روایتی از امیرالمؤمنین علی (ع) وارد شده که رمز و رازِ آقایی و سروری انسان است. مشکل اصلی انسان نیاز به دیگران است، انسان تا نیازمند نباشد گرفتار افراد غیر قابل اعتماد نمیشود و تا احساس نیاز نکند به دیگران امید نمیبندد، خودش را کوچک نمیکند و غرورش را زیر پا نمیگذارد، البته اصل نیاز برای انسان اشکالی ندارد، همه انسانها نیازمند هستند و با کمک به هم در صدد برطرف کردن نیازهای یکدیگر هستند و هیچ کس نمیتواند بگوید من به دیگران نیاز ندارم و مستقل از دیگران زندگی میکنم، چون احتیاج جزء ذات انسان است اما همین نیاز و احتیاج مشکلات بزرگی برای او درست میکند و ریشه بدبختیهای انسان همین احتیاج و نیاز است در صورتی که انسان فکر کند که این نیازها را میتواند با توسل به غیر خداوند متعال برطرف کند.
علی (ع) میفرماید: «مَن سکن قلبَه العلمُ بالله سکنه الغنی عن خلق الله»؛ کسی که با علم به خداوند قلبش را آرام کند خداوند. علم به خداوند تبارک و تعالی موجب آرامش میشود کما اینکه ذکر خداوند متعال موجب آرامش است که خداوند تبارک و تعالی میفرماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب»[۱]، وقتی انسان بفهمد خداوند متعال بینیاز مطلق است، خداوند است که قدرت مطلق است و تدبیر امور به دست اوست، عادل و خیرخواه برای انسان است، از همه نزدیکتر و مهربانتر نسبت به انسان است، علم به این امور موجب آرامش میشود و کسی که به این نقطه برسد که با علم به خداوند متعال قلبش آرام شود بینیازی از خلق خدا هم در دل او حاصل میشود و او را آرام میکند، این دو به هم پیوسته است؛ به این معنی که علم به خداوند تبارک و تعالی به سکونت و آرامش قلب منجر میشود و کسی که در پناه علم به خداوند متعال آرامش قلبی پیدا کند غنا و بینیازی از خلق الله پیدا خواهد کرد و امور خود، رزق و روزی خودش را به دست غیر خداوند تعالی نخواهد دانست. همچنین به جای اینکه برای ترقی و رشد و پیشرفت بخواهد به طرقی غیر طریق خداوند متعال متوسل شود به خود خداوند متعال تمسک میجوید و از خودِ خداوند تعالی کمک میجوید. اگر بخواهیم طبق روال این دنیا با اتصال و تمسک به غیر خداوند تعالی امور خود را پیش ببریم و غنای از خلق الله نداشته باشیم هیچ گاه به سکونت و آرامش قلبی نخواهیم رسید، اینکه بعضی را میبینیم که دارای آرامش و سکونت قلبی هستند به خاطر این است که علم به خداوند تبارک و تعالی پیدا کرده و در پرتو علم الهی به آرامش قلبی رسیدهاند که هر چه علم به خداوند متعال بیشتر شود غنای از خلق الله بیشتر خواهد شد و هر چه نیاز به خلق بیشتر شود آرامش و سکونت قلبی کمتر خواهد شد. پس انسان باید بفهمد مؤثِّر تام خداوند متعال است و بقیه سبب هستند که تا خداوند تعالی اراده نکند هیچ کس نمیتواند به آنچه اراده کرده برسد و اگر خداوند متعال اراده کند هیچ کس نمیتواند مانع تحقق اراده الهی شود. چه بسیار بودهاند پادشاهان و سلاطینی که خواستهاند در مسیر غیر خداوند گام بنهند و غیر اراده الهی را تحقق بخشند ولی به مراد خود نرسیده و چیزی جز خسران و بدبختی نصیبشان نشده است و در مقابل مردان حقی از قبیل اوصیاء و اولیاء بودهاند که اراده الهی بر این تعلق گرفته که نور آنها جاودان و ابدی شود هر چند دشمنان آنها تلاشهای زیادی برای خاموش کردن این نور کردهاند. انشاء الله خداوند تبارک و تعالی به همه ما توفیق دهد تا در پرتو علم الهی به آرامش و سکونت قلبی برسیم.
[۱]. رعد/۲۸.
نظرات