بهره ببرد. این در مورد جسم هم هست. یعنی جسم انسان هم اگر با آمادگی و استعداد قبلی وارد یک فعالیت بدنی شود تا اینکه بدون آمادگی وارد شود قهراً نتایج متفاوتی خواهد داشت. حال خود این ادعیه و اذکار و اعمالی که در ماههای رجب و شعبان توصیه به آن شده هم فی نفسه ارزشمند است و هم مقدمتاً لشهر رمضان. بالاخره کسی که در ماه شعبان و رجب این استعداد روحی را در خود فراهم کرده باشد و کم کم به سمت امتناع و امساک برود، قهراً دست آوردهای بیشتری را در ماه رمضان خواهد داشت. درهایی از نورانیت و عالم غیب و حقیقت در مقابل انسان باز میشود در حالی که اگر این آمادگی در ظرف وجودی انسان نباشد، اصلاً متوجه باز شدن این درها نمیشود.
این لطفی است که خداوند فرمود که در هر سال این زمینه را برای عموم بشر فراهم میکند که کارهایی که میتواند موجب تصفیه درونی باشد و زمینه آن تعالی روحی را فراهم کند بر ما واجب کرده است.
اگر ما صرفاً امساک در خوردن را مراعات کنیم، بدون مراقبتهای لازم در شنیدن و دیدن و خطورات ذهنی و رعایت و احترام به دیگران فایدهای ندارد. اگر امساک در خوردن به همراه این امساکها باشد، آن آمادگی را در بشر ایجاد میکند که بتواند وارد در آن مسیر شود.
من از بعضی از بزرگان شنیده ام که در حالات امام (ره) این را نقل میکردند که از ماه رجب به بعد، معلوم بود امام دارد تغییر میکند و آخر ماه رمضان کاملاً معلوم بود که ایشان ویژگی خاصی پیدا کرده است. کسانی که از نزدیک با امام (ره) مأنوس بودند میگفتند ما این تغییر و نورانیت را در چهره امام میتوانستیم دریافت کنیم که در ماه رمضان یک اتفاق و چیز خاصی رخ داده است.
به هر حال ما نیز باید این آمادگی را در خودمان ایجاد کنیم. این آمادگیها هم با تقویت روح عبودیت و بندگی است و هم در ارتباط با دیگران است.
یک روایت را به مناسبت میخوانم تا ببینیم اگر این عبادتها و اعمال و اذکار این آثار را در ما نداشته باشد، ما باید در خودمان شک کنیم. اگر قرار باشد همانطور که قبلاً اهل گذشت نبودیم، الان هم نباشیم و همانطور که قبلاً اهل کینه و حسادت و امثال اینها بودیم، الان هم باشیم به اصطلاح عرفی در روی همان پاشنه بچرخد، معلوم میشود تغییری در ما روی نداده است؛ روایتی از امام زین العابدین (ع) است که فرمود:
«سمعت الحسین (ع) یقول: “لو شتمنی رجلٌ فی هذه الاذن و اومِیَ الی الیمنی واعتذر لی فی الاخری لقبلت ذلک منه” و ذلک انّ امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) حدّثنی انّه سمع جدّی رسول الله یقول: “لا یرد الحوض من لم یقبل العذر من محق او مبطل”».
امام زین العابدین (ع) فرمود: این را از پدرم شنیدم که میفرمود اگر کسی در یک گوش من، به من ناسزا بگوید و بعد بیاید در طرف دیگر من و در همین فاصله عذر خواهی کند، من این را حتماً از او قبول میکنم به این دلیل که امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب به من گفت که او از جدّ من رسول خدا شنیده که کسی که عذر دیگری را قبول نکند، در آن عملی که انجام داده چه حق باشد و چه نباشد، وارد بر حوض نخواهد شد.
اینها مسائل کمی نیست؛ کسی که اصرار دارد بر دشمنی و کینه خودش و نمیخواهد عذر رفیق و همسایه و دوست را بپذیرد معلوم میشود که هنوز آن منیّتش سر جای خودش است. ممکن است کسی که صبح تا شب عبادت میکند، این عبادت برای تقویت منیّتش باشد؛ اما آنجا که بخواهد پا روی هوای نفسش بگذارد برایش سخت است. اینها است که جوهر روح انسان را صیقل میدهد و تقویت میکند.
لذا این ماهها، ماه عبادت و آمادگی برای ملاقات با خدا است ولی فکر نکنیم عبادت و خواندن قرآن به تنهایی این رفعت درجه و مقام را به ما عطا میکند. آنجا که انسان حس میکند باید خودش را بشکند و عذر بپذیرد و کینه نداشته باشد و اهل گذشت باشد و اهل انتقام نباشد، آنجا است که معلوم میشود که هویت انسانی انسان چقدر شکوفا شده است. إن شاء الله خداوند به همه توفیق دهد که بتوانیم انسان شویم.
نظرات