امام صادق علیه السلام میفرمایند: «قال قال لقمان لإبنه: للحاسد ثلاثة علامات: یغتاب إذا غاب و یتملق إذا شهد و یشمت بالمصیبة».[۱]
این روایت یک میزان برای حسد است گاهی انسان در برخورد با این روایات معیار و میزان سنجش خودش و دیگران را در مسائل اخلاقی و معنوی میتواند بدست بیاورد. ما یک میزانی میخواهیم که حداقل با آن بسنجیم آیا این راذئل در وجود ما هست یا نه و اگر هست در چه حد و اندازهای است آیا فضائل در ما وجود دارد یا نه؟ مثلاً فرض کنید کسی که همیشه دشمنی میکند انسان ببیند که در خلوت خودش آیا دلش به این سمت میرود که واقعاً برای او دعا کند یا نه؟ این خیلی مهم است؛ در خلوت در هنگام راز و نیاز، انسانی که خیر خواه است این گونه میباشد. پیغمبر اعظم در خلوت خودش برای نجات دشمنان خودش هم از ته دل دعا میکرد: «اللهم اهد قومی فإنهم لایعلمون» ما که با این نقطه خیلی فاصله داریم ولی میتوانیم در این مسیر باشیم ببینیم که مثلاً برای کسی که به ما بدی میکند آیا واقعاً دعا میکنیم و خیر خواه هستیم یا نه؟
امام صادق (ع) میفرماید: لقمان به فرزندش فرمود: حاسد سه علامت دارد: یکی اینکه وقتی که در محضر نیست او از آن شخص غیبت میکند و در حضور تملق و چاپلوسی و تعریف و تمجید میکند و از گرفتاری و مصیبتی که به محسود میرسد شادمان میشود؛ شر حاسد آن قدر زیاد است که در سوره فلق میخوانیم «و من شر حاسدٍ إذا حسد» که به خدا از شر حاسد زمانی که حسادت میورزد، پناه میبریم؛ خدا نکند که حسادت تحریک شود و گرنه شری بپا میکند که باید از شر آن به خداوند پناه برد. حسادت نه تنها برای انسان چیزی ایجاد نمیکند بلکه دائماً انسان را تنزل میدهد. به فرمایش امیر المؤمنین حسد در واقع حبس روح است و حسود روحش را محبوس میکند؛ کسی که زنجیر حسادت را پاره کند یعنی روحش را آزاد کرده و روح گرفتار حسد یعنی روحی که در یک قفس اسیر است.
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: حاسد گمان میکند که زوال نعمت از محسود خودش یک نعمتی است برای او؛ این است که از مصیبتهایی که به دیگری میرسد شادمان میشود. انسان حسود آرامش ندارد و دائماً نگاه میکند که وضع محسود چگونه است آن وقت فکر میکند یک نعمتی از او گرفته شود این در واقع یک نعمتی برای خودش است. انسان باید روحش را آزاد کند؛ همه ما باید از ترقی و پیشرفت و توسعه مالی و رزق واسع برای هم نوع و همسایه و دوست و برادران خود احساس شادمانی داشته باشیم. البته غبطه خودن فرق میکند غبطه یعنی اینکه انسان تقاضای داشتن آنها را داشته باشد بدون اینکه آرزوی زوال آن را در دیگری بخواهد یا در ذهن خود بپروراند مخصوصاً در امور معنوی و علمی باید انسان غبطه بخورد؛ فاستبقوا الخیرات یعنی اینکه در خیرات و معنویات باید از یکدیگر سبقت بگیریم. خداوند ما از شر حاسدین زمانی که حسادت میکنند، حفظ بفرماید و خداوند ما را از شر حسادت به دیگران هم محفوظ بدارد.
[۱]. خصال، ص۱۲۱، حدیث۱۱۳.
نظرات