امیر المومنین علی(ع) می فرماید: (حَسِّنْ خُلُقَكَ يُخَفِّفِ اللَّهُ حِسَابَك)[۱]
علی(ع) می فرماید: اخلاقت را نیکو گردان، که در این صورت خداوند در هنگام محاسبه، تخفیف قائل می شود. در اینکه محاسبه اعمال دقیق و سخت است بحثی وجود ندارد زیرا (فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه)[۲] در این که ما درباره تمام جزئیات اعمال و رفتار خودمان باید پاسخگو باشیم تردیدی نیست. البته نه تنها باید باسخگو باشیم، بلکه اعمال ما تجسم پیدا می کند زیرا مجازات های اخروی مانند مجازات های دنیوی قراردادی نیست به این نحو که کسی جرمی را مرتکب می شود و سپس او را به زندان می برند. در دنیا بین عمل و مجازات تفکیک وجود دارد اما بنابر نظریه تجسم اعمال، بین جرم و مجازات تفکیکی نیست یعنی اینکه در آیه آمده (مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ) خیر و شر عمل خودش را می بیند، چون در وجود خودش است. تصور ما از حساب و کتاب روز قیامت مانند این دنیاست، یعنی اینکه ما کأنَّ مانند مجرمی هستیم که در دنیا سالها جنایت انجام داده و یک روزی او را دستگیر می کنند و دادگاه می برند و تشکیل پرونده می دهند محاکمه و مجازات می کنند یعنی مجازات از عمل جدا است اما طبق نظریه تجسم اعمال، اعمال ما در روز قیامت تجسم می شود یعنی اصلا شاهدی از بیرون نمی آید بلکه پرده ها کنار می رود و ما آنچه را که در وجود خودمان است، می بینیم یعنی اگر اهل دروغ، حسادت، کینه و نفاق و… هستیم، چون جزء وجود ما شده، وقتی پرده ها کنار می رود، این بدی ها عیان و آشکار می شود و دیگر نمی شود آنها را پنهان کرد. این باعث رسوایی می شود یعنی به نحوی محشور می شویم که حقیقت و واقعیت ما در دنیا بوده لذا دیگر پنهان کردن خلقیات و سرشت دنیوی دیگر معنا ندارد. قیامت مانند این دنیا نیست که اگر مجرمی از کنار ما عبور کند، نفهمیم او مجرم است بلکه چون جرم و مجازات در آنجا عینیت دارند، هر مجرمی که در صحرای محشر حرکت می کند، تمامی انسانها هم مجرم بودن او را و هم نوع جرم او را متوجه می شوند.
حال اصل محاسبه در قیامت اینگونه است اما امیر المومنین علی(ع) می فرماید: (حَسِّنْ خُلُقَكَ يُخَفِّفِ اللَّهُ حِسَابَك) یعنی خلقت را نیکو گردان، خداوند در حسابت تخفیف می دهد. یعنی خود حسن خلق یک ملکه و حالتی در نفس انسان است که مانع بسیاری از گناهان در انسان می شود و به نحوی است که این امتیاز در وجود انسان غلبه دارد به طوری که مانع هویدا شدن آفت ها و بیماری های روحی می شود. مثلا فردی که از چند جهت بیمار است اما یک نقطه اصلی سلامت در وجود او است این بیماری ها تحت الشعاع آن نقطه اصلی قرار می گیرد. حسن خلق هم این چنین است. کسی که حسن خلق دارد این یک امتیاز در او است که به خودی خود باعث می شود که برای او تخفیف حاصل شود چون یک نور و درخشندگی است که باعث می شود مشکلات آن شخص کمتر مشخص شود و بروز نماید تا موجب مشقت و اذیت برای فرد شود. اگر می خواهیم از تخفیف الهی برخوردار شویم، حسن خلق داشته باشیم. این معامله خوبی است و حال آنکه ما کمتر به آن توجه می کنیم حسن خلق در محیط منزل و کار و… خیلی مهم است.
در حالات بسیاری از بزرگان وجود دارد که آنها در منزل، زندگی و… حتی ذره ای صدای خود را بلند نمی کردند. پیامبر(ص) و اهل بیت اینگونه بودند در صورتی که ما با این نقطه خیلی فاصله داریم.
[۱] . امالی صدوق، ص ۱۷۴، حدیث ۹
[۲] . الزلزله، آیه ۷
نظرات