«المؤمن اذا مات و ترك ورقةً واحدةً عليها علمٌ تكون تلك ورقة يوم القيامة ستراً فيما بينه و بين النار و اعطاه الله تبارك و تعالي بكل حرفٍ مكتوبٍ عليها مدينةً أوسع من الدنيا سبع مرات»[۱]
ميفرمايد: اگر مؤمن از دنيا برود و يك ورقه از خودش باقي بگذارد كه بر آن علمي نوشته شده باشد روز قيامت اين ورقه حائل و ساتر و حاجب است بين او بين آتش، نه تنها مانع از آتش است بلكه خداوند تبارك و تعالي در عوض هر حرفي كه بر آن ورقه نوشته است شهري وسيعتر از دنيا به اندازه هفت برابر به او اعطا ميفرمايد.
نوشتن واقعاً مثل فزرند است كتاب و تقرير مانند فرزند است خيلي از امور باقي ميماند و خيلي چيزها از بين ميرود فرزند صالح در اقع عاملي است براي اينكه حسنات به والدين او در عالم برزخ برسد و فرزند غير صالح روح والدين را در عالم برزخ معذب ميكند هر يك از اعمال صالحه ما اينجا در اين دنيا همين اثر را دارند «من سنّ سنةً حسنة» كسي كه يك سنت حسنهاي را پايه گذاري كند تا مادامي كه آن سنت جريان دارد در عمل هر يك از عمل كنندگان به آن سنت حسنه اجر و پاداشي هم براي اين پايه گذار هست لذا اگر كسي كاري را در يك منطقه و شهري پايه گذاري كند ولو هيچ كس متوجه نشود اجر و پاداش خواهد داشت بله ممكن است در دنيا براي چنين شخصي اصلاً تجليل و بزرگ داشتي نگيرند اما همين كه او مبدع و پايه گذار يك عمل صالح و سنت پسنديده است اين عند الله محفوظ و باقي است و خداوند متعال ذرهاي از اعمال را ناديده نميگيرد اگر كسي اطمينان و باور داشته باشد قهراً نبايد براي خوشايند ديگران كار كند.
از جمله كارهايي كه اين ويژگي را دارد كتاب است ممكن است كسي مطلبي بنويسد و كسي هم متوجه نشود و نام او هم منتشر نشود اما اين بهرحال اين اثر را دارد كه مانع آتش است و به علاوه شهري هفت برابر اين دنيا به ازاء هر حرفي از آن را به او ميدهند. اگر به ما بگويند كه امير كشورت هستي اين به نظر ما بزرگ ميآيد امير جهان هستي چقدر مهم است همه اينها يك طرف يك حرف از علم هفت برابر امارت بر دنيا ارزش دارد.
و اساسا علم غير از اين آثار معنوي، با كتابت و نوشتن ميماند وگرنه مانند پرندهاي است كه پرواز ميكند رسول گرامي اسلام ميفرمايد: «قيّدوا العلم بالكتاب» به بند بكشيد علم را با نوشتن.
نوشتن خواص زيادي دارد از جمله آنها اينكه كسي كه مقيد به نگارش بشود انسجام ذهني براي او فراهم ميشود و ذهنش ديگر نميتواند رها باشد. در نوشتن ذهن منظم ميشود و ابهامات حل ميشود و باعث ميشود كه انسان تلاش كند كه ابهاماتش را حل كند چون اگر چيزي را نفهمد نميتواند آن را بنويسد. اگر ايده و فكر جديدي داشته باشد و آن را بنويسد باعث ميشود كه بماند و از بين نرود؛ چون اگر نگاشته نشود ممكن است بعد از گذشت اندك زماني از ذهن انسان برود و ديگر به خاطرش نيايد. بسياري از بزرگان در اوقاتي كه چيزي به ذهنشان رسيده اينها را نوشتهاند. گاهي اوقات ذهن انسان اوج ميگيرد و چيزهايي به ذهن خطور ميكند كه ديگر همان موقع نوشته نشود اين اوج ذهني باقي نميماند. لذا عادت كنيد به نوشتن؛ بعد از مدتي خواهيد ديد كه چند سال درس رفتهايد و مطالب را ياداشت نكردهايد بعد متوجه ميشويد كه خيلي از مسائلي كه در ذهنتان بوده از بين رفته و حتي كليات آن هم ديگر در ذهن نيست كه اگر اينها نوشته باشيد با مراجعه آن مطالب و نكات و زيرهكاريهاي مباحث به ذهن برميگردد.
بهرحال توصيه به تقرير نويسي به فارس و بعد به مرور به عربي نوشتن باعث پيشرفت و قدرت علمي انسان ميشود
[۱]. امالي صدوق، ص۴۰، حديث۳.
نظرات